طالب

صدهزاران طالب اینجا سرنهاد / تا که یک کس اندر این ره پا نهاد

طالب

صدهزاران طالب اینجا سرنهاد / تا که یک کس اندر این ره پا نهاد

طالب

بنشین و نظاره کن تنهاییم را...
برنمی تابم...
راهی ندارم جز...
پس...
دعایم کن.

+دل نگارهایم بر اساس دریافت ها , درک مطالب خوانده شده ی کتب , شنیده ها و... است.
بنابراین احتمال خطا در انها وجود داره.ممنون میشم اگه اشتباهی دید تذکر بدید.
به امید خدا بقیه مطالب با سند و مدرک ارائه می شوند.



Reba.ir

آخرین مطالب

pic position

pic position

پیوندها

۱۹۲ مطلب با موضوع «عرفانی» ثبت شده است

عرفان اسلامی دارای ابعاد مختلفی از جمله بعد معرفتی است که علم عرفان نظری عهده دار
بیان آن است. عارفان مسلمان به برکت سلوک و هدایت های شریعت، حقایق هستی را از راه قلب شهود نموده و آن را به زبان فنی و علم حصولی ترجمه کرده اند.

علم عرفان نظری، افزون بر آنکه نگاه هستی شناختی عارف را باز می تاباند، دارای کارکردهای ویژه ای در سنت فکری و فرهنگی ماست. از جمله کارکردهای آن، مددی است که به فلسفه می دهد؛ زیرا این دو علم از جهت قلمرو پژوهش هم افقند: فلسفه هستی شناسی عقلی است و عرفان نظری هستی شناسی شهودی. دل مشغولی هر دو فن حوزه های کلان هستی است.


طالب 1
۲۵ ارديبهشت ۹۳ ، ۲۳:۲۳ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲ نظر

سلام بر دوستان مجازیم


انشاالله اگر عمری باشه میرم اعتکاف.

همین جا میگم که توی ثوابش(اگه چیزی داشته باشه)همه ی شما ها شریکید.

البته یه نکته هم بگم بزرگی میگفت توی زندگی این کارو انجام بدید.چند وقت یک بار ثواب تمام اعمالتون رو هدیه کنید مثلا به شهدا بعد ثواب همون هدیه رو بدید به علما بعد ثواب اون رو بدید به اهل بیت یا... .

حالا من تمام ثواب کارای خوبم رو(در تمام عمر) به شما دوستای عزیز شیعم هدیه میکنم و ثواب اون رو به...

امیدوارم بتونم حق اعتکاف رو ضایع نکنم.

برام دعا کنید.


طالب 1
۲۲ ارديبهشت ۹۳ ، ۰۰:۲۰ موافقین ۱۱ مخالفین ۰ ۲۹ نظر
نگارنده: سید مصطفی خمینی
مخاطب: یکی از دوستان
  ای برادر حقیقی‌ام و ای عزیزم؛ گول ژرف نگری‌ها و مسائل دقیقی که در این کتاب‌هاست نخور و به درک کلیات و ظرایف علوم قانع مشو، چه با این همه، حمّال معانی و مفاهیم و بارکش لطایف و ظرایف گردی. از اخبار و آثار، به ظواهر آن‌ها که خود حجاب و پوشش حقایق‌اند بسنده مکن. آنچه وظیفه توست آن است که در ربّی تو را بپرورد و از روی لطف و عنایتِ ناخوشایندی‌ها را از تو بازداشت و نعمت‌هایش را بر تو فرو رخت، تدبر کن.
  دانش‌ها، فنّ‌ها، مسائل فکری و برتری‌هایی از این دست، مادامی که قلب تو را متحول و نورانی نکنند و اخلاق شایسته را در تو پدید نیاورند، تاریکی و سیاهی که در مسیر آینده تو (دنیا، برزخ، قیامت...) مایه سنگینیِ و بال تو خواهد بو. تو هر آن برای نجات از شومی پیامدها و آثار این دانش‌ها و دریافته‌ها و صور، به خدا پناه بری؛ چرا که علم بزرگترین حجاب است و هم نوری است که خداوند آن را بر هر که خواهد ببخشاید. بنابراین نمونه و برنامه کوتاه، در عوامل و اسباب پرورش و رشد خود بیندیش.
 
