طالب

صدهزاران طالب اینجا سرنهاد / تا که یک کس اندر این ره پا نهاد

طالب

صدهزاران طالب اینجا سرنهاد / تا که یک کس اندر این ره پا نهاد

طالب

بنشین و نظاره کن تنهاییم را...
برنمی تابم...
راهی ندارم جز...
پس...
دعایم کن.

+دل نگارهایم بر اساس دریافت ها , درک مطالب خوانده شده ی کتب , شنیده ها و... است.
بنابراین احتمال خطا در انها وجود داره.ممنون میشم اگه اشتباهی دید تذکر بدید.
به امید خدا بقیه مطالب با سند و مدرک ارائه می شوند.



Reba.ir

آخرین مطالب

pic position

pic position

پیوندها

۱۱۹ مطلب با موضوع «از دیگران» ثبت شده است

تاریخ هجری هر کس از نخستین لحظه سیر درونی او اغاز میشود و به هر اندازه که این راه را ادامه دهد.عمر او امتداد می یابد.چنین نیست که با چرخش زمین  بدور خورشید  سن انسان بالا برود و ادمی کامل شود.عمر هر کس محصول هجرت اوست.

در هر تحویل سالی خوابیده ها بیدار میشوند.این ها دو کار میکنند هم سایر خواب رفته ها را بیدار میکنند و هم مرده ها را زنده میکنند.خوابیده بیدار میشود مثل درختانی که خوابیده بودند و بیدار شدند.اینها اب و غذا میخواهند اینها را جذب میکنند و کم کم شاخه برگ میشوند و اون خاک مرده زنده میشود.

حضرت ایت الله جوادی


طالب 1
۰۷ تیر ۹۳ ، ۱۳:۵۳ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۴ نظر

حضرت ایت الله جوادی:

راه صاحب نظر شدن و وَلْتَنْظُرْ نَفْسٌ مَا قَدَّمَتْ لِغَدٍ این است که انسان خدا را فراموش نکند. چون اگر خدا را فراموش کند، خود را فراموش می‌کند، وقتی خود را فراموش کرد دیگری جای او می‌نشیند. و دیگری جای خدا می‌نشیند.


طالب 1
۰۷ تیر ۹۳ ، ۱۱:۵۲ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰ نظر

برنامه سخنرانی ها حضرت آیت الله صمدی آملی در ماه مبارک رمضان (1435 - 1393) در شهر تهران به شرح زیر می باشد:




طالب 1
۲۹ خرداد ۹۳ ، ۱۶:۳۰ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱ نظر
 عنوان  :  چگونه بخوریم، چگونه بخوابیم؟
نگارنده :  علامه حسن زاده آملى
مخاطب :  عموم
زبان نامه اخلاقی : فارسی

متن:
   باید انسان یک مقدار زیاده بر معمول تقلیل غذا و استراحت بکند تا جنبه حیوانیت کمتر، و روحانیت قوت بگیرد، و میزان آنها را هم چنین فرمود: که انسان اولا روز و شب زیاده از دو مرتبه غذا نخورد حتى تنقّل مابین الغذائین نکند. ثانیا هر وقت غذا مى­خورد باید مثلا یک ساعت بعد از گرسنگى بخورد، و آن قدر بخورد که تمام سیر نشود، این در کمّ (=مقدار) غذا. و اما کیفش (=چگونگی) باید غیر از آداب معروفه، گوشت زیاد نخورد، به این معنى که شب و روز هر دو (هم برای ناهار و هم شام) نخورد، و در هر هفته دو سه دفعه هر دو را یعنى هم روز و هم شب(خوردن گوشت) را ترک کند، و یکى هم اگر بتواند للتکلیف بخورد، و لامحاله آجیل خور نباشد. و اگر بتواند روزه هاى سه روزه هر ماه را ترک نکند. و اما تقلیل خواب مى­فرمودند شبانه روز شش ساعت بخوابد. و البته در حفظ لسان و مجانبت (=دوری) اهل غفلت اهتمام زیاد نماید. اینها در تقلیل حیوانیت کفایت مى کند.
 
منبع داستان: در آسمان معرفت: تذکره اوحدی از عالمان ربانی، علامه حسن حسن زاده آملی،به اهتمام محمد بدیعی، قم، تشیع ، ص 109، 108.
 
نکته­ها­:
1- برای سیر الی­الله باید در خواب و خور نیز مراقب خود بود بدین معنی که خور و خواب را نیز در جهت تکامل معنوی تنظیم نمود.
2-  هر چه از حیوانیت کاسته شود بر روحانیت آدمی افزوده می­شود.

