طالب

صدهزاران طالب اینجا سرنهاد / تا که یک کس اندر این ره پا نهاد

طالب

صدهزاران طالب اینجا سرنهاد / تا که یک کس اندر این ره پا نهاد

طالب

بنشین و نظاره کن تنهاییم را...
برنمی تابم...
راهی ندارم جز...
پس...
دعایم کن.

+دل نگارهایم بر اساس دریافت ها , درک مطالب خوانده شده ی کتب , شنیده ها و... است.
بنابراین احتمال خطا در انها وجود داره.ممنون میشم اگه اشتباهی دید تذکر بدید.
به امید خدا بقیه مطالب با سند و مدرک ارائه می شوند.



Reba.ir

آخرین مطالب

pic position

pic position

پیوندها

۱۹۲ مطلب با موضوع «عرفانی» ثبت شده است

                                                                           

علامه طهرانی نیز می‌فرماید:

«این حقیر کراراً و مراراً برای زیارت مرقدش به بهار همدان رفته‌ام. معروف است که آن مرحوم از میهمانان خود پذیرایی می‌کند. حقیر این مطلب را امتحان کرده‌ام و در سالیان متمادی چه در حیات مرحوم انصاری و چه در مماتشان که به همدان زیاد تردد داشته‌ام هر وقت به مزار مرحوم شیخ آمده‌ام به گونه‌ای خاص پذیرائی فرموده است. و بسیاری از دوستان هم مدعی این واقعیت می‌باشند.»
حضرت آیت‌الله شیخ محمد حسین نائینی در مورد عظمت روحی مرحوم بهاری فرموده است:
« شهر آنجا است که شیخ محمد بهاری خفته است»


طالب 1
۰۵ تیر ۹۳ ، ۱۱:۱۱ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱ نظر
  نویسنده: سیدبن‌ طاووس
  مخاطب: فرزند معظم‌له
  متن نامه:
   و ای فرزندم! آن‌چه را که در دقت خواب به آن محتاجی، برایت ذکر نمایم، که چون به آن‌ها عمل نمایی خداوند خواب تو را، خواب اهل یقین و صاحبان معرفت و مراقبت قرار دهد، پس قبل از آن که به بستر خواب روی، با کمال ادب در مقابل مالک وجود و حیات و عافیت و قیام و قصور خود بنشین، و آن‌چه که از تو صادر شده و موجب غفلت از یاد خدا و تفریط در اطاعت حضرتش بوده است، بیاد بیاور، و از آن‌چه از آن توبه نکرده‌ای فی‌الحال توبه کن، زیرا که در حال خواب اسیری هستی که هیچ‌گونه قدرت نداری که به خود نفعی رسانی یا از خود دفع ضرر و آفتی نمایی؛ روح و جسم خود و سایر نعمت‌هایی که خداوند به تو عنایت فرموده است را واگذاشته‌ای در حالی که قدرت بر دفاع از آن‌ها را نداری، و کمترین آسیبی را از آن‌ها جلوگیری نتوانی کرد، پس با مولای خود صلح کن، صلح بندۀ ذلیل فقیر حقیر با مولای جلیل کبیر خود، و در مقابل عظمتش خاضع و خاشع باش، و خود و آن‌چه را به تو عنایت فرموده است به وی تسلیم کن، و در نزد حضرتش به ودیعت و امانت بسپار تا از خطر ضایع شدن، سالم بماند.1
 
     پیام­ها و نکته­ها:
1-   به حساب خود برس قبل از این که به حسابت رسیدگی شود.
2- اگر به قلب خود باور کنیم که مرگ هر لحظه در کمین است دوری از گناه برایمان آسان تر خواهد بود.
 