پیام‌ها و نکته‌ها:
1-   هر آنچه که سالک انجام می‌دهد، در جهت نزدیکی به حضرت دوست است. تمامی این اعمال و گفتار وی بر کسب رضای خاطر عاطر محبوب ازلی است.
2-   علم چونان شمشیری برنده است که یا فی سبیل الله جهاد می‌کند یا در جهت هواهای نفسانی و شیطانی هر آنچه که ایمان به خدا، به آن جهت ندهد. آدمی را به تباهی و سیاهی می‌کشاند. باید تمامی اعمال سالک وح الهی داشته باشد.
3-   هر آنچه که آدمی را متوجه خود و مقامات و منزلت خود کند. حجاب است که مانع دیدن حضرت دوست است. عابدی که خرسند است که به جهت کثرت عبادت شهیر است عبادتش جز حجابی برای وصول نیست. چون عبادت چنین باشد در حال علم نیز معلوم است.

منبع نامه:
 مجله حوزه، شمار 81.

طالب 1
۲۱ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۰:۳۵ موافقین ۴ مخالفین ۰ ۱۰ نظر
نویسنده: آیت الله محمد بهاری
تامل درستی نماید ببیند بنده است یا آزاد، اگر دید آزاد است خودش می‌داند که هر کاری بخواهد بکند[ می‌تواند انجام دهد] و اگر دانست بنده است و مولی دارد: سر خود نیست هر کاری بکند، و لو دستی حرکت دهد از روی جهت آن سوال خواهد شد، جواب درستی باید بگوید.
پس بنابراین باید سعی در تحصیل رضای مولایش باشد، اگر چه دیگران راضی بر آن کار نباشد ابدا، و تحصیل رضای مولای حقیقی جلّ شانه نیست مگر در تحصیل تقوا.
غرض اصلی از خلقت، حاصل نخواهد شد به جز اینکه معرفت و محبت میان عبد و مولا باشد و تحصیل تقوا محتاج به چند چیز است که چاره ندارد از آنها:
اول: پرهیز از معاصی است، باید معااصی را تفصیلا یاد بگیرد، هر یک را در مقام خود ترک نماید که از جمله معاصی است ترک واجبات، پس باید واجبات خود را هم به مقدار وُسع و ابتلا به آنها یاد گرفته و عمل نماید، و این واضح است که با معصیت کاری اسباب محبت و معرفت موجود نخاهد شد، اگر اسباب عداوت نباشد
دوم: اینکه مهما امکن پرهیز از مکروهات هم داشته باشد، به مستحبات بپردازد، حتی المقدور چیز مکروه به نظرش حقیر نیاید، و نگوید کل مکروه جایز. بسا می‌شود یک ترک مکروهی پیش مولی از همه چیز مقرّبتر واقع خواهد بود، یا اتیان مستحب کوچکی و این به تامل در عرفیات ظاهر خواهد شد.
سوم: ترک مباحات است در غیر مقدار لزوم و ضرورت، اگر چه شارع مقدس خیلی چیزها را مباح کرده برای اغنیا، اما چون در باطن میل ندارند بنده او مشغول به غیر او باشد از امورات دنیویه و لذا خوبست بنده هم نظرا به میل مولی این مزخرفات را تماما یا بعضا ترک نماید، اگر چه حرام نباشد ارتکاب آنها
چهارم: ترک ماسوی الله را در دل خود غیر او را راه ندهد

نامه‌های عرفانی/ علی محمدی: دفتر نشر معارف 1386. ص 71، 72، 73.

طالب 1
۱۶ ارديبهشت ۹۳ ، ۲۱:۴۰ موافقین ۵ مخالفین ۰ ۸ نظر

   

   پروانه به یک سوختن آزاد شد از شمع                                         بیچاره دل ماست که در سوز و گدازست


                                                                          وصال شیرازی


طالب 1
۱۵ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۴:۵۹ موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲ نظر

ما الان در یک چاهی واقع شده‌ایم، در یک ظلمتی واقع شده‌ایم که بالاترین ظلمت‌ها است و آن ظلمت انانیت است و اگر چنانچه از این ظلمت جارج نشویم، از این چاه خارج نشویم و از انانیت بیرون نرویم از این توجه به خود و خود خواهی و اینکه دیگران را هیچ و خود را همه چیز بدانیم الهی نخواهیم شد هر چه طرح بشود آن هم تا به نفع خودش است واقعا قبول می‌کند، اگر به نفع خودش نباشد حق هم باشد قبول نمی‌کند، یک چیزی برای این باشد فورا باورش می‌آید اگر به ضدش باشد اصلا به این زودی‌ها باورش نمی‌آید. اینها همه انانیت است، همه گرفتاریهای شما و همه گرفتاری بشر از همین جاست، نزاع سر خودخواهی است، نزاع سر این است که من به طرف خودم می‌کشم و شما هم به طرف خودتان، مادامی که اینطور هست، الهیت در کار نیست، همان پرستش نفس است، حالا که می‌تواند از این خارج بشود؟...اول باید از این بیت خارج شد اول قدم این است که انسان قیام کند، قیام لله، بیدار بشود، خواب انسانی، ما خوابیم همه الان خوابیم وقتی که موت حاصل شد آن وقت تنبه پیدا می‌شود که چه هیاهو بوده است؟... خدا کند که موفق بشویم برای اینکه از چاه بیرون برویم و تبعیت کنیم از اولیای خدا برای اینکه آنها از این مهلکه نجات پیدا کرده‌اند و خارج شده‌ایم.

