طالب

صدهزاران طالب اینجا سرنهاد / تا که یک کس اندر این ره پا نهاد

طالب

صدهزاران طالب اینجا سرنهاد / تا که یک کس اندر این ره پا نهاد

طالب

بنشین و نظاره کن تنهاییم را...
برنمی تابم...
راهی ندارم جز...
پس...
دعایم کن.

+دل نگارهایم بر اساس دریافت ها , درک مطالب خوانده شده ی کتب , شنیده ها و... است.
بنابراین احتمال خطا در انها وجود داره.ممنون میشم اگه اشتباهی دید تذکر بدید.
به امید خدا بقیه مطالب با سند و مدرک ارائه می شوند.



Reba.ir

آخرین مطالب

pic position

pic position

پیوندها

۱۹۲ مطلب با موضوع «عرفانی» ثبت شده است

                    


مگر می شود ما دین را از ریاضیات جدا بدانیم ؟ حدیث شریفی است در کافی که امام صادق به یکی از اصحاب فرمودند که فلانی « اشیاء همه به هندسه آفریده شده اند » فرمود هندسه یعنی چه امام فرمودند یعنی مقدار واندازه . عالم همه به اندازه است تمام کلمات تمام ذرات هرچه هست همه  به قدر وبه اندازه آفریده شده است . و مرحوم علامه شعرانی در مورد میرزا حبیب الله ذوالفنون می فرمودند : سوالات ریاضی از گوشه وکنار واطراف واکناف فرستاده می شد و ایشان جواب می داد در مخرو طات در هندسه های فضایی و مسائل بسیار مشکل در حوزه ها این طور نیست که ریاضیات نباشد البته نه به آن صورت که در متقدمین بوده بوده اما به کلی منقطع نشده و امید واریم ان شاء الله دوباره نضج بگیرد و پیش برود .

خدی سبحان در چند جای قرآن کریم خود را به علم شریف حساب متصف فرموده است مانند «انّ الله سریع الحساب » آری صنع احسن عالم کیانی و نظم اتم نظام ربّانی بر اساس استوار حساب و اندازه است . تار وپود فعل حق تعای شأنه حساب واندازه است که در متن خلقت عالم وآدم پیاده شده است و خلاصه اینکه مبنای کلمات کتاب تکوینی و تدوینی نظام هستی مبتنی بر اساس استوار ریاضیات است . علم به قوانین حسابی و قواعد مسایل عددی در تقویت نفس انسانی از اعاظم وسائل است .به خصوص علم هندسه که در تعدیل و تقویم ذهن و فکر وقلم وبیان تأثیری به سزا دارد .

حکما وفلاسفه بزرگ گفته اند : برای رسیدن به معرفت حقایق اشیاء فکر را باید به علوم ریاضی ورزش داد  آری علوم ریاضی برای حکیم مثابت  مسطره برای خطاط است .همچنان که مسطره ؛ مشّاق را از کجی وبی نظمی در کتابت حروف و انحراف سطور حافظ است ؛علوم ریاضی نیز فکر را از خطا و اعوجاج وانحراف باز می دارند و به آن استقامت و اعتدال می دهند .

انسانهای ورزیده در علوم ریاضی ؛ صاحب رأی صائب و نظری ثاقب و کم گوی وگزیده گوی و دیر گوی و نکو گوی می شوندمثلاً عبارات خواجه طوسی به فارسی وعربی ؛ چنان سخت بنیاد و استوار است که گویی به جای مرکّب ؛ سرب مزاب به کار برده است.

محصلین علوم دینی نیز احتیاج مبرم به تحصیل ریاضیات از هندسه و حساب وهیأت دارند .اکثر کارهای بشر دیروزی وامروزی مبتنی بر ریاضیات است . این علوم ریاضی است که اساس نظام اجتماع بشری است.


