در این پستمباحثی مطرح شد .در ادامه میگوییم تفاوت انسان با سایر موجودات در کمال از عقل او سرچشمه میگیرد و او را متمایز میکند.توضیح اجمالیش میشه مطلب پایین ولی اصل قضیه بر میگرده به مباحث معرفت نفس و خودشناسی.
نفس انسانی متشکل از قوای متعدد نباتی، حیوانی و انسانی است. در این میان قوه ای در انسان وجود دارد که در بقیه موجوداتی که دارای نفس هستند موجود نمیباشد. همین مرتبه از نفس هم هست که باعث شده تا ادله تجرد تام نفس جای مطرح شدن پیدا کنند. این قوه، قوه عاقله است. قوه عاقله تنها قوه ای است که در میان نفوس موجودات مختص به نفس آدمی است و تنها آدمی است که از آن بهره میبرد. البته نکته مهم و اختلاف بر انگیزی که در این میان در اقوال فلاسفه به خاطر این قوه عاقله رخ داده است، اختلافی است که در این میان بین دو مکتب بزرگ فلسفی وجود دارد. مشاء قائل است نفس ناطقه همان قوه عاقله است اما صدر المتألهین قائل است که قوه عاقله تنها، مرتبه ای از مراتب نفس است که مجرد صرف است و از بدن و اوصاف بدن عاری است که البته مرتبه عالیه نفس است. نزد صدرا و اهل شهود، نفس، قوه عاقله ای که مباین ابدان باشد و از اجرام عاری باشد نیست.
صدر الدین شیرازی، مبدأ و معاد، ص308، سی دی نور الحکمة
دوستانی گه میخواهند بیشتر بدانند به این آدرس بروند.
بدان که باید تخم و ریشه سعادت را در این نشأ ، در مزرعه دلت بکاری و غرس کنی. این جا رادریاب،این جا جای تجارت و کسب و کار است؛ و وقت هم خیلی کم است . وقت خیلی کم است و ابد در پیش داریم.این جمله را از امیر المومنین علیه السلام عرض کنم فرمود:« ردوهم ورود الیهم العطاش» یعنی شتران تشنه را می بینید که وقتی چشمشان به نهر آب افتاد چگونه می کوشند و می شتابند و از یکدیگر سبقت می گیرند که خودشان را به نهر آب برسانند،شما هم با قرآن و عترت پیغمبرو جوامع روایی که گنج های رحمانند این چنین باشید. بیایید به سوی این منبع آب حیات که قرآن و عترت است. وقت خیلی کم است و ما خیلی کار داریم. امروز و فردا نکنید. امام صادق علیه السلام فرمود:«اگر پرده برداشته شود و شما آن سوی را ببینید، خواهید دید اکثر مردم به علت تسویف، به کیفر اعمال بد این جای خودشان مبتلا شده اند.»
تسویف یعنی سوف سوف کردن، یعنی امروز و فردا کردن، بهار و تابستان کردن، امسال و سال دیگر کردن.
وقت نیست و باید به جد بکوشیم تا خودمان را درست بسازیم.
انسان دو دهان دارد: یکی گوش که دهان روح اوست و دیگر دهان که دهان تن اوست. این دو دهان خیلی محترمند.انسان باید خیلی مواظب آنها باشدیعنی باید صادرات و واردات این دهن ها را خیلی مراقب باشد آنهایی که هرزه خوراک می شوند، هرزه کار می گردند. کسانی که هرزه شنو می شوند، هرزه گو می گردند.
وقتی واردات انسان هرزه شد،صادرات او هم هرزه و پلید و کثیف می شود.یعنی قلم او هرزه و نوشته هایش زهر آگین خواهد شد. حضرت وصی، امیرالمومنین، علیه السلام فرمود: عمل نبات است و هیچ نبات از آب بی نیاز نیست و آب ها گوناگونند . هر آبی که پاک است ، آن نبات هم پاک و میوه اش شیرین خواهد بود؛ و هر آبی که پلید است ، آن نبات هم پلید و میوه او تلخ است. خود عمل ،حاکی است که از چه آبی روئیده شده است.
ابوسعید ابوالخیر با جمعی از اصحاب از کنار دهی در نیشابور به طرف مقصدی می گذشتند.
مردی کنّاس مشغول خالی کردن چاه مستراح بود، اصحاب از بوی تعفن کثافات دماغ خود را گرفتند و به سرعت از آن محل گذشتند، ولی مشاهده کردند شیخ نیامد.