کتاب روح عرفانی روح الله/ محمد رضا رمزی اوحدی/ موسسه توسعه فرهنگ قرآنی، 1378.


طالب 1
۱۴ ارديبهشت ۹۳ ، ۰۱:۲۸ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۵ نظر

بر پایه برخی روایات ماه رجب ماه امیرالمومنین(ع) است، همان گونه که شعبان ماه حضرت رسول(ص) و رمضان ماه خداست. نخستین شب آن از شبهای چهارگانه ای است که درباره احیا و شب زنده داری آنها سفارش فراوان شده است. خواندن دعاهای ویژه هنگام دیدن ماه رجب نیز موضوعی است که درباره آن سفارش شده است. از نکته های قابل توجه در دعای ویژه دیدن ماه، توجهی است که به دو ماه شعبان و رمضان شده است و بجاست سالک مراقب هم در این دعا و هم در دیگر دعاهای این ماه، آن دو ماه را به یاد آورد و از خدا بخواهد او را آمادگی دهد تا آن دو ماه را به شایستگی پذیرا شود.

بر سالک مراقب است که پیش از فرا رسیدن این گونه شبهای شریف و اوقات عزیز بیش از دیگر شبها و وقتها به بازرسی و بررسی احوال خویش پردازد و برای پاکسازی خویش از گناه و ناروایی کوشش کند، به گونه ای که هنگام ورود به این شبها و اوقات دیگر گناه و آفتی برای او باقی نمانده باشد، تا سبب شود از تجارت، عبادتش زیان ببیند و از احیا و شب زنده داری اش بی بهره ماند و از روشنایی و نوری که به عبادت کنندگان می رسد، طرفی نبندد. از این بدتر مبادا مانند بنده ای باشد که سلطان او را گرامی می دارد و به مجلس خاص و خلوت انس خویش دعوت می کند تا هم لطف و کرم و بخشش و دهش خویش بر او ببارد، هم او را همنشین و همدم خویش و گزیدگان خویش سازد، آن غلام بدان مجلس حاضر می شود، اما از سلطان روی می گرداند و در خانه او به دشمن دل می بندد و با این کار خویش را شایسته هر خواری و خذلانی می کند و آن همه کرامت و شرافتی که در انتظارش بود را به خست و خفت می فروشد.

همچنین بر سالک است که بیشتر از «چه اندازه عبادت کردن» به «چگونه عبادت کردن» دل سپارد و بیش از «فزونی کمیت» به «حسن کیفیت» آن همت بندد. در دعا و مناجات، زبان و بیانی و الفاظی را برگزیند که خواری و خاکساری او و نیاز و زاری او را هر چه بیشتر بنمایاند و بر این نکته تأکید ورزد که خداوند او را تشریفها بخشیده و منتها نهاده که بار تکلیف بندگی و عبادت بر دوشش نهاده است.

بر سالک است هنگام دعا بیشتر بر این صفات خدا که «کریم العفو» است و با بزرگواری از خطای بندگان می گذرد و «مبدل السیئات بالحسنات» است و بدی های بندگان را با نیکی پاسخ می دهد، تکیه و تأکید کند. به محمد(ص) و آل او توسل یابد و آن عزیزان را شفیع خویش سازد، باشد که سفیدرویی آن عزیزان عذرخواه سیاهرویی ما گردد و سرانجام شب را با توسل به صاحبان معصوم شب به پایان برد و اصلاح حال خویشتن را از آنان بخواهد.