منبع : کتاب گفتگو با علامه حسن زاده صفحات ۳۳و۱۷۴-176


طالب 1
۱۲ اسفند ۹۲ ، ۱۱:۳۳ موافقین ۴ مخالفین ۰ ۸ نظر

سلام علیکم

در موسیقی دو مسأله مطرح است:

۱- اثر خاص یک موسیقی

۲- اثر عمومی رواج موسیقی در یک جامعه

از جهت اول ظاهرا میان اهل الله مسلم است که برخی از موسیقیها موجب قرب به خدا و کنده شده دل از عالم کثرت است و لذا عارفانی که از جهت فقهی موسیقی را حلال می‌دانستند مجلس سماع داشتند و قوالی را میآوردند و میخواند و مطربی می‏نواخت و در این میان یاد خدا و آخرت را در دل زنده می‏کردند.

نکته‌ای که در این باب بسیار مهم است آنست که این موسیقی به حسب شنونده ونوع موسیقی اقسامی پیدا میکند و لذا امثال ملای رومی رضوان الله علیه نیز که به سماع می‌پرداختند سماع را برای عاشقان خداوند حلال و برای دیگران حرام میدانستند (رک: رساله سپهسالار، ص۵۶) و از هر موسیقی و سبکی هم استفاده نمی‌نمودند بلکه نوع خواندن و موسیقی باید تحت نظر خود پیر میبود.

و لذا چه بسا موسیقی ای که به گمان مفید باشد و در حقیقت موجب غفلت باشد یا نوعی سبکی برای نفس بیاورد که برای حال سلوکی شخص مضر باشد که تشخیص آن برای امثال ما غیرممکن است.

کلا تنوع اقسام موسیقی و آثار آن در قبض و بسط روحی به گونه ایست که اگر در تحت نظر انسان راه رفته و خبیر نباشد مانند استفاده از قرصهای گوناگون با آثار متضاد است که ضررش بیش از نفع آن میباشد. همانطور که بزرگان میگویند استفاده از اذکار در راه خدا باید با اذن استاد باشد و نمیتوان سر خود ذکر گفت استفاده از موسیقی نیز بر فرض حلال بودن بدون نظر استاد چنین است. (مستحضرید که علمای پزشکی نیز از نظر تاثیر موسیقی بر اعصاب چنین سخنانی دارند.)

اما از جهت دوم که مصلحت عامه موسیقی باشد، تشخیص این امر از عقول ناقص ما خارج است و باید در این باب به شرع مقدس مراجعه کرد.

مرحوم حضرت علامه طهرانی قدس سره موسیقی را به همه انواع آن حرام میدانستند و میفرموده اند چون تشخیص موسیقی نافع از موسیقی ضار برای افراد عادی ممکن نیست لذا شارع مقدس باب آن را به طور کل بسته است و نخواسته افراد از این راه به طرف خداوند نزدیک شوند و آن را حرام فرموده است.

نکته بسیار مهمی که از ایشان منقول است و واقعا جای تامل دارد آنست که میفرموده‌اند در عصر معصومین انواع موسیقی سنتی و غیر سنتی و مطرب و غیرمطرب رواج داشته است (که با ملاحظه کتبی چون اغانی میتوان دائره آن را مشاهده کرد) و اهل بیت علیهم السلام از همه برای رساندن سالکین به مقام کمال دلسوز تر بودند ولی در تمام دوران حضور ۲۷۰ ساله معصومین هیچگاه هیچ کس را تشویق به استفاده از موسیقی ننمودند و نه به نی و نه به تار یا سنتور یا هر نوع موسیقی لطیفی برای ایجاد توجه و زنده کردن عشق خدا در دل و انصراف از عالم طبع تشویق ننمودند. اگر باور داریم که اهل بیت ارواحنا فداهم از همه عالم تر و از همه دلسوزترند باید بفهمیم این راه مفاسدی دارد که نباید از آن طریق سلوک نمود که اگر خیری در آن بود آن بزرگواران ما را به آن دلالت میکردند. و آنها تشویق که نکرده اند بلکه به همه طرق نهی فرموده اند و لذا حرمت موسیقی از مسلمات فقه شیعه تا سه دهه قبل از این بود.