طالب 1
۲۷ خرداد ۹۳ ، ۲۲:۳۷ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱ نظر


ردیف عنوان توضیح
۱ در راه انقلاب اگر ثبات قدم وجود نداشت، اگر پیوستگى حرکت وجود نداشت، انسان رابطه‌اش با انقلاب قطع مى‌شود. این بى‌وفائى به انقلاب است. همیشه بودند کسانى که به انقلاب بى‌وفائى کردند، به انقلاب دل‌بستگى خود را کم کردند، به انقلاب پشت کردند.۶
۲ در راه انقلاب اگر ثبات قدم وجود نداشت، اگر پیوستگى حرکت وجود نداشت، انسان رابطه‌اش با انقلاب قطع مى‌شود. این بى‌وفائى به انقلاب است. همیشه بودند کسانى که به انقلاب بى‌وفائى کردند، به انقلاب دل‌بستگى خود را کم کردند، به انقلاب پشت کردند.۷
۳ از کارهاى دشمن، این شد که این مجموعه‌هاى مؤمن را منزوى کند. جوان، بى‌تجربه است. به مجرد اینکه ببیند در یک دستگاه رسمى کشور ...دو نفر به او اخم کردند، به او بى‌اعتنایى کردند، او را تحقیر کردند؛ در حرکتش اثر مى‌گذارد و او را کند مى‌کند.۸
۴ من در مورد تذکّرات، معتقدم باید با منطق محکم و با بیان روشن، نقطه نظرات صحیح را ارائه بدهند. با تهمت‌زنی و جنجال‌آفرینی، بنده موافق نیستم؛ با تکفیر کردن و متهم کردن این و آن، بنده موافق نیستم.۹
۵ نبادا حرکت انقلابى جورى باشد که بتوانند تهمت افراطى‌گرى به او بزنند. از افراط و تفریط بایستى پرهیز کرد. جوانهاى انقلابى بدانند؛ همان‌طور که کناره‌گیرى و سکوت و بى‌تفاوتى ضربه میزند، زیاده‌روى هم ضربه میزند.۱۰
۶ جوان حزب‌اللّهى هم باید باهوش باشد. باید چشمهایش را باز کند و نگذارد کسى در صفوف او رخنه کند و به ‌نام امر به معروف و نهى‌ از منکر، فسادى ایجاد نماید که چهره حزب‌اللَّه را خراب کند. باید مواظب باشید. این، به عهده خودتان است.۱۱
۷ ظلم به دیگران اینجور نباشد که مخالفت با یک کسى، ما را وادار کند که نسبت به آن کس از جاده‌ى حق تعدى کنیم: جوان‌هاى انقلابى و مؤمن و عاشق امام، که حرف میزنند، مینویسند، اقدام میکنند؛ کاملاً رعایت کنید! ۱۲
۸ انقلابىِ منفى به آن انقلابى‌اى مى‌گفتیم که از میدان کار و تلاش و حرکت، آنجایى که دردسرى داشت، عقب مى‌کشید. انقلابى بود، اما انقلابىِ وجاهت‌طلب و راحت‌خواه؛ انقلابى‌اى که مى‌گفت من مبارزه‌ام را قبل از انقلاب کرده‌ام، اکنون دیگر مى‌خواهم احترام شوم.۱۳
 جدول: آسیب‌ها و خطراتی که جوان مؤمن انقلابی را تهدید می‌کند

طالب 1
۲۶ خرداد ۹۳ ، ۱۲:۳۰ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۳ نظر
نگارنده: آیت الله بید آبادی
مخاطب: شاگردان
 
جوشش چشمه‌های حکمت
 
  [به واسطه تقوای الهی و دوری گزیدن از حرام و مشتبه به مرور روح قدس قوت می‌گیرد:]
« نحن نوید روح القدس بالعمل الصالح و الایمان بعضه من بعض »
[ما روح قدسی را به وسیله کردار شایسته، تأیید و قوت و نیرو می‌بخشیم و بعضی از ایمان از بعض دیگر ناشی می‌شود]
 [پس]شرح صدری به هم رساند و پیوسته نور عبادات بدنی و ملکات نفسی تقویت یکدیگر نموده نورٌ علی نور شود:
الطاعة تجرّ الطاعة [طاعت، طاعت آورد] و احوال و سابقه در اندک زمانی به مرتبه مقام رسد و ملکات حسنه و اخلاق جمیله حاصل شود و عقاید حقه رسوخی کامل به هم رساند ینابیع(چشمه­های) حکمت از چشمه دل به زبان جاری گردد و به طور کلی رو از غیر حق گرداند.
  در این هنگام هرگاه از زمره سابقین باشد جذبه عنایت او را استقبال نموده، خودیِ او را گرفته و در عوض «ما لاعین رأت و لا اذن سمعت و لا خطر علی قلب بشر» [آنچه که نه چشمی دیده و نه گوشی شنیده و نه بر قلب بشری خطور کرده] کرامت فرماید.
 