اگر نخستین شب رجب، شب جمعه نیز باشد سزاوار است اعمال «لیله الرغائب» نیز در آن شب به جا آورده شود. از پیامبر روایت شده که فرمود: از نخستین شب جمعه رجب غافل نمانید. این شب را فرشتگان «لیله الرغائب» نامیده اند. در این شب آنگاه که یک سوم شب بگذرد، فرشتگان همه در اطراف کعبه گرد آیند، خداوند بدانها می فرماید: فرشتگانم هرچه از من می خواهید بخواهید! می گویند: خدایا خواسته ما این است که بر روزه داران رجب ببخشایی! خداوند می فرماید: بخشودم.

«رغائب» جمع «رغیبه» و به معنای چیزی که مورد رغبت و میل است. این لغت همچنین معنای عطا و بخشش فراوان را نیز داراست. «لیله الرغائب» شبی است که عطاء و بخشش پروردگار بسیار است و بندگان با روی آوردن به بارگاه احدیت و خشوع، شایسته دریافت عطا و کرم بی حساب می شوند.

منابع : روزنامه قدس 


طالب 1
۱۰ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۸:۲۹ موافقین ۵ مخالفین ۰ ۱۶ نظر

وجود انسان متخلّق به اخلاق الهی برای ملائکه‌الله اثر دارد. لذا ملائکه در شب‌های قدر، طبق آیه قرآن «تَنَزَّلُ الْمَلائِکَةُ وَ الرُّوحُ»پایین می‌آیند. هر چه هست در آسمان‌ها است. صورت ظاهر، طهارت در آسمان‌ها است. من و شما دستمان را بالا می‌بریم و دعا می‌کنیم، پس چرا ملائکه پایین می‌آیند، « تَنَزَّلُ الْمَلائِکَةُ وَ الرُّوحُ» ؟ چون وقتی انسان کامل متخلّق به اخلاق الهی هست، نفس کشیدن او و دعای او، ملائکه‌الله را اوج می‌دهد.


لذا می‌دانید، من همیشه وقتی دعا می‌کنم، می‌گویم: خدایا! آنچه خوبان عالمت دعا بلدند و ما از آن دعاها محرومیم - که بالجد خیلی دعاها را خوبان عالم می‌دانند و ما محرومیم. چه می‌دانیم؟! خیلی از دعاها را ما غافلیم و اصلاً خبر نداریم - همه آن دعاها را تفضّلاً در حقّ همه ما مستجاب شده قرار بده! یکی از این دعاهایی را که خوبان عالم بلدند، پرده برداری کنم و آن این است که برای ملائکه دعا می‌کنند یعنی به حجج الهی و اولیاء الهی گفته می‌شود برای ملائکه دعا کنند. می‌گویند: خدایا! رفعت مقام بر ملائکه‌ات، بالاخص ملائکه خاصّت مرحمت بفرما. عجب! این‌ها باید برای ملک دعا کنند؟! بله! چون انسان اشرف مخلوقات است.


ایت الله قرهی معرفت‌النفس-25/11/92



طالب 1
۰۹ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۷:۳۲ موافقین ۴ مخالفین ۰ ۶ نظر

                                                     

ما باید این را بفهمیم و بفهمانیم به قلبمان ، اگر این کلمه را قلبمان بفهمد نه (اینکه ) همان گفتار باشد، گفتنش آسان است ، به قلب رساندن و آن موجود قابل فهم را که ، فهماندن ، که قلب هم باورش بیاید، مشکل است یک وقت همین طوری آدمی می گوید که جهنم هست و بهشتی هست ، گاهی اعتقاد هم دارد اما باور کردن هم غیر اعتقاد عملی است گرچه برهان هم قائم بر آن شده باشد، اما باور آمدن ، یک مساءله دیگری است ... اگر کسی باورش بیاید که غیبت(دام کلاب النار) است کسی که غیبت بکند کلب های آتش ‍) جهنم( او را می بلعند، غیبت نمی کند... اینکه ما خدای نخواسته یک وقت غیبت می کنیم ، برای این است که باورمان نیامده است آنجا(قیامت ) را، آدمی که باورش بیاید که تمام کارهایی که در اینجا انجام می دهد یک صورتی در آن عالم دارد، اگر خوب است صورت خوب و اگر بد است صورت بد و(بداند که)حساب در کار است و هر کاری حساب دارد... آن وقتی که باورش بیاید تبعیت می کند... اگر انسان باورش آمد که یک مبداءیی برای این عالم هست و بازخواستی برای انسان در مرحله بعد هست . و )بعد از(مردن فنا نیست (بلکه ) مردن انتقال از نقص به کمال است . این )باور(انسان را از همه لغزشها نگه می دارد، )ولی صحبت ( همه سر این است که این باور چگونه باید بیاید.