 


1- منبع نامه: برنامه سعادت(ترجمه کشف المحجه لثمرة المهجه)؛ سید محمد باقر شهیدى گلپایگانى‏، تهران، مرتضوی، چاپ اول‏، ص135

 

طالب 1
۰۱ تیر ۹۳ ، ۲۳:۳۱ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۶ نظر
نویسنده: حضرت امام خمینی(ره)
 
                                                                                                                 

یک اشخاصی هستند که از این چاه [نفس] بیرون آمده‌اند، هجرت کرده‌اند. « و من یخرج من بیته مهاجرا الی الله و رسوله ثم یدرکه الموت فقد وقع اجره علی الله»یک احتمالش این است که این هجرت یک هجرت از خود به خدا باشد، بیت، نفس خود انسان باشد، یک طائفه‌ای هستند که خارج شده‌اند و هجرت کرده‌اند به آنجایی که «ادرکه الموت»، به مرتبه‌ای رسیده‌اند که هیچ دیگر از خود چیزی ندارند، موت مطلق و اجرشان هم «علی الله» است، دیگربهشت مطرح نیست، دیگر تنعّمات نیست، فقط الله است، ... یک طایفه‌ای هم مثل ما هستند که اصلا هجرتی نیست در کارشان، در همین ظلمت‌ها هستیم، ما به دنیا و به طبیعت بالاتر از آن انانیت خودمان، در این چاه محبوسیم، ما در، بیت، هستیم! یعنی در نفسانیت [ و هجرت نکرده‌ایم]! و نمی‌بینیم مکر خودمان را، هر چه می‌خواهیم برای خودمان می‌خواهیم، خود است، غیر از خود هیچ[ مطرح] نیست، ما تا حالا به فکر این نیفتاده‌ایم که هجرتی بکنیم، ما هر چه فکر داریم صرف همین جا می‌شود، ما به همین جا[ یعنی دنیا] فکرمی‌کنیم. تمام نیروهای الهی که به ما امانت داده‌اند انطوری که هست ردشان نمی‌کنیم.
منبعتفسیر سوره حمد، ص 30.

طالب 1
۳۰ خرداد ۹۳ ، ۲۲:۵۱ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۵ نظر

برنامه سخنرانی ها حضرت آیت الله صمدی آملی در ماه مبارک رمضان (1435 - 1393) در شهر تهران به شرح زیر می باشد:




طالب 1
۲۹ خرداد ۹۳ ، ۱۶:۳۰ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱ نظر
 عنوان  :  چگونه بخوریم، چگونه بخوابیم؟
نگارنده :  علامه حسن زاده آملى
مخاطب :  عموم
زبان نامه اخلاقی : فارسی

متن:
   باید انسان یک مقدار زیاده بر معمول تقلیل غذا و استراحت بکند تا جنبه حیوانیت کمتر، و روحانیت قوت بگیرد، و میزان آنها را هم چنین فرمود: که انسان اولا روز و شب زیاده از دو مرتبه غذا نخورد حتى تنقّل مابین الغذائین نکند. ثانیا هر وقت غذا مى­خورد باید مثلا یک ساعت بعد از گرسنگى بخورد، و آن قدر بخورد که تمام سیر نشود، این در کمّ (=مقدار) غذا. و اما کیفش (=چگونگی) باید غیر از آداب معروفه، گوشت زیاد نخورد، به این معنى که شب و روز هر دو (هم برای ناهار و هم شام) نخورد، و در هر هفته دو سه دفعه هر دو را یعنى هم روز و هم شب(خوردن گوشت) را ترک کند، و یکى هم اگر بتواند للتکلیف بخورد، و لامحاله آجیل خور نباشد. و اگر بتواند روزه هاى سه روزه هر ماه را ترک نکند. و اما تقلیل خواب مى­فرمودند شبانه روز شش ساعت بخوابد. و البته در حفظ لسان و مجانبت (=دوری) اهل غفلت اهتمام زیاد نماید. اینها در تقلیل حیوانیت کفایت مى کند.
 
منبع داستان: در آسمان معرفت: تذکره اوحدی از عالمان ربانی، علامه حسن حسن زاده آملی،به اهتمام محمد بدیعی، قم، تشیع ، ص 109، 108.
 
نکته­ها­:
1- برای سیر الی­الله باید در خواب و خور نیز مراقب خود بود بدین معنی که خور و خواب را نیز در جهت تکامل معنوی تنظیم نمود.
2-  هر چه از حیوانیت کاسته شود بر روحانیت آدمی افزوده می­شود.