پیام‌ها و نکته‌ها:
1- تقوای الهی و پرهیز از محرمات سلسله جنبان سلوک است، بدون آن هیچ راهی طی نمی‌شود و به هیچ مقام و منزلتی دست یافته نمی‌شود.
2- عبادات و مناسک بدنی (شریعت) و ملکات روحی و نفسانی (طریقت)، دو بال پرواز به مدارج کمال است که نبود هر کدام مانع سلوک است.
3- آنچه سالک در ابتدا انجام می‌دهد، حال است و زودگذر لذا باید در آن استقامت ورزد تا حال تبدیل به مقام شود و رسوخ در نفس کند.
 
منبع نامه:
 آیت الله بیدآبادی؛ تذکرة المتقین، قم، نهاوندی، 1380، صص 213-219.
طالب 1
۱۷ خرداد ۹۳ ، ۲۳:۴۹ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲ نظر

محاسبه، جان را در حرکت کمکم قوی می کند و نورانیت دل می دهد. یعنی علاوه بر تسلطی که حاصل از استمرار در هر کاری هست، نوری در ما ایجاد می کند که منجر به آگاهی از وضعیت گذشته و فعلی مان و اسباب خیر و شر زندگی مان می شود. افرادی بوده اند که به خاطر محاسبه های دقیق و مداوم مثلا فهمیده اند که خواب ماندن سحرشان به خاطر دو لقمه بیشتر در شام خوردنشان بوده. و این در اصلاح و رشد ما بسیار موثر است.

آری کارهای کوچک ما آثار بزرگی می تواند داشته باشد اینگونه نیست که مثلا دلی را بشکنیم و تمام شود. بزرگترین اثر منفی کارهایمان به خودمان بر می گردد و همینطور اثر کارهای نیک مان: «إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِکُمْ وَ إِنْ أَسَأْتُمْ فَلَها» :اگر نیکى کنید به خود نیکى کرده‏اید، و اگر بدى کنید به خود بدى کرده ‏اید( إسراء/ 7)

این افرادی که تقصیر خود را نمی پذیرند و همیشه طلبکارند به شدت سقوط می کنند.

دیگر اینکهفرد اهل محاسبه به توانایی های خود پی می برد.آیت الله جوادی آملی می فرمودند: در دوران طلبگی نشستم و فکر کردم من در چه زمینه ای توانایی بیشتر و نیاز بیشتری به فعالیت دارم. دیدم که علوم معقول( فلسفه، اخلاق و ... ) مناسب تر است. سپس برنامه خود را بر اساس آن بستم.

محاسبه باعث می شودمیزان رغبت و انگیزه هابفهمیم.

محاسبه علاوه بر اینهااز غفلت نیز جلوگیری می کندکه برخی مباحثش گذشت.



منبع: Gofteman-bartar.ir

طالب 1
۱۱ خرداد ۹۳ ، ۱۱:۱۵ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۶ نظر
                                                               
موضوع: کنترل نکردن زبان  
نویسنده: حضرت امام خمینی (ره)
مخاطب: عروس امام
 
 
 
متن نامه    
  دخترم! به بعض آفات این عنصر کوچک و این زبان سرخ که سر سبز را به باد دهد. از این دشمن بزرگ انسانیت و معنویت غافل  مشو.
  گاهی که در جلسات أنس با دوستان هستی. خطاهای بزرگ این عضو کوچک را آن قدر که می‌توانی شمارش کن و ببین با یک ساعت عمر تو که باید صرف جلب رضای دوست شود، چه می‌کند و چه مصیبت‌ها به بار می‌آورد که یکی از آنها غیبت برادران و خواهران است.
  ببین با آبروی چه کسی بازی می‌کنی و چه اسراری را از مسلمانان روی دایره می‌ریزی و چه حیثیّاتی را خدشه‌دار می‌کنی و چه شخصیت‌هایی را می‌شکنی؟
  آن گاه این جلسه شیطانی، مقیاس بگیر و ملاحظه کن که در یک سال در همین امر پیش‌پا افتاده چه کردی و در پنجاه، شست سال دیگر چه خواهی کرد و چه مصیبت‌ها برای خود به بار خواهی آورد و در عین حال آن را کوچک می‌شماری و این کوچک شمردن از حیله‌های ابلیس است که خداوند به لطف خود، ما را همگی از آن مصون دارد.
 