حضرت آیت‌الله حاج سید محمد صادق حسینی مدظله سالها پیش در درس مطلبی فرمودند که مضمونش این بود: یک بار در مسیر صدای موسیقی ای بسیار لطیف به گوشم خورد و بسیار متحول شدم و عشق خدا در دلم زنده شد. وقتی خدمت مرحوم علامه رسیدم این مطلب را عرض کردم فرمودند بله برخی از اقسام موسیقی چنین است ولی این مسیر به جهت مفاسد عمومی ای که دارد مبغوض شارع است و انسان نباید برای تقرب به خداوند از مسیر که مبغوض محبوب حقیقی (یعنی خداوند متعال ) است استفاده نماید.

علی ای حال از کنار سیره اهل بیت علیهم السلام در ترک این روش در طول ۲۷۰ سال نمیتوان گذشت و جمع نمودن میان عشق به آن بزرگواران با استفاده از روشی که آنها نمی‌پسندیده‌اند مشکل است.

این مورد یکی از نمونه های تفاوت میان مسیر اهل بیت علیهم السلام که مسیر کامل و جامع است و آثار یک عمل را در افق همه زمانها و همه مکانها میبینند با مسیر بزرگانی چون ملای رومی است که این جامعیت را نداشته و نظرشان در حسن و قبح اعمال فقط بر حال خود و اطرافیان است و نمیتوانستند آثار این عمل را در افق زمان و مکان فراتر از خود مشاهده نمایند.

البته در موارد دیگر عرض شده است که این نقص ملای رومی نقص در طریق است نه در نتیجه و به واسطه اخلاصی که داشته اند خداوند ایشان را به مقام کمال رسانده است.

این خلاصه آنچه بود که حقیر(حاج شیخ محمدحسن وکیلی) در این باب از کلمات بزرگان فهمیده ام.


طالب 1
۱۲ اسفند ۹۲ ، ۱۱:۲۹ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱ نظر

                           

الهى خانه کجا و صاحب خانه کجا؟ طائف آن کجا و عارف این کجا؟ آن سفر جسمانى است و این روحانى. آن براى دولتمند است و این براى درویش. آن اهل و عیال را وداع کند و این ماسوا را. آن ترک مال کند و این ترک جان. سفر آن در ماه مخصوص است و این را همه ماه و آن را یک بار است و این را همه عمر. آن سفر آفاق کند و این سیر انفس، راه آن را پایان است و این را نهایت نبود. آن می رود که برگردد و این می رود که از او نام و نشانى نباشد. آن فرش پیماید و این عرش. آن مُحرِم می شود و این مَحرَم. آن لباس احرام می پوشد و این از خود عارى می شود. آن لبّیک مى گوید و این لبّیک می شنود. آن تا به مسجد الحرام رسد و این از مسجد اقصى بگذرد.

الهی به حقّ خودت حضورم ده و از جمال آفتاب آفرینت نورم ده

الهی راز دل را نهفتن دشوار است و گفتن دشوارتر

الهی چون تو حاضری چه جویم و چون تو ناظری چه گویم

الهی خودت آگاهی که دریای دلم را جزر و مد است یا باسط بسطم ده و یا قابض قبضم کن

الهی عاقبت چه خواهد شد و با ابد چه باید کرد

الهی همه گویند بده حسن گوید بگیر

الهی آن خواهم که هیچ نخواهم


طالب 1
۱۱ اسفند ۹۲ ، ۱۱:۲۰ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۴ نظر

                            


در جواب سوال شب اول قبر چه می خواهی بگویی؟

فکر کردی همین که پرسید میگویی الله جل جلاله.

نه!نه!اشتباه نکن!

اونجا نمیشه دروغ بگی دروغ اونجا معنی نداره.نمیتونی هیچ حرفی بزنی.

اگه این دنیا واقعا برای هر کاری گفتی الله جل جلاله ربی اونجا هم میگی و گرنه...

اگه موقع نگاه کردن گفتی الله جل جلاله ربی.پس نگاه نمیکنم.

اگه موقع ربا گرفتن گفتی الله جل جلاله ربی.پس نمیگیرم.

اگه موقع وبگردی گفتی الله جل جلاله ربی.پس نمیرم.

اگه....