منبع :
چهل حدیث حضرت امام خمینی (ره )،چاپ اول ، تابستان 1368، مرکز نشر فرهنگی رجاء ، لیتو گرافی وچاپ گلشن .

طالب 1
۰۷ ارديبهشت ۹۳ ، ۲۳:۵۷ موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲ نظر

تنبَّه! متوجّه باش! آگاه باش! که شهر‌های حُرُم داخل شد که اولین آنها رجب است. بیدار شو، برای آنکه توشه خوبی برای خود برداری!

شب‌های این ماه را بیدار باش و روزهای آن را روزه بگیر، به جهت شکر خداوند که به تو روزی کرده و مخواب مگر به مقدار معتنابهی و کم! و چه بسیار عاشقان دل‌سوخته‌ای که شب را نمی‌خوابند. نماز شب را به نحو بیدار و خواب به جای آور؛ یعنی چند رکعتی نماز بخوان و کمی بخواب و سپس بیدار شو! 

و...

مرحوم علامه طهرانی در پایان این سخنان و در توضیحاتی تکمیلی آورده‌اند که:

این دستوراتی است که مرحوم قاضی به شاگردان خود داده است و رفقا این دستورات را در این سه ماه انجام می‌دهند. البته این اعمال را در حد امکان انجام دهید، هر کسی که نمی‌تواند هر روز را روزه بگیرد حتی‌الإمکان پنج روز از رجب و ده روز از شعبان را بگیرد؛ خلاصه به حسب ملاحظه مزاج و قوه و حال و استعداد بگیرد. 


طالب 1
۰۷ ارديبهشت ۹۳ ، ۰۰:۲۱ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۳ نظر

                                                  

مرحوم آیت الله مروی می فرمودند : مرحوم آقای معلم معتقد بودند خدمت خدمت حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف رسیدن خیلی مشکل است .

به آقای معلم دامغانی عرض کردم : آقا شما توسلی در طول زندگی خود نگرفتید که خدمت حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف برسید ؟

گفتند : نه .

یک وقت دیگر به آقای معلم گفتم : آقای معلم شما ختمی نگرفتید که آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را ببینید ؟

گفتند : نه .

گفتم : آقا پس یک ختم به ما بدهید .

گفت : برای چه ختم میخواهی ؟

گفتم : خوب شما خودتان چرا ختم نگرفته اید ؟

گفت : راستش من فکر کرده ام حالا ختم هم بگیرم ! امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را هم ببینم ! اما با کدام چشم به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف نگاه کنم ؟ من که خجالت میکشم با چشمی که به این سو و آن سو میرود به حضرت نگاه کنم .

این چشم هرزه ، صاحبش باید خجالت بکشد به او که وجه الله است نگاه کند امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف وجه الله است .


طالب 1
۰۵ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۲:۱۸ موافقین ۴ مخالفین ۰ ۶ نظر
متن نامه:
و اما (به جهت)تقویت روحانیت ( استاد علامه شعرانی می­فرمودند)­ : اولا دائما باید همّ و حزن قلبى به جهت عدم وصول به مطلوب داشته باشد. ثانیا تا مى­تواند ذکر و فکر را ترک نکند که این دو جناح (=بال) سیر آسمان معرفت است. در ذکر، عمده سفارش اذکار صبح و شام اهمّ آنها که در اخبار وارد شده، و اهمّ تعقیبات صلوات و عمده­تر ذکر وقت خواب که در اخبار مأثور[1] است، لاسیما (به­خصوص) متطهرا (با وضو) در حال ذکر به خواب رود. و شب خیزى مى­فرمودند زمستان­ها سه ساعت ، تابستان­ها یک ساعت و نیم . و مى­فرمودند که در سجده ذکر یونسیه[2] یعنى در مداومت آن که شبانه روزى ترک نشود، هر چه زیادتر توانست اثرش زیادتر است، اقل اقل آن چهارصد مرتبه است؛ خیلى اثرها دیده ام.
  بنده خود هم تجربه کرده­ام چند نفر هم مدعى تجربه­اند. یکى هم قرآن که خوانده مى­شود به قصد هدیه حضرت ختمى مرتبت صلوات الله علیه و آله خوانده شود.[3] 
 