طالب 1
۲۷ خرداد ۹۳ ، ۲۲:۳۷ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱ نظر

در سحر همیشه این طوری است که آدم ساحر خیال طرف را تقویت می‌کند و با خیال طرف، یک اثری روی طرف می‌گذارد، همه جادوگرها کارشان همین است که خیال را تقویت می‌کند و آدم که خیال تقویت شد هم می‌بیند و هم می‌شنود و هم احساس می‌کند در حالی که هیچ چیز نیست و اثر هم می‌گذارد. یعنی تمام اینها خیال است و اگر کسی بتواند کاری کند که خیال خودش را تقویت کند و بفهمد خیال دیگری را، آن موقع هیچ وقت سحر رویش اثر نمی‌گذارد و علت اینکه سحر روی پیغمبران اثر نمی‌گذارد همین است، چون پیغمبران خیالشان قویتر از خیال آن جادوگران است و لذا جادوگر نمی‌تواند روی خیال پیامبر اثر بگذارد. این یک نکته که سحر یخیل الیه من سحرهم و از آن طرف هم یتعلمون منهما ما یفرقون، تخیلی که تأثیرگذار است.

منبع


طالب 1
۲۵ خرداد ۹۳ ، ۱۱:۱۰ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲ نظر
نگارنده: آیت الله بید آبادی
مخاطب: شاگردان
 
جوشش چشمه‌های حکمت
 
  [به واسطه تقوای الهی و دوری گزیدن از حرام و مشتبه به مرور روح قدس قوت می‌گیرد:]
« نحن نوید روح القدس بالعمل الصالح و الایمان بعضه من بعض »
[ما روح قدسی را به وسیله کردار شایسته، تأیید و قوت و نیرو می‌بخشیم و بعضی از ایمان از بعض دیگر ناشی می‌شود]
 [پس]شرح صدری به هم رساند و پیوسته نور عبادات بدنی و ملکات نفسی تقویت یکدیگر نموده نورٌ علی نور شود:
الطاعة تجرّ الطاعة [طاعت، طاعت آورد] و احوال و سابقه در اندک زمانی به مرتبه مقام رسد و ملکات حسنه و اخلاق جمیله حاصل شود و عقاید حقه رسوخی کامل به هم رساند ینابیع(چشمه­های) حکمت از چشمه دل به زبان جاری گردد و به طور کلی رو از غیر حق گرداند.
  در این هنگام هرگاه از زمره سابقین باشد جذبه عنایت او را استقبال نموده، خودیِ او را گرفته و در عوض «ما لاعین رأت و لا اذن سمعت و لا خطر علی قلب بشر» [آنچه که نه چشمی دیده و نه گوشی شنیده و نه بر قلب بشری خطور کرده] کرامت فرماید.
 
پیام‌ها و نکته‌ها:
1- تقوای الهی و پرهیز از محرمات سلسله جنبان سلوک است، بدون آن هیچ راهی طی نمی‌شود و به هیچ مقام و منزلتی دست یافته نمی‌شود.
2- عبادات و مناسک بدنی (شریعت) و ملکات روحی و نفسانی (طریقت)، دو بال پرواز به مدارج کمال است که نبود هر کدام مانع سلوک است.
3- آنچه سالک در ابتدا انجام می‌دهد، حال است و زودگذر لذا باید در آن استقامت ورزد تا حال تبدیل به مقام شود و رسوخ در نفس کند.
 
منبع نامه:
 آیت الله بیدآبادی؛ تذکرة المتقین، قم، نهاوندی، 1380، صص 213-219.
طالب 1
۱۷ خرداد ۹۳ ، ۲۳:۴۹ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲ نظر

در کلاس درس خدا؛

آن هایی که ناله می کنند، رد می شوند؛

آن هایی که صبر می کنند، قبول می شوند؛

آن هایی که شکر می کنند، شاگرد ممتاز می شوند


طالب 1
۱۶ خرداد ۹۳ ، ۱۸:۱۳ موافقین ۴ مخالفین ۰ ۸ نظر

آیت الله جوادی آملی: " نَفَخْتُ فیهِ مِنْ رُوحی" معلوم می‌کند که درونِ ما نزدمان امانت است و برای ما نیست که حق داشته باشیم به او ظلم کنیم.