طالب 1
۱۰ خرداد ۹۳ ، ۱۰:۵۸ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۵ نظر
اگر انسان خدا را بشناسد، هر درسى که مى‏خواند، مى‏یابد که خداشناسى مى‏آموزد و اگر کسى خدا را نیافته 
باشد
حتى اگر عرفان بخواند و بر توحید فلسفیدن داشته باشد، خدا را کنار نهاده و در پرده‏ى غفلت فرو خفته است

حضرت آیت الله العظمی محمد رضا نکونام(مدّظلّه العالی)

طالب 1
۰۸ خرداد ۹۳ ، ۱۴:۵۵ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر

از مرحوم آیة الله حاج شیخ مجتبى قزوینى خراسانى، نصایح و توصیه هاى متعددى به یادگار مانده است. یکى از مکتوبات جانبخشى که وى به فرزند ارجمند خود مرقوم داشته نوشتار ذیل است:

«بدان راه نجات و رسیدن به مقاصد عالیه تقوى و توسّل به ائمّه هدى خاصّه ولىّ عصر روحى و ارواح العالمین له الفداء مى باشد. مکرّر این دو کلمه را براى شما و آقایان طلاب توضیح داده ام.

1 ـ مواظبت و مراقبت کامل در فعل واجبات و ترک محرّمات باید داشته باشید.

2 ـ نماز توسّل به ولىّ عصر عجّل الله تعالى فرجه الشریف در خود مفاتیح صفحه 45 مطلق است و شرائطى ندارد، هر وقت مى شود خواند، مکرّر با توجّه تام بخوان، در هر امر مهمّى بخوان تا نتیجه بگیرى، من دقّ باباً و لَجّ ولج کسى که در خانه شخصى بزرگ را بکوبد و جدّیت کند داخل خواهد شد، و برخى از دعاهایى را که در مفاتیح و صحیفه سجّادیه است با حال و توجّه به معانى بخوان.

3 ـ این دو امر مهم را با سوره مبارکه یس ترک نکن، امیدوارم آخر الامر به سرّ این دستور برخورى و بفهمى...»


طالب 1
۰۸ خرداد ۹۳ ، ۰۰:۱۶ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر

                          

الهی! رجب بگذشت و ما از خود نگذشتیم؛ تو از ما بگذر...

منبع: الهی نامه علامه حسن زاده املی


طالب 1
۰۷ خرداد ۹۳ ، ۱۱:۵۴ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲ نظر

اگر برای هر علمی موضوعی است... علم همه انبیاء هم موضوعش انسان است ... تمام انبیاء موضوع بحثشان، موضوع تربیتشان، موضوع علمشن انسان است، آمده‌اند انسان را تربیت کنند، آمده‌اند این موجود طبیعی را از مرتبه طبیعت به مرتبه عالی ما فوق الطبیعه، ما فوق الجبروت برسانند. به خود رسول اکرم (ص) خطاب است لکن خطابات قرآن آن هم که به خود رسول اکرم (ص) است غالبا عام است. «اقرأ باسم ربک» از اول که قرائت شروع می‌شود تعیین می‌فرماید که قرائت چه جور باید باشد، به اسم رب باید باشد. تمام قرائت‌هایی که تمام کلماتی که از اسم رب جدا باشد، شیطانی است.دو جنبه است: یک جنبه رحمانی ویک جنبه شیطانی.

قرائت به اسم رب، قرائت شروع شد با اسم رب شروع شد، علم با اسم رب، قرائت با اسم دیدن با اسم رب، شنیدن با اسم رب، گفتن با اسم رب، درس خواندن با اسم رب، همه چیز با اسم رب،  عالم با اسم رب شروع شده است.  شما هم باید با اسم رب شروع کنید و با اسم رب ختم کنید. علامت خدا در همه چیز هست و باید ما استشعار کنیم. اسم خدا، همه عالم اسم خداست شماها همه اسم خدا هستید با اسم خدا همه چیز تحقق پیدا کرده است.
«انا للٌه و انا الیه راجعون» از او هستیم و به او، اوست همه چیز، دیگران نیستند، هیچ‌اند، هر چه هست اوست. ما باید ادراک این معنا را بکنیم. انبیاء آمدند که ما را هشیار کنند، تربیت کنند کتب انبیاء، کتب انسان‌سازی است ... هر چه هست با انسا حرف است،  انسان منشأ همه خیرات است و اگر انسان نشود منشأ همه ظلمات است. در سر دو راهی واقع است این موجود، یک راه، راه انسان، یک راه، راه منحرف از انسانیت تا از چه حیوانی سر بیرون بیاورد.[1]