 
نکته­ها و پیام­ها:
1-  ذکر از شرایط و مقارنات اصلی سیر الی­الله است که سالک به وسیله آن هماره به یاد محبوب واقعی خواهد بود.
2-  زبان از اعضاء اصلی بدن است و به وسیله آن گناهان زیادی صورت می­گیرد لذا مراقبت از آن و عادت دادنش به طاعت الهی و نیز باز داشتنش از گناه عامل بسیار مهمی در سلوک معنوی است. 
3-   همان­گونه که تمامی اعضاء بدن در سیر و سلوک باید سهیم و دخیل باشند، زبان نیز چنین است و باید دائما معطر به عطر یار باشد تا دیگر اعضاء را نیز به حالت عبادت در آورد. 
4-  برای سیر الی الله اولین مرحله نیل به نفس سرزنش­گر است،  سرزنش و ملامت از کوتاهی در وصول به مقصود عاملی مهم در حرکت دوباره و برداشتن گامی دیگر است.  



[1] - اخبار ماثور همان روایات نقل شده از ائمه اطهار (علیهم­السلام) است.
[2] - مراد از ذکر یونسیه فرازی از آیه شریفه 87 سوره انبیاء است که می­فرماید: ْ لا إِلهَ إِلاَّ أَنْتَ سُبْحانَکَ إِنِّی کُنْتُ مِنَ الظَّالِمینَ
[3]  -منبع داستان: در آسمان معرفت: تذکره اوحدی از عالمان ربانی:علامه حسن حسن زاده آملی، به اهتمام محمد بدیعی، قم، تشیع ، ص 109، 108.

 منبع سایت پژوهه

طالب 1
۰۳ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۰:۴۱ موافقین ۷ مخالفین ۰ ۱۰ نظر

 حضرت آیت الله حاج شیخ عبدالقائم شوشتری فرمودند: از مرحوم آقای معلّم دامغانی که از دوستان قدیم حضرت امام بود پرسیدم: آیا امکان ملاقات حضرت هست یا خیر؟


فرمود: بلی، به سه شرط: تقوی، عشق، مداومت به ختم آیه نور نسخه‌ی خاص.


طالب 1
۰۲ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۵:۰۲ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۵ نظر

بزرگی میگفت:

ادب ادب ادب!

ادب اکسیر است به خاک مرده بزنی زنده میشود.نمونه اش جناب حر!


طالب 1
۰۱ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۰:۴۵ موافقین ۶ مخالفین ۰ ۶ نظر

                     

اصرار بر گناه و تکرار آن حالتی در روح انسان به وجود می­آورد که با آن وضعیت، دیگر یاد خدا هم فایده­ای نخواهد داشت و آن حالت عبارت است از سبک شمردن امر الهی و بی­پروا بودن در هتک حرمت او و خود را در پیشگاه مقدسش بزرگ شمردن و بدیهی است که با پدید آمدن چنین حالتی در انسان، دیگر روح بندگی در وجود او باقی نمانده، در نتیجه یاد خدا هم اثر و نتیجه­­ای نخواهد بخشید. البته باید دانست که این جریان در صورتی است که تکرار گناه و اصرار بر آن، از روی علم و عمد باشد و لذا فرمود: «و هم یعلمون»

طباطبائی،سید محمد حسین؛المیزان فی تفسیر القرآن،دارالکتب الإسلامیه،چاپ سوم،1394ق،ج4،ص19


طالب 1
۲۹ فروردين ۹۳ ، ۱۱:۳۰ موافقین ۵ مخالفین ۰ ۳ نظر

خیلی از اوقات تصور می کنییم که راه سلوک توفیقی می خواهد که ما نداریم. اما حقیقت این است که اگر تجربه و حالی معنوی دست داد و پس از آن اندک اندک حرکت کنیم، حرکت تسهیل می شود. عفو و رحمت خداوند دست و پا را باز می کند. اگر آنهایی را که می شنویم ، دغدغه ای در ما بوجود آورند و کم و بیش به آنها عمل کنیم، پس از کمی حرکت، لطف خدا  و اصلاح را حس می کنیم. اندک اندک، فشار غرایز، کم می شود و بالاخر ه از بین می رود. این حالی است که همه ما حداقل برهه ای از آن را بدست آورده ایم ولی عمده نگهداری آن است. اینجاست که کم کم هوی می رود و فقط خطورات می ماند که پس از چندی مقاومت آنها هم می روند و فقط یک حس ضعیف گناه می ماند و در آخر همان حس هم دیگر نیست.

مرحوم کاشف الغطاء می فرمودند: عده مرتب از عدم امکان عصمت برای اهل بیت می پرسند و این در حالیست که مدت شش ماه است که حتی مکروه از خود من سر نزده است!