موقع جواب دادن به ملک هم میگویی الله جل جلاله ربی وگرنه ....


طالب 1
۰۹ اسفند ۹۲ ، ۰۰:۴۱ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۸ نظر

برداشت هایی از سخنرانی حضرت استاد آذری:

بزرگان بدنبال این بودند که مسلمان بمیرند.در وصیت حضرت ابراهیم به یعقوب هم هست که پسرم مراقب باش جز مسلمان نمیری.این خیلی مهم است که لحظه مرگ مسلمان باشی.

ابوی (پدر ایشان از علما بودند) میگفت ما لحظه ی احتضار و اخر عمر بالای سر بزرگانی بودیم در آن لحظه ازشان درخواست و توصیه و... میخواستیم.آنها فقط میگفتند که بروید دعا کنید که مسلمان بمیریم.

حال انسانها چگونه میمیرند؟

همانطور که زندگی کردی میمیری.اگر مسلم زندگی کردی.مسلم میمیری و در قیامت مسلمی.(مسلم یعنی تسلیم محض)

هر لحظه ممکن است ملک الموت بیاید.چه میکنی؟اگه الان که داری غیبت میکنی بیاد مسلم نمیردی ها!اگه داری نگاه بد میکنی ملک بیاد مسلم نمردی ها!و...

اونوقت میخوای چه کنی؟!پشیمانی سودی نداره ها؟

هروقت خواستی گناه کنی بگو شاید همین الان بمیرم.اگه بمیرم مسلم نبودما!


طالب 1
۰۹ اسفند ۹۲ ، ۰۰:۳۵ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۳ نظر
برداشت از صحبت های امشب حضرت استاد آذری:
یکی از آقایان میفرمود من چندین سال به استادی خدمت میکردم و شاگردش بودم.بعد از مدتی از ایشان پرسیدم آقا آیا من عاقبت به خیر میشوم؟اما ایشان جواب نمیدادند.خیلی اصرار کردم تا بالاخره گفتند:تا که حشرت با که باشد؟
یعنی تا عملت چگونه باشد.یعنی تا بذرت اعمالت چه باشد.میدانی هر عملت مانند بذری است که میکاری.اگر بذر گل بکاری اون دنیا گل در میاد اگر خار بکاری خار درمیاد.ببین چه میکاری؟حشرت با کیست؟
برادرم!خواهرم! شبت را چگونه سر میکنی؟برنامه زندگیت چیست؟چه میکنی؟حشرت با کیست؟پشت سر این و آن صحبت میکنی بعدشم میگویی آه خنک شدم آه راحت شدم آه سبک شدم یا اینکه نه میگویی بخاطر خدا چشم پوشی میکنم می بخشم صبر میکنم به خاطر خدا چون خدا گفته خون دل میخورم.تا ساخته شوم تا بالا بروم.
پس همه چیز به این بستگی دارد آمرزیده ای یا نه؟
تا که حشرت با که باشد؟

طالب 1
۰۹ اسفند ۹۲ ، ۰۰:۲۲ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰ نظر

آیت الله قرهی:

علّت تأمل در نفس چیست؟ چرا باید به نفس بپردازیم؟

 اولیاء خدا، خصّیصین حضرت حق، حضرات معصومین(علیهم صلوات المصلّین) و انبیاء عظام نکته بسیار عالی را تبیین کرده­اند و آن این است که اگر بشر بخواهد صحیح زندگی کند چاره­ای ندارد الّا به این که عمر خود را برای شناخت نفس بگذارد.

سلطان العارفین، سلطان­آبادی بزرگ(اعلی اللّه مقامه الشّریف) در یک تعبیر بسیار زیبا و عجیبی می­فرمایند: اگر بشر عمر خود را برای شناخت نفس بگذارد ولو به صورت ظاهر عمر او تمام گردد و درک نکند حقیقتاً نفس چیست - گرچه این­گونه نیست امّا تعبیر ایشان می­خواهد اهمیّت مطلب را برساند - می­ارزد و پروردگارعالم به واسطه همین که به دنبال شناخت نفس رفت، او را رستگار می­کند.