طالب 1
۱۵ خرداد ۹۳ ، ۱۲:۱۴ موافقین ۴ مخالفین ۰ ۵ نظر

دل خانه خداست، به شیطان اجاره اش ندهید.

شرط زیارت آسمان، وداع با زمین است.

وقتی با خدا شروع نکنیم، با شیطان پایان می یابیم.

عاشق خدا باش، تا معشوق خلق باشی. فرشی، عرشی نمی شود.

سجده، قله عبادت ها است.

نمازگزاری که از دنیا دل نکنده است، مانند، خلبانی است که همیشه روی زمین زندگی می کند.

توپ دلت را به هر کس پاس نده.

عرفان، بلوغ روح است.

مزرعه دلتان را وجین کنید.

در دستور زبان عرفان، فعل این گونه صرف شود: من نیستم، تو نیستی، او هست.

وقتی پاها رفتن بشناسند، دستها نیازمند التماس نیستند.


طالب 1
۱۴ خرداد ۹۳ ، ۲۳:۵۷ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱ نظر

اول هر کار بگو
"قربة الی الله"
همان الله که سنگش را به سینه می زنی!
اگر جرأت کردی انجامش بده...


طالب 1
۱۴ خرداد ۹۳ ، ۰۰:۳۲ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۳ نظر

معبودا ! خوشا به حال هر کسی که دلش رحلی است برای قرآن تو.


طالب 1
۱۲ خرداد ۹۳ ، ۱۱:۳۴ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰ نظر

محاسبه، جان را در حرکت کمکم قوی می کند و نورانیت دل می دهد. یعنی علاوه بر تسلطی که حاصل از استمرار در هر کاری هست، نوری در ما ایجاد می کند که منجر به آگاهی از وضعیت گذشته و فعلی مان و اسباب خیر و شر زندگی مان می شود. افرادی بوده اند که به خاطر محاسبه های دقیق و مداوم مثلا فهمیده اند که خواب ماندن سحرشان به خاطر دو لقمه بیشتر در شام خوردنشان بوده. و این در اصلاح و رشد ما بسیار موثر است.

آری کارهای کوچک ما آثار بزرگی می تواند داشته باشد اینگونه نیست که مثلا دلی را بشکنیم و تمام شود. بزرگترین اثر منفی کارهایمان به خودمان بر می گردد و همینطور اثر کارهای نیک مان: «إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِکُمْ وَ إِنْ أَسَأْتُمْ فَلَها» :اگر نیکى کنید به خود نیکى کرده‏اید، و اگر بدى کنید به خود بدى کرده ‏اید( إسراء/ 7)

این افرادی که تقصیر خود را نمی پذیرند و همیشه طلبکارند به شدت سقوط می کنند.

دیگر اینکهفرد اهل محاسبه به توانایی های خود پی می برد.آیت الله جوادی آملی می فرمودند: در دوران طلبگی نشستم و فکر کردم من در چه زمینه ای توانایی بیشتر و نیاز بیشتری به فعالیت دارم. دیدم که علوم معقول( فلسفه، اخلاق و ... ) مناسب تر است. سپس برنامه خود را بر اساس آن بستم.

محاسبه باعث می شودمیزان رغبت و انگیزه هابفهمیم.

محاسبه علاوه بر اینهااز غفلت نیز جلوگیری می کندکه برخی مباحثش گذشت.



منبع: Gofteman-bartar.ir

طالب 1
۱۱ خرداد ۹۳ ، ۱۱:۱۵ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۶ نظر
                                                               
موضوع: کنترل نکردن زبان  
نویسنده: حضرت امام خمینی (ره)
مخاطب: عروس امام
 
 
 