چون نظر کردند دیدند شیخ با حالت تفکر کنار کثافات ایستاده. فریاد زدند: استاد! بیا.
فرمود: می آیم، پس از مدتی تأمل در کنار کثافات به سوی اصحاب روان شد، چون به آنان رسید، عرضه داشتند: ای راهنما! برای چه کنار کثافات ایستادی؟
فرمود: چون شما دماغ خود گرفتید و به سرعت حرکت خود افزودید، آوازی از کثافات و فضولات برخاست که هان ای روندگان! دیروز ما با حالتی طیب و طاهر و پاکیزه و رنگ و بویی بسیار عالی بر سر بازار به صورت سبزیجات و میوه جات و حبوبات قرار داشتیم و شما بنی آدم به خاطر به دست آوردن ما، بر سر و بار یکدیگر می زدید و به انواع حیله ها و خدعه ها متوسل می گشتید و از هیچ گونه تقلب و زوری خودداری نمی کردید، چون ما را به دست آوردید خوردید، ما بر اثر چند ساعت همنشینی با شما تبدیل به این حال گشته و به این سیه روزی افتادیم، به جای این که ما از شما فرار کنیم، شمایی که باعث این تیره بختی برای ما شدید، شما از ما فرار می کنید؟! ای اف بر شما!!
من کنار کثافات ایستاده و به پند و نصیحت آنان گوش فرا داده تا شاید عبرتی از آنان بگیرم!
مرحوم آیت الله علی سعادت پرور تهرانی در آخرین جلساتی که با شاگردان خاص خودشان داشتند فرموده بودند: «مردنم را به من نشان دادند، واضح واضح و هم اکنون نیز آن زمان برایم مشهود است، دیدم که انبیا و اولیای الهی(ع) در تشییع جنازه ام شرکت کرده اند و این به خاطر آن است که بنده چهل سال در وقت سحر با توجه، صد مرتبه سوره «قل هو الله احد» را می خواندم و به روح یکصد و بیست و چهار هزار پیامبر هدیه کرده ام.»(به نقل از سایت استاد علی فروغی از شاگردان ایشان)
درباره عظمت تلاوت سوره توحید، روایات عجیبی در میان فرمایشات معصومین علیهم السلام آمده است؛ از جمله:
از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل شده است که فرمودند: «هر کس که قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ را هنگام خواب سه مرتبه بخواند، خداوند پنجاه هزار ملک را بر او موکّل مینماید تا در آن شب حراستش کنند».(الکافی، ج 2، ص 620)
امیر المؤمنین علیه السّلام نقل مینماید که رسول خدا صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم فرمودند: «کسی که به هنگام خواب صد بار سوره توحید را بخواند، خداوند گناهان پنجاه سال او را میبخشد.» (الکافی، ج 2، ص 539)
ارزش وجودی انسان مافوق تصوّر است. انسان می تواند به جایی برسد که به غیر از خداوند کسی به آن مقام راه ندارد.
رسد آدمی به جایی که به جز خدا نداند |
بنگر که تا چه حد است، مقام آدمیت |
حتّی جبرئیل امین هم که ملک مقرّب خداوند است، اجازه و صلاحیت ورود به آن مقام را ندارد.
احمد ار بگشاید آن پر جلیل |
تا ابد مدهوش ماند جبرئیل |
چون گذشت احمد ز سدره مرصدش |
وز مقام جبرئیل و از حدش |
گفت او را حین بیا اندر پیم |
گفت رو رو من حریف تو نیم |
گفت بیرون زین حد ای خوش فرّمن |
گر زنم پرّی بسوزد پرّ من |
ولی متأسّفانه بسیاری از انسان ها، خصوصاً جوان ها، جایگاه خود را فراموش کرده اند و از مقام و منزلت خود خبر ندارند. از این جهت وجود خود را گردوی پوچی می پندارند.
روح سلوک، توحید و فناء فی الله است. فلسفه دین و خلقت انسان بندگی خدا است و فلسفه بندگی و خاصیت آن فناء فی الله است. تمام مقامات و کرامات انسان کامل هم حاصل فناء فی الله است. فناء فی الله یعنی انسان ذات و صفات و اندیشه و عملش فانی در خدا باشد و جز خدا نیاندیشد و جز از فرمان خدا اطاعت نکند و نیت و هدفی جز رضایت و محبت الهی نداشته باشد.