طالب 1
۰۸ اسفند ۹۲ ، ۱۴:۰۵ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱ نظر

                                  

معنای شعری که مرحوم ملکی تبریزی در قنوت می خواند چیست؟
معنای شعر: زان پیشتر که عالم فانی شود خراب / ما را ز جام باده گلگون خراب کن چیست؟
که میرزا جواد اقا ملکی تبریری در قنوت نماز شب شان می خواندند؟
 در مورد پرسش توجه کنید : 1- باده گلگون همان تجلیات مست کننده و بی خود کننده حضرت حق است که انسان را از هر چیز غیر او غافل کرده و به خود متوجه می سازد . 2- منظور از خراب کردن بی خبر شدن از خود و هستی خود و کناره گرفتن از هستی مجازی و عاریتی خود و فنای فی الله است . 3- معنای بیت این است :ای محبوب من ! پیش از ان که از دنیا بروم و یا بساط عالم برچیده گرددمارا از باده تجلیات مست کننده و بی خود کننده خود خراب کن و توجه مارا را از هر چیز غیر خود بر گیر و به خود متوجه ساز . ایشان در حقیقت طالب فنای فی الله بوده است و با این شعر از خداوند در این زمینه طلب کمک کرده و استعانت جسته است.


از سایت پرسمان


طالب 1
۰۷ اسفند ۹۲ ، ۲۳:۰۱ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۵ نظر

انسان سرمایه ای دارد که میتواند با این سرمایه با همه عالم محشور شود از ملکوت عالم با خبر گردد. گمان نشود این مقام مربوط به نبى یا وصى است که اولا حضرت مریم سلام اللّه علیها هیچ یک از این دو نبود در عین حال در قران امده است که (فتمثل لها بشرا سویا)حضرت مریم  درست است که نبی و وصی نبود اما ولىّ بود و ثانیا حق جلّ و علا فرمود: أَ وَ لَمْ یَنْظُرُوا فِی مَلَکُوتِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ. (اعراف:185)

که در مقام توبیخ و ترغیب و تحریص به همگان می‏فرماید: أَوَلَمْ یَنْظُرُوا پس هر انسانى را شایستگى و قوه و استعداد طیران و عروج به عوالم شامخه ملکوت است.


طالب 1
۰۷ اسفند ۹۲ ، ۰۰:۰۲ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۴ نظر

حضرت آیت الله نکونام:

خداوند متعال درباره ‏ى عشق زلیخا می‏فرماید: «قَالُوا تَاللَّهِ لَقَدْ آَثَرَکَ اللَّهُ عَلَیْنَا وَإِنْ کُنَّا لَخَاطِئِینَ». خداوند ذره‏اى از عشق به دل زلیخا انداخت و او دید آن‏چه را هیچ گاه بدون آن تیر غیبى الهى نمی‏ دید. خوب است انسان خود را در تیررس اثر پروردگار قرار دهد تا ببیند آن‏چه را که در ذهن کسى نمی ‏آید.

نکته 429 چشمه چشمه زندگی


طالب 1
۰۶ اسفند ۹۲ ، ۲۳:۵۴ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱ نظر

                                             

انسانها مهندس هستند

همه باید هندسه وجود

را اندازه گرفته و محاسبه کنند.

......................

طالب


+روز مهندس بر شما مهندسین عزیز مبارک !

طالب 1
۰۵ اسفند ۹۲ ، ۱۴:۵۷ موافقین ۴ مخالفین ۰ ۵ نظر

آیت الله شیخ محمد تقی آملی:

چقدر فرق است بین توبه ی قلب , و گفتن استغفار به زبان!ولو اینکه گفتار این ذکر هم بسیار نافع است.لکن یک مرتبه با زبان دل توبه کردن, بهتر از صدها هزار استغفار به زبان بی توجه قلب!و باید کاری کرد که دل و زبان یکی شود.

در جستجو استاد ص 119




طالب 1
۰۵ اسفند ۹۲ ، ۰۰:۴۳ موافقین ۴ مخالفین ۰ ۶ نظر

آیت الله حاج محمد حسن الهی طباطبایی:

ما طلب و حقی از خدا نداریم.ما به وظیفه ی مان عمل می کنیم.خواجه هم خود رسم بنده پروری میداند.