منبعروح عرفانی روح‌الله/ محمد رضا رمزی اوحدی، توسعه فرهنگ قرآنی،1378 ص 84.

طالب 1
۰۶ خرداد ۹۳ ، ۲۳:۳۶ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱ نظر

عرفان اسلامی دارای ابعاد مختلفی از جمله بعد معرفتی است که علم عرفان نظری عهده دار
بیان آن است. عارفان مسلمان به برکت سلوک و هدایت های شریعت، حقایق هستی را از راه قلب شهود نموده و آن را به زبان فنی و علم حصولی ترجمه کرده اند.

علم عرفان نظری، افزون بر آنکه نگاه هستی شناختی عارف را باز می تاباند، دارای کارکردهای ویژه ای در سنت فکری و فرهنگی ماست. از جمله کارکردهای آن، مددی است که به فلسفه می دهد؛ زیرا این دو علم از جهت قلمرو پژوهش هم افقند: فلسفه هستی شناسی عقلی است و عرفان نظری هستی شناسی شهودی. دل مشغولی هر دو فن حوزه های کلان هستی است.


طالب 1
۲۵ ارديبهشت ۹۳ ، ۲۳:۲۳ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲ نظر
نگارنده: سید مصطفی خمینی
مخاطب: یکی از دوستان
  ای برادر حقیقی‌ام و ای عزیزم؛ گول ژرف نگری‌ها و مسائل دقیقی که در این کتاب‌هاست نخور و به درک کلیات و ظرایف علوم قانع مشو، چه با این همه، حمّال معانی و مفاهیم و بارکش لطایف و ظرایف گردی. از اخبار و آثار، به ظواهر آن‌ها که خود حجاب و پوشش حقایق‌اند بسنده مکن. آنچه وظیفه توست آن است که در ربّی تو را بپرورد و از روی لطف و عنایتِ ناخوشایندی‌ها را از تو بازداشت و نعمت‌هایش را بر تو فرو رخت، تدبر کن.
  دانش‌ها، فنّ‌ها، مسائل فکری و برتری‌هایی از این دست، مادامی که قلب تو را متحول و نورانی نکنند و اخلاق شایسته را در تو پدید نیاورند، تاریکی و سیاهی که در مسیر آینده تو (دنیا، برزخ، قیامت...) مایه سنگینیِ و بال تو خواهد بو. تو هر آن برای نجات از شومی پیامدها و آثار این دانش‌ها و دریافته‌ها و صور، به خدا پناه بری؛ چرا که علم بزرگترین حجاب است و هم نوری است که خداوند آن را بر هر که خواهد ببخشاید. بنابراین نمونه و برنامه کوتاه، در عوامل و اسباب پرورش و رشد خود بیندیش.
 
پیام‌ها و نکته‌ها:
1-   هر آنچه که سالک انجام می‌دهد، در جهت نزدیکی به حضرت دوست است. تمامی این اعمال و گفتار وی بر کسب رضای خاطر عاطر محبوب ازلی است.
2-   علم چونان شمشیری برنده است که یا فی سبیل الله جهاد می‌کند یا در جهت هواهای نفسانی و شیطانی هر آنچه که ایمان به خدا، به آن جهت ندهد. آدمی را به تباهی و سیاهی می‌کشاند. باید تمامی اعمال سالک وح الهی داشته باشد.
3-   هر آنچه که آدمی را متوجه خود و مقامات و منزلت خود کند. حجاب است که مانع دیدن حضرت دوست است. عابدی که خرسند است که به جهت کثرت عبادت شهیر است عبادتش جز حجابی برای وصول نیست. چون عبادت چنین باشد در حال علم نیز معلوم است.

منبع نامه:
 مجله حوزه، شمار 81.