حجت السلام و المسلمین دکتر نخاولی

منبع: Gofteman-bartar.ir


طالب 1
۲۸ فروردين ۹۳ ، ۱۴:۰۳ موافقین ۶ مخالفین ۰ ۱۰ نظر

حتما این کار را انجام دهید. یک بار که در حمام بودید، فرض کنید که راهی به بیرون ندارید. آنوقت آب داغ را کمی بیشتر کنید( البته نه تا حدی که به پوست آسیبی برسد) سپس زیر آب بروید و فرض کنید فقط یک روز قرار است زیر این آب باشید، البته به شرطی که پوست بی حس نشود و هر آن حساس تر باشد. رفقا نباید بخاطر امید به رحمت از عذاب بی باک شویم. تازه این آب جوش 100 درجه نیست. دمای مرکز خورشید 20 میلیون درجه است که در برابر آتش جهنم صفر است. چراکه آتش جهنم منشأش نفس خود ماست وگرنه خدا که کوره ای از ابتدا نیافریده که مردم را عذاب کند: وَ مَا أَدْرَئکَ مَا الحُطَمَةُ* نَارُ اللَّهِ الْمُوقَدَةُ* الَّتىِ تَطَّلِعُ عَلىَ الْأَفِْدَةِ: و تو چه مى‏دانى آن شکننده چیست؟ آتش برافروخته خداست. [آتشى‏] که منشأش دل‏ها ست(همزه/ 7-6-5)  

منبع: Gofteman-bartar.ir


طالب 1
۲۱ فروردين ۹۳ ، ۱۵:۰۹ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲ نظر

در خرابات عشّاق همه کس را بار نیست و هر بی سر و پا را کار نیست. خواهی که در این خرابات در آیی از خویشتن خراب شو و از گناه طهارت نما.

(کتاب تخلی ص12)


طالب 1
۲۰ فروردين ۹۳ ، ۲۱:۴۴ موافقین ۵ مخالفین ۰ ۹ نظر
نگارنده: آیت الله محمد بیدآبادی
مخاطب: شاگردان
 
  باید اول از مرشد کل و هادی سُبُل، هدایت جسته، دست تولّا به دامن متابعت ائمه هدی زده، پشت پا بر علایق دنیا زنی و تحصیل عشق مولا نمایی.
       «قُلِ اللّهُ ثُمَّ ذَرْهُمْ» (انعام/91)
        «بگو خدا سپس بگذارشان»
 
                               حاصل عشق همین بس که اسیر غم او
                                                                     دل به جایی ندهــــــد میل به جایی نکند
 
  پس هموم خود را همّ واحد ساخته به قدم جدّ و جهد تمام پای در جاده شریعت گذارد و تحصیل ملکه تقوا نماید. یعنی پیرامون حرام و مشتبه و مباح،‌ قولاً و حالاً و خیالاً و اعتقاداً به قدر مقدور نگردد تا طهارت صوری و معنوی حاصل شود که شرط عبادت است و اثری از عبادت مترتب شود و محض صورت نباشد:
 
« إِنَّمَا یَتَقَبَّلُ اللّهُ مِنَ الْمُتَّقِینَ» (مائده/27)
{خداوند فقط از پرهــــیزگاران می‌پذیرد.}
 
 « لن یُتَقَبــــَّلَ مِنکُمْ إِنَّکُمْ کُنتُمْ قَوْمًا فَاسِقِـینَ » (توبه/53)
 {اگر فاسق باشید هرگز انفاق‌های شما پذیرفته نخواهد شد. }
 
« وَ مَا مَنَعَهُمْ أَن تُقْبَلَ مِنْهُمْ نَفَقَاتُهُمْ إِلاَّ أَنَّهُمْ کَفَرُواْ بِاللّهِ وَ بِرَسُولِهِ » (توبه/54)
{هیچ چیز جز کافر بودنشان به خداوند و رسولش آن‌ها را از پذیرفته شدن صدقاتشان باز نداشت.}
 
« من اکل حراماً لن یقبل الله منه صرفاً و لا عدلاً »[1]
{هر که حرام بخورد، خداوند از او توبه و فدیه­ای را نمی‌پذیرد. }
 
« رَدُّ دانِقٍ من حرام یعدل سبعین حجة مبرورة »[2]
{رو گرداندن از حبه­ای از مال حرام، در ثواب معادل هفتاد حج مستحبی است.}
 
و به تدریج حوصله فهم وسیع شود.
 