کتاب الهیه ص 116




طالب 1
۰۵ اسفند ۹۲ ، ۰۰:۳۹ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲ نظر

                         


حجاب چهره جان میشود غبار تنم

                                          خوشا دمی که از این چهره پرد برفکنم


طالب 1
۰۴ اسفند ۹۲ ، ۱۷:۳۰ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲ نظر

نمی دانم عاقبت این مهندس صنایع چه میشود؟

آرزو دارد کارخانه انسان سازی

راه بیاندازد

ولی...

......................

طالب


+بیچاره! دعایش کنید.



طالب 1
۳۰ بهمن ۹۲ ، ۲۳:۳۰ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۳ نظر

                                             

حضرت آیت الله میرزا جواد آقا ملکی تبریزی در صفحه 63 رساله لقاالله میفرمایند:

ای نفس بی شرم,و ای بینوای شنونده,اگر به این عوامل یقین داری,پس اثرش کو؟چرا آرامی؟چرا سر به کوه و بیابا نمیگذاری؟چرا ناله ی شب و روزت " یَا حَسْرَتَى علَى مَا فَرَّطتُ فِی جَنبِ اللَّهِ" نیست؟ حتی اگر گمان هم داری ,چرا از شدت غم و اندو جان از کالبدت خارج نمیشود؟حتی اگر احتمال هم بدهی,باید همین احتمال ,لذت و خوشی دنیا را به کامت تلخ کند و با این حال بگویی:

وای از این حسرت ,وای از این حسرت,واحسرتا و صد افسوس و...

اری این راحتی نتیجه ایمان ضعیف و قلب مریض از محبت دنیاست و...


معنی ایه 56 زمر همون عبارات عربی بالا:

(خدا شما را پند می دهد ) که مبادا کسی ( در روز قیامت ) بگوید: ای دریغ بر تقصیری که درباره خداوند کردم! و حقیقت این است که من از مسخره کنندگان بودم.


طالب 1
۲۹ بهمن ۹۲ ، ۲۲:۰۰ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۵ نظر

شما باید همه ی ابعاد وجودی خود را بالا ببرید تا بتوانید با جمیع اسما الهی ارتباط برقرار کنید.


+خیلی حرف عجیبیست.

سالها حرف دارد.


طالب 1
۲۸ بهمن ۹۲ ، ۱۵:۳۱ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲ نظر

کربلایی احمد تهرانی:

وقتی که دلت را گم میکنی حیران و سرگشته میشوی و در به در به دنبالش میگردی.عاقبت که خوب خوب بگردی آن را در خم زلف او پیدا میکنی.

زیرا او به ما از خود ما عاشق ترست و زودتر دل را میرباید.

پس خدایا به همه ی ما دلی بده که در ناز تو گم شود.


+رند عالم سوز ص91


طالب 1
۲۷ بهمن ۹۲ ، ۲۳:۱۴ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۵ نظر

چه وقت انسان به حضور صاحب الزمان میرسد؟


آیت الله حاج شیخ محمد انصاری همدانی:


در وقتیکه حضور و غیبتش برای انسان تفاوت نداشته باشد.

طالب 1
۲۷ بهمن ۹۲ ، ۲۱:۰۴ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۳ نظر

                          

آیت الله حاج محمد حسن الهی طباطبایی(برادر علامه):


از قرآن بخواهید تا شما را به جواب مجهولات راهنمایی کند.حرف ها و مشکلات را به قرآن عرضه کنید و چاره بخواهید.


کتاب الهیه ص 28


+استاد فاطمینا:

از آیت الله سبحانی - شاگرد علامه طباطبایی - شنیدم که خود علامه میفرمود:

من یک روز مشاهده کردم که آقا سید محمد حسن بعد نماز صبح با انبیا گذشته جلسه دارند.


کتاب الهیه ص 134


طالب 1
۲۷ بهمن ۹۲ ، ۰۰:۰۴ موافقین ۴ مخالفین ۰ ۷ نظر