متن نامه    
  دخترم! به بعض آفات این عنصر کوچک و این زبان سرخ که سر سبز را به باد دهد. از این دشمن بزرگ انسانیت و معنویت غافل  مشو.
  گاهی که در جلسات أنس با دوستان هستی. خطاهای بزرگ این عضو کوچک را آن قدر که می‌توانی شمارش کن و ببین با یک ساعت عمر تو که باید صرف جلب رضای دوست شود، چه می‌کند و چه مصیبت‌ها به بار می‌آورد که یکی از آنها غیبت برادران و خواهران است.
  ببین با آبروی چه کسی بازی می‌کنی و چه اسراری را از مسلمانان روی دایره می‌ریزی و چه حیثیّاتی را خدشه‌دار می‌کنی و چه شخصیت‌هایی را می‌شکنی؟
  آن گاه این جلسه شیطانی، مقیاس بگیر و ملاحظه کن که در یک سال در همین امر پیش‌پا افتاده چه کردی و در پنجاه، شست سال دیگر چه خواهی کرد و چه مصیبت‌ها برای خود به بار خواهی آورد و در عین حال آن را کوچک می‌شماری و این کوچک شمردن از حیله‌های ابلیس است که خداوند به لطف خود، ما را همگی از آن مصون دارد.
 
طالب 1
۱۰ خرداد ۹۳ ، ۱۰:۵۸ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۵ نظر
اگر انسان خدا را بشناسد، هر درسى که مى‏خواند، مى‏یابد که خداشناسى مى‏آموزد و اگر کسى خدا را نیافته 
باشد
حتى اگر عرفان بخواند و بر توحید فلسفیدن داشته باشد، خدا را کنار نهاده و در پرده‏ى غفلت فرو خفته است

حضرت آیت الله العظمی محمد رضا نکونام(مدّظلّه العالی)

طالب 1
۰۸ خرداد ۹۳ ، ۱۴:۵۵ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر

                          

الهی! رجب بگذشت و ما از خود نگذشتیم؛ تو از ما بگذر...

منبع: الهی نامه علامه حسن زاده املی


طالب 1
۰۷ خرداد ۹۳ ، ۱۱:۵۴ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲ نظر

شیطان چه می کند؟ فقط دعوت می کند این نفس است که بیچاره می کند دزد خانگی است.


طالب 1
۰۳ خرداد ۹۳ ، ۱۴:۳۹ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۸ نظر

اعتماد به نفس یک حرف غلطى است، مال ما نیست. اعتماد به خدا درست است. ما نفسى در کارمان نیست. نفس چیست که بدان اعتماد کنیم؟ نفسى که هر لحظه در یک حالت متغیر است! فقط اعتماد به خدا مهم و مطرح است!


طالب 1
۳۱ ارديبهشت ۹۳ ، ۰۰:۰۰ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۳ نظر

حالا سوال پیش میاد ملکه چه جوری به وجود میاد؟


1.تحصیل یا تغییر ملکات برای انسان، در هر سن و سال و موقعیتی امکان پذیراست؛ گرچه در جوانی بسیار آسان تر و دست یافتنی تر است.  

2.پیدایش ملکه محتاج زمان و تدریجی است و هیچ صفتی، یکباره در وجودآدمی پدید نمی آید و از بین نمی رود. تولد و مرگ ملکات، مثل همه حرکت ها و تحولات جهان مادی، به مرور ایام و در گذشت زمان اتفاق می افتد. همان گونه که رشد جسمی انسان، سال های زیادی نیاز دارد و یک شبه صورت نمی پذیرد، رشد فکری و تعالی روحی او نیز یک شبه و دفعی انجام پذیر نیست.

3. پیدایش ملکه بر اثر تکرارعمل است. برای به دست آوردن ملکه خوشنویسی، باید بسیار نوشت، برای کسب ملکه رانندگی باید رانندگی کرد امیرموءمنان(ع) می فرمایند: «مَن یَعمَل یَزدَد قُوَّةً وَ مَن یُقَصِّر فِی العَمَلِ یَزدَد فَترَةً» هر کس عمل کند، نیرویش افزایش می یابد و هر کس در عمل کوتاهی ورزد، سستی وناتوانیش بیشتر می شود. به طور کلی، هر یک از قوای انسان که به کار گرفته شود و به فعالیت درآید، تقویت می شود و هریک معطل و بی کار باشد، ضعیف و سست باقی می ماند

4.گرچه هر عمل به نوعی در پیدایش ملکه نقش دارد؛ اما تأثیر آن معمولاًبه چشم نمی آید و احساس نمی شود.  یک ساعت از شب به تهجد و مناجات بامهربان عالم به سر بردن، قطعاً در قرب به خدا تأثیر دارد، اما اثر نامرئی آن، تنها در صورتی قابل درک است که با ده ها مشابه خود پیوند یابد؛ از این رو نباید انتظار داشت که یک عبادت شبانه، زمین و زمان را به زیر چتر تصرف ما بکشاند، دیده حقیقت بین ملکوتی ما رابگشاید و ما را به مقام یقین برساند، چنان که نباید انتظار داشت، با نهادن یک آجر کاخ رفیعی پیش روی ما پدید آید. این قاعده، ملکات فاسد را نیز در بر می گیرد؛ هر بار بدنوشتن، یک بار تمرین بدخطی است. گرچه تأثیر آن مشاهده نشود.

5. دوران پیدایش ملکه بر آدمی بسیار سخت است، زیرا کسی که واجد ملکه نیست، توان بسیاری به کار می گیرد، توجه و تمرکز فراوانی هزینه می کند، زمان قابل توجهی معطل می شود، اما محصول چندانی به چنگ نمی آورد. این مجموعه کافی است تا انسان ضعیف را به ستوه آورد و از زیر بار سنگین عمل بیرون کشد؛ مگر آنکه عامل قدرتمندی او را به استقامت مجبور سازد یا عشق و علاقه وافری، طی این مسیر را بر اوهموار کند. چنین کسی هر گاه قصد انجام عمل می کند، مسیری طولانی و پرمشقت پیش روی خود می بیند و چون پیمودن این مسیر، زحمت و استقامت بسیار می طلبد، ازابتدا از قصد خود چشم می پوشد. سختی دوران تحصیل ملکه، عمده ترین عاملی است که موجب می شود که انسان از تمرین استقبال نکند و به شاگردی کردن یا دوره های آموزشی تمایل نشان ندهد و بیشتر علاقه دارد، از آنچه در وجودش فعلیت یافته و به نقد موجود است، بهره گیرد.

6. پس از پیدایش ملکه، علاوه بر سهولت انجام کار، انسان از به کارگیری توانمندی خود لذت می برد، زیرا محصول ارزشمندی که با تلاش اندک و در زمان کوتاه به دست آمده، او و دیگران را به اعجاب می آورد. گاهی که خود را با دیگری مقایسه می کند، نشاط بیشتری می گیرد و به خودنمایی وفخرفروشی ترغیب می شود و هر گاه مقایسه ای در کار نباشد، چون مسیر کوتاهی برای رسیدن به مطلوب در پیش دارد، شوق و انگیزه بیشتری برای عمل در خود می یابد، از این رو بسیار مشتاق است، ملکه خود را تجربه کند یا با دیگران به مسابقه و زورآزمایی نشیند. 

. غالباً آغاز حرکت برای کسب یک توانمندی، با ناکامی و شکست همراه است. اشتباه و تجربه ناموفق در آغاز مسیر، امری کاملاً طبیعی و قابل پیش بینی است. کودکی که مهارت راه رفتن را تمرین می کند، تا تسلط کامل بر این توانایی، افت و خیزهایی درپیش دارد؛ نوجوانی که آشپزی می آموزد، احتمالاً بارها با غذای شلّه یا سوخته مواجه می شود؛ شناگر تازه کار، هر چه تلاش و دقت کند، جرعه هایی آب خواهد نوشید.

8.هر چه مراحل تکوین یک ملکه، با توجه و دقت بیشتری انجام پذیرد، سهم بیشتری در پیدایش آن ملکه دارد؛ برای مثال صفحاتی که با نشاط و حوصله نوشته می شود، درایجاد هنر خوشنویسی تأثیر افزون تری دارد و قدم بزرگ تری محسوب می شود.

9.تفکّر و برنامه ریزی، طی مسیر تحصیل ملکه را بهبود می بخشد. آگاهی ازفرمول های حاکم بر آن توانمندی، استفاده از تجربه دیگران، مشاوره و داشتن استاد،مدت زمان تحصیل ملکه را کوتاه می کند و افت و خیزها و اشتباهات را به کمترین مقدارکاهش می دهد.

