خدای سبحان در درون هر کسی یک آینه شفاف نگه داشت و انبیا را فرستاد تا به اینها بگوید این آینه را هر روز گردگیری کنید، به طرف آفتاب هم نگه بدارید. اگر شما آینه را به طرف دیوار نگه داشتید که نور نمیدهد. این آینه را اگر کسی برد در باغوحش به طرف قفس گرگ و گراز و مار و عقرب نگه داشت که دیگر در اینجا تصویر طاووس منعکس نمیشود و نمیتابد. آدم باید بداند این آینه را به کدام طرف نگه بدارد. اگر آینه را به طرف بد نگه داشت صور بد در این آینه منعکس میشود، اگر به طرف شمس و قمر نگه داشت، روشن میشود. انبیا را فرستاده برای اینکه اول مواظب باشیم این آینه زنگ نزند، دوم اینکه مواظب باشیم به کدام طرف نگه بداریم. هیچ انسان عاقلی به طرف گرگ و گراز حرکت نمیکند. فرمود ذکر خدا و یاد خدا و نام خدا، است. جان را صیقلی میدهد و شفاف میکند.
بیانات ایت الله جوادی در شرح نهج البلاغه
کسی که برای خدا قیام کند نفس با هفتاد و پنج لشکر و شیطان با جنود خود برای از بین بردنش قیام میکنند ولی «جندالله هم الغالبون»؛ عقل هم دارای هفتاد و پنج لشکر است و نخواهد گذاشت بنده مخلص، مغلوب شود: «إِنَّ عِبَادِی لَیْسَ لَکَ عَلَیْهِمْ سُلْطَانٌ»؛ اگر علاقه به غیر خدا نداشته باشی، نفس و شیطان زورشان به تو نمیرسد، بلکه مغلوب تو میشوند.
حضور قلب انواع و اقسام مختلفی دارد:
1. گاهی قلب متوجه وجهی از وجوه نماز میشود، مثل اینکه نمازگزار توجه پیدا کند که در حضور خدا ایستاده است و همین احساس حضور در برابر ذات ذوالجلال، او را از حضور نزد هر فعل و قولی از افعال و اقوال نماز باز میدارد.
2. گاه میشود که انسان، مقید و مشغول به تصحیح ادای حروف از مخرج آن و یا ادای کلمات به لحن عربی است و تا آخر نماز در همین اندیشه است.
3. گاهی مواظب این است که صورت افعال و اعمال نماز را صحیح به جای آورد.
4. گاهی فکرش متوجه معنای یکی از اعمال و یا اذکار نماز میشود، مثل اینکه در معنای تکبیر یا قیام یا رکوع و یا غیر اینها به فکر فرو میرود و ممکن است اشتغال به این فکر، تا آخر نماز برایش باقی ماند.
5. اما بهترین و کاملترین نوع حضور قلب این است که قلب نمازگزار در تمام اعمال و گفتار و اذکار نماز متوجه همان عمل و قول باشد و مراعات حضور پروردگارش را بنماید. و متوجه باشد که این اعمال را در حضور او ادا میکند، و تأمل و تفکر درباره جزئی از نماز او را از توجه به آن جزء که مشغول انجام آن است باز ندارد و در هنگام انجام هر عملی یا ادای هر ذکری به فکر آن عمل و یا ذکر مشغول باشد و بداند که در آن لحظه، انجام آن جزء از نماز و ادای آن ذکر از او خواسته شده و از خدا بخواهد که او را کمک کند تا آن جزء را همانگونه که از او خواسته انجام دهد.
میرزا جواد اقا ملکی تبریزی
حضرت ایت الله جوادی:
راه صاحب نظر شدن و وَلْتَنْظُرْ نَفْسٌ مَا قَدَّمَتْ لِغَدٍ این است که انسان خدا را فراموش نکند. چون اگر خدا را فراموش کند، خود را فراموش میکند، وقتی خود را فراموش کرد دیگری جای او مینشیند. و دیگری جای خدا مینشیند.
ردیف | عنوان | توضیح |
۱ | در راه انقلاب اگر ثبات قدم وجود