طالب 1
۲۱ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۰:۳۵ موافقین ۴ مخالفین ۰ ۱۰ نظر

باید دانست که اصل اعتکاف یک عبادت مستحب است که با نذر، عهد، قسم، اجاره و مانند آن واجب مى ‏شود.این عبادت باید با قصد قربت انجام گیرد. شخص مؤمن با قصد قربت سه روز در مسجد مى ‏ماند و روزه مى‏ گیرد و جز براى امر ضرورى از آن خارج نمى ‏شود و صرف توقف و ماندن در خانه خدا بدون قصد، اعتکاف محسوب نمى ‏شود.
هرچند واژه اعتکاف با این شکل و قالب در قرآن به چشم نمى ‏خورد ولى ریشه و سایر مشتقات آن در نه آیه به کار رفته است که تنها یک مورد آن در معناى اصطلاحى اعتکاف بوده است».خداوند متعال مى ‏فرماید:
ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّیامَ إِلَى اللَّیْلِ وَ لا تُبَاشِرُوهُنَّ وَ أَنْتُمْ عاکِفُونَ فِی الْمَساجِدِ تِلْکَ حُدُودُ اللَّهِ فَلا تَقْرَبُوها کَذلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ آیاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ؛
«سپس روزه را تا شب تکمیل کنید و در حالى که در مساجد به اعتکاف پرداخته ‏اید، با زنان آمیزش نکنید. این مرزهاى الهى است پس به آن نزدیک نشوید. خداوند این چنین آیات خود را براى مردم روشن مى ‏سازد.باشد که پرهیزکار گردند».
اسلام عزلت و انزواى کامل از مردم را روان نداشته است، زیرا این امر مسئولیت انسان را در زندگى و نقشى که باید در اصلاح آن داشته باشد از میان مى ‏برد؛ ولى عزلت جستن موقت و کوتاه ‏مدت، امرى پسندیده و براى ادامه زندگى به انسان نیرو مى ‏دهد. از این رو اعتکاف که یکى از این روش‏ هاست، مورد سفارش اسلام است.«اعتکاف»، استحباب و فضیلت فراوان دارد و صفاى خاصى به روح و جان مى‏ بخشد.(احکام اعتکاف، سیدمجتبی حسینی، کد:2/500034)


طالب 1
۲۰ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۲:۳۷ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۴ نظر

و به خدا سوگند شیعه ما از آن هنگام که خداوند والا نام جان پیامبرش را گرفت همچنان ما را یارى مى‏کند و به خاطر ما نبرد مى‏ کند...

به گزارش سرویس دینی جام نیوز، ابو یحیى کوکب الدم از امام صادق علیه السّلام روایت مى‏ کند که فرمود: همانا حواریّون عیسى شیعه او بودند و شیعیان ما حواریّون ما هستند و حواریّون عیسى فرمانبرتر از حواریّون ما نبودند.

عیسى به حواریّون فرمود: ... مَنْ أَنْصارِی إِلَى اللَّهِ قالَ الْحَوارِیُّونَ‏نَحْنُ أَنْصارُ اللَّهِ ... . نه به خدا سوگند عیسى را در برابر یهود یارى نرساندند و براى او نبرد نکردند، و به خدا سوگند شیعه ما از آن هنگام که خداوند والا نام جان پیامبرش را گرفت همچنان ما را یارى مى‏ کند و به خاطر ما نبرد مى‏ کند و در راه ما سوخته مى‏ شوند یا شکنجه مى‏ گردند و یا در شهرها در به در مى ‏شوند.

خداوند به آنها از سوى ما جزاى خیر دهد. امیر المؤمنین علیه السّلام فرموده است: به خدا سوگند اگر بینى دوستان ما را با شمشیر بزنند بغض ما در دل نگیرند، و به خدا سوگند اگر به دشمنان خویش نزدیک شوم و ثروتى کلان بدیشان بخشم باز هم ما را دوست نخواهند داشت.

منبع:بهشت کافى / ترجمه روضه کافى، ص315.


طالب 1
۱۸ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۴:۰۸ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۷ نظر
نویسنده: آیت الله محمد بهاری
تامل درستی نماید ببیند بنده است یا آزاد، اگر دید آزاد است خودش می‌داند که هر کاری بخواهد بکند[ می‌تواند انجام دهد] و اگر دانست بنده است و مولی دارد: سر خود نیست هر کاری بکند، و لو دستی حرکت دهد از روی جهت آن سوال خواهد شد، جواب درستی باید بگوید.
پس بنابراین باید سعی در تحصیل رضای مولایش باشد، اگر چه دیگران راضی بر آن کار نباشد ابدا، و تحصیل رضای مولای حقیقی جلّ شانه نیست مگر در تحصیل تقوا.
غرض اصلی از خلقت، حاصل نخواهد شد به جز اینکه معرفت و محبت میان عبد و مولا باشد و تحصیل تقوا محتاج به چند چیز است که چاره ندارد از آنها:
اول: پرهیز از معاصی است، باید معااصی را تفصیلا یاد بگیرد، هر یک را در مقام خود ترک نماید که از جمله معاصی است ترک واجبات، پس باید واجبات خود را هم به مقدار وُسع و ابتلا به آنها یاد گرفته و عمل نماید، و این واضح است که با معصیت کاری اسباب محبت و معرفت موجود نخاهد شد، اگر اسباب عداوت نباشد
دوم: اینکه مهما امکن پرهیز از مکروهات هم داشته باشد، به مستحبات بپردازد، حتی المقدور چیز مکروه به نظرش حقیر نیاید، و نگوید کل مکروه جایز. بسا می‌شود یک ترک مکروهی پیش مولی از همه چیز مقرّبتر واقع خواهد بود، یا اتیان مستحب کوچکی و این به تامل در عرفیات ظاهر خواهد شد.
سوم: ترک مباحات است در غیر مقدار لزوم و ضرورت، اگر چه شارع مقدس خیلی چیزها را مباح کرده برای اغنیا، اما چون در باطن میل ندارند بنده او مشغول به غیر او باشد از امورات دنیویه و لذا خوبست بنده هم نظرا به میل مولی این مزخرفات را تماما یا بعضا ترک نماید، اگر چه حرام نباشد ارتکاب آنها
چهارم: ترک ماسوی الله را در دل خود غیر او را راه ندهد

نامه‌های عرفانی/ علی محمدی: دفتر نشر معارف 1386. ص 71، 72، 73.

طالب 1
۱۶ ارديبهشت ۹۳ ، ۲۱:۴۰ موافقین ۵ مخالفین ۰ ۸ نظر

ما الان در یک چاهی واقع شده‌ایم، در یک ظلمتی واقع شده‌ایم که بالاترین ظلمت‌ها است و آن ظلمت انانیت است و اگر چنانچه از این ظلمت جارج نشویم، از این چاه خارج نشویم و از انانیت بیرون نرویم از این توجه به خود و خود خواهی و اینکه دیگران را هیچ و خود را همه چیز بدانیم الهی نخواهیم شد هر چه طرح بشود آن هم تا به نفع خودش است واقعا قبول می‌کند، اگر به نفع خودش نباشد حق هم باشد قبول نمی‌کند، یک چیزی برای این باشد فورا باورش می‌آید اگر به ضدش باشد اصلا به این زودی‌ها باورش نمی‌آید. اینها همه انانیت است، همه گرفتاریهای شما و همه گرفتاری بشر از همین جاست، نزاع سر خودخواهی است، نزاع سر این است که من به طرف خودم می‌کشم و شما هم به طرف خودتان، مادامی که اینطور هست، الهیت در کار نیست، همان پرستش نفس است، حالا که می‌تواند از این خارج بشود؟...اول باید از این بیت خارج شد اول قدم این است که انسان قیام کند، قیام لله، بیدار بشود، خواب انسانی، ما خوابیم همه الان خوابیم وقتی که موت حاصل شد آن وقت تنبه پیدا می‌شود که چه هیاهو بوده است؟... خدا کند که موفق بشویم برای اینکه از چاه بیرون برویم و تبعیت کنیم از اولیای خدا برای اینکه آنها از این مهلکه نجات پیدا کرده‌اند و خارج شده‌ایم.

کتاب روح عرفانی روح الله/ محمد رضا رمزی اوحدی/ موسسه توسعه فرهنگ قرآنی، 1378.


طالب 1
۱۴ ارديبهشت ۹۳ ، ۰۱:۲۸ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۵ نظر

جناب استاد صدیقی:

 زیارت جامعه کبیره در میان زیارت‌ها جامعیت دارد و این جامعیت هم از نظر بیان زوایای مقام امامت است و هم از نظر اسرار امامت.

زیارت یادگاری امام هادی(ع) اختصاص به مکان و امام خاصی ندارد، مرحوم آیت‌الله مرعشی در وصیت نامه خود دارند که حداقل هفته‌ای یک بار زیارت جامعه کبیره بخوانید، آیت‌الله بهجت نیز وقتی به حرم حضرت معصومه(س) می‌رفتند زیارت جامعه کبیره می‌خواندند. 