10. طی تمام مراحل تحصیل ملکه - بی استثنا - بر عهده خود انسان است وانسان تنها با اراده و اختیار و تلاش خود به ملکه نزدیک می شود. استاد، هیچ نیرویی دروجود شاگرد ایجاد نمی کند و باری از دوش او بر نمی دارد. «أَن لاتَزِرُ وازِرَةٌ وِزرَ أُخری وَ أَن لَیسَ لِلإِنسانِ إِلاّ ما سَعی وَ أَنَّ سَعیَهُ سَوفَ یُری ثُمَّ یُجزاه الجَزاءَ الأَوفی»؛ هیچ بردارنده ای بار دیگری را به دوش نمی گیرد و برای انسان جز آن چه تلاش کرده، نیست، کوشش او دیده خواهد شد، سپس پاداش کامل به او داده خواهد شد.

11. پس از تشکیل ملکه در وجود آدمی به کارگیری آن و بهره مندی از آثار و فوایدآن نیز به اختیار انسان است. ممکن است کسی ملکه سحرخیزی داشته باشد؛ ولی باسستی و کاهلی از برکات سحر محروم بماند. یا کسی ملکه خوشنویسی داشته باشد؛ ولی ازآن استفاده نکند و بدخط بنویسد.  پیشوای متقین علی (ع) فرموده اند: «قَلیلٌ تَدومُ عَلَیهِ أَرجی مِن کَثیرٍ مَملولٍ مِنهُ)» کار کمی که بر آن مداومت ورزی، از کار بسیاری که از آن دلزده و ملول شوی، بهتر وامیدوارکننده تر است.

طالب 1
۲۷ ارديبهشت ۹۳ ، ۲۳:۴۱ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲ نظر

                                                

نفس انسان که در ابتدای تولد ضعیف،بسیط و بی رنگ است، به مرور زمان، توانایی های مختلفی کسب می کند و درگذر ایام، صورت مشخصی می یابد. این توانمندی های ثابت نفس را «ملکه» نامیده اند. هر ملکه صفتی برای جان آدمی است که با اراده و اختیار او و بر اثر تکرار عمل، در طی زمان پدید آمده و پس از پیدایش، انجام عمل را سرعت و سهولت می بخشد.

ملکات نفس را می توان به چند گروه گسترده تقسیم کرد:

الف. پاره ای ملکات، «جسمانی» است و بیشتر در اعضای بدن ظهور و بروز دارد. به دست آوردن این مهارت ها «تربیت بدنی» است؛ مانند مهارت راه رفتن، شنا، سوارکاری و دیگر انواع ورزش های جسمی.

ب. برخی دیگر از ملکات، توانمندی های «ذهنی» هستند و به دست آوردن آنها «تربیت ذهن» به شمار می رود؛ مانند ملکه تمرکز، دقت، یادسپاری، یادآوری، سرعت انتقال، قدرت تجزیه و تحلیل و نقادی، تفکر، برنامه ریزی، وانواع ورزش های فکری.

ج. دسته دیگر ملکات، صفات «روحی» و «قلبی» انسان است که در کتب اخلاقی به آنها پرداخته شده است، ملکه فاضله شجاعت، سخاوت، حلم، تواضع، تسلط بر نفس، صلابت، جدیت و ملکه رذیله نفاق، مکر، ریا و قساوت از این قبیل اند. تحصیل ملکات فاضله اخلاقی «تربیت جان» و تلاش برای به دست آوردن قلب سلیم محسوب است.

د. ملکات پیچیده دیگری نیز وجود دارد که برآیند چندین توانایی مختلف در وجود آدمی است؛ برای مثال ملکه تندخوانی که محصول ترکیب توانایی چشم و تمرکز ذهن است. اکثر هنرها و حرفه ها، مانند گلدوزی، آشپزی، نجاری، آهنگری، خاتم کاری و... در این گروه جای می گیرند.


طالب 1
۲۶ ارديبهشت ۹۳ ، ۲۱:۳۴ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۶ نظر