پاسخ از:سایت پرسمان(مشاوره نهاد مقام معظم رهبری)
بسم الله الرحمن الرحیم - قل هو الله احد - الله الصمد - لم یلد و لم یولد - ولم یکن له کفوا احد .
بسم الله هر سوره با سوره دیگر متفاوت است و به طور مجزا یک آیه است و همه چیز با اسم شروع می شود چرا که ذات غیبیه محض الهی غیب محض است و تا در کسوت اسماء ظاهر نشود کسی خبری از آن ذات ندارد این سوره شرح یک کلمه " هو " است و تنها کسی که می تواند این هو را شرح کند جان کامل پیامبر اسلام است لذا مخاطب فقط ایشان است چرا که هیچ کسی مثل ایشان بالاصاله عبد این هو نشد و در نماز همین نکته را مرتبا می گوییم که : اشهد ان محمدا عبده و رسوله( این عبده یعنی عبد هو ) . حال خطاب این است که توی پیامبر بگو این هو کیست و این هو را شرح فرما بگو این هو همان الله است که در مقام جمعی احد است . الله وجود صمد و تو پری است که جای خالی برای غیر باقی نگذاشته است . الصمد یعنی چه ؟ یعنی آن که لم یلد و لم یولد است و این لم یلد و لم یولد به چه معنا است یعنی ولم یکن له کفوا احد .
از آخر به اول هم این سوره را بخوانیم هر آیه شرح آیه بعدی است . اگر بخواهیم بدانیم کیست که هیچ کفو ندارد ؟ جواب آن وجودی است که لم یلد و لم یولد است و اگر بخواهیم بدانیم چطور وجودی لم یلد و لم یولد است ؟جواب آن الله ای که الصمد است و تو پری است که جای خالی ندارد و این الله ای که الصمد است کیست او الله ای است که احد و یکتا است و این الله ای که احد است ذات غیبی " هو " است . این ذات غیبی چگونه ظاهر شده است؟ به اسم الله ای که رحمن و رحیم است . و در حدیث است که امامان ما فرموده اند نحن اسماء الله ( ما اسماء حسنی الهی هستیم!) و حضرت علی علیه السلام فرمودند من نقطه تحت الباء بسم الله هستم و دایره وجود به دور مقام ولایت من می چرخد!
( برگرفته از القائات حضرت استاد صمدی آملی)
امام صادق علیه السلام فرمودند: بهترین دوست من کسی است که عیوب مرا برایم به هدیه بیاورد. بیایید دوستان صمیمی به هم بسپاریم که عیوب هم را به یکدیگر گوشزد کنیم. همسرانِ همراه و دوستان نزدیک باید برای غلبه بر نفس از هم کمک بگیرند. چون هر کسی خودش را دوست دارد و چشم رضایت، حسن ظن می آورد باید چشمی از بیرون باشد تا عیوب بهتر معلوم شود. الرفیق ثم الطریق. این افراد را اخوان فی الله می گویند.
منبع: Gofteman-bartar.ir
انسان بهواقع «حیوان ناطق» نیست، بلکه محل ظهور همة اسماء الهی است. و قلبش محلی است که حق در آن محل، خود را به نمایش میگذارد.« عَلَّمَ آدَمَ الْاَسْماءَ کُلَّها(32/بقره)» . و شریعت در همة ابعاد خود متذکر این حقیقت درونی انسان است تا انسانها از طریق شریعت الهی، آنچه را مانع ارتباط صحیح با خود راستین آنها است از میان بردارند. پس یک رابطة دوطرفی بین «خودشناسی و فهم شریعت» و بین «عمل به شریعت و خودشناسی» وجود دارد. مهم آن است که از طریق معرفت نفس؛ منظر خود را به شریعت تصحیح کنیم تا انتظاراتمان از آن برآورده شود.
ده نکته معرفت نفس.استاد طاهرزاده
آفریدگارا!
برای خودم نابودی نمی بینم و هستم که هستم که هستم و هستم که هستم که <تا> و <الی> و <حتی> با بودم سازگار نیست.
یاریم فرما تا در این کشتزار پاک بلد طیب تخم نیک بختی برای ابدم بکارم,و در این بازار گرم... سرمایه ای تحصیل کنم که به کارم آید.
حضرت علامه حسن زاده