طالب 1
۱۳ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۱:۱۴ موافقین ۶ مخالفین ۰ ۶ نظر

بر پایه برخی روایات ماه رجب ماه امیرالمومنین(ع) است، همان گونه که شعبان ماه حضرت رسول(ص) و رمضان ماه خداست. نخستین شب آن از شبهای چهارگانه ای است که درباره احیا و شب زنده داری آنها سفارش فراوان شده است. خواندن دعاهای ویژه هنگام دیدن ماه رجب نیز موضوعی است که درباره آن سفارش شده است. از نکته های قابل توجه در دعای ویژه دیدن ماه، توجهی است که به دو ماه شعبان و رمضان شده است و بجاست سالک مراقب هم در این دعا و هم در دیگر دعاهای این ماه، آن دو ماه را به یاد آورد و از خدا بخواهد او را آمادگی دهد تا آن دو ماه را به شایستگی پذیرا شود.

بر سالک مراقب است که پیش از فرا رسیدن این گونه شبهای شریف و اوقات عزیز بیش از دیگر شبها و وقتها به بازرسی و بررسی احوال خویش پردازد و برای پاکسازی خویش از گناه و ناروایی کوشش کند، به گونه ای که هنگام ورود به این شبها و اوقات دیگر گناه و آفتی برای او باقی نمانده باشد، تا سبب شود از تجارت، عبادتش زیان ببیند و از احیا و شب زنده داری اش بی بهره ماند و از روشنایی و نوری که به عبادت کنندگان می رسد، طرفی نبندد. از این بدتر مبادا مانند بنده ای باشد که سلطان او را گرامی می دارد و به مجلس خاص و خلوت انس خویش دعوت می کند تا هم لطف و کرم و بخشش و دهش خویش بر او ببارد، هم او را همنشین و همدم خویش و گزیدگان خویش سازد، آن غلام بدان مجلس حاضر می شود، اما از سلطان روی می گرداند و در خانه او به دشمن دل می بندد و با این کار خویش را شایسته هر خواری و خذلانی می کند و آن همه کرامت و شرافتی که در انتظارش بود را به خست و خفت می فروشد.

همچنین بر سالک است که بیشتر از «چه اندازه عبادت کردن» به «چگونه عبادت کردن» دل سپارد و بیش از «فزونی کمیت» به «حسن کیفیت» آن همت بندد. در دعا و مناجات، زبان و بیانی و الفاظی را برگزیند که خواری و خاکساری او و نیاز و زاری او را هر چه بیشتر بنمایاند و بر این نکته تأکید ورزد که خداوند او را تشریفها بخشیده و منتها نهاده که بار تکلیف بندگی و عبادت بر دوشش نهاده است.

بر سالک است هنگام دعا بیشتر بر این صفات خدا که «کریم العفو» است و با بزرگواری از خطای بندگان می گذرد و «مبدل السیئات بالحسنات» است و بدی های بندگان را با نیکی پاسخ می دهد، تکیه و تأکید کند. به محمد(ص) و آل او توسل یابد و آن عزیزان را شفیع خویش سازد، باشد که سفیدرویی آن عزیزان عذرخواه سیاهرویی ما گردد و سرانجام شب را با توسل به صاحبان معصوم شب به پایان برد و اصلاح حال خویشتن را از آنان بخواهد.

اگر نخستین شب رجب، شب جمعه نیز باشد سزاوار است اعمال «لیله الرغائب» نیز در آن شب به جا آورده شود. از پیامبر روایت شده که فرمود: از نخستین شب جمعه رجب غافل نمانید. این شب را فرشتگان «لیله الرغائب» نامیده اند. در این شب آنگاه که یک سوم شب بگذرد، فرشتگان همه در اطراف کعبه گرد آیند، خداوند بدانها می فرماید: فرشتگانم هرچه از من می خواهید بخواهید! می گویند: خدایا خواسته ما این است که بر روزه داران رجب ببخشایی! خداوند می فرماید: بخشودم.

«رغائب» جمع «رغیبه» و به معنای چیزی که مورد رغبت و میل است. این لغت همچنین معنای عطا و بخشش فراوان را نیز داراست. «لیله الرغائب» شبی است که عطاء و بخشش پروردگار بسیار است و بندگان با روی آوردن به بارگاه احدیت و خشوع، شایسته دریافت عطا و کرم بی حساب می شوند.

منابع : روزنامه قدس 


طالب 1
۱۰ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۸:۲۹ موافقین ۵ مخالفین ۰ ۱۶ نظر