«إَن تَتَّقُواْ اللّهَ یَجْعَل لَّکُمْ فُرْقَاناً» (انفال/29)
«اگر از خدا بترسید برای شما قوه تمییز حق از باطل قرار دهد»
 
«وَ اتَّقُواْ اللّهَ وَ یُعَلِّمُکُمُ اللّهُ» (بقره/282)
«و از خدا بترسید تا خداوند شما را بیاموزد»
 
  در این وقت دقیقه‌ای از وظایف طاعات مقررّه واجبه و مندوبه [=مستحبی] را فرو گذار ننماید تا به مرور روح قدسی قوت گیرد.
 
پیام‌ها و نکته‌ها:
1- ما سوی هر کس برویم و در هر که را بزنیم، عاقبت علم اعلی و صراط مستقیم را در پیروی از امامان معصوم (علیه‌السّلام) که انسان‌های کامل و متصل به بارگاه ربوبی هستند، خواهیم یافت.
2- بدون رعایت اعمال و احکام شرعی، نه می‌توان قدم در مسیر سلوک نهاد و نه بدون آن می‌‌توان باقی راه را ادامه داد. شریعت چونان نردبانی است که طی طریقت را برای سالک ممکن می‌سازد.
3- چون به اخلاص قدم راه نهیم، کشش معشوق و جذبه در طی راه همراهمان خواهد بود.
 
منبع نامه:
 آیت الله بید آبادی،‌ تذکرة المتقین، قم، نهاوندی، 1380، صص 213-219.


[1]- بحارالانوار، ج103، ص 16.
[2]- بحارالانوار، ج 93، ص 372.

طالب 1
۱۹ فروردين ۹۳ ، ۱۲:۰۸ موافقین ۴ مخالفین ۰ ۹ نظر
معرفت نفس طریق معرفت ربّ است که از سیّد انبیا و هم از سیّد اوصیا _صلوات اللّه علیهما_ مأثور است:

« مَن عَرَفَ نَفسَهُ فَقَد عَرَفَ رَبَّهُ»
 
هر کس  در خویشتن بیندیشد و در خلقت خود تفکر و تأمل کند در یابد که این شخص محیَرالعقول، واجب بالغیر است. بلکه خود و جمیع سلسله موجودات را محتاج به حقیقتی بیند که طرف و سر سلسله همه است، و جز او همه ربط محض به اویند. و چون معلول هر چه دارد پرتوی از علّت است، تمام اشیا را مرائی جمال حق بیند. و چون معلول به علتش قائم است علّت با معلول معیّت دارد، نه معیّت مادّی و اقتران صوری، بلکه معیّت قیّومی که اضافه اشراقی علّت به ماسواها است. و چون در سلسله موجودات، اول علّت است و با همه و در همه اوّل او است پس اوّل، علّت دیده می‌شود سپس معلول.
                          
                           دلی کز معرفت نور و ضیا دید                   به هر چیزی که دید اوّل خدا دید

این بنده در ابیاتی گفته است:
                                 
                                 من به یارم شناختم یارم                       تو به نقش و نگار یعنی چه
 
عقل خبیر این لطیفه را از کریمه (وَ هُو مَعَکُم أینَ ما کُنتُم) در می‌یابد، و از گفتار حق سبحانه به کلیمش که «ان بدّک الازم یا موسی» می‌خواند، و به سرّ و رمز اشارت ارسطو که «ان الاشیاء کلّها حاضرات عند المبدأالاول علی الضرورة و البتّ» پی می‌برد. تا درجه فدرجه به جایی می‌بیند حقیقت امر فوق تعبیر به علّت و معلول است.
و چون وجود در هر جا قدم نهاد خیر محض و قدومش خیر مقدم است و همه خیرات از یک حقیقت فائض شده‌اند که (ان من شیءٍ الا عندنا خزائنُهُ) پس کل الکمال و کمال الکل، مبدأ واجب الوجود است، و عقل بالفطرة عاشق آن کمال مطلق است ... حالا که عقل به فطرت طالب آن مقام است، ناچار از موانع باید بر حذر باشد، و اگر رهزنی سدّ راه شد لابد باید با او بجنگد تا به مقصود رسد، بلکه بیرهزن نخواهد بود و نتواند بود... و آن رهزن جز ما دیگری نیست.
تو خود حجاب خودی حافظ از میان بر خیز  
                                                                  خوشا کسی که در این راه بی حجاب رود
 
منبعنامه‌های عرفانی/ علی محمدی: دفتر نشر معارف 1386.ص ، 119، 120

طالب 1
۱۷ فروردين ۹۳ ، ۱۷:۱۰ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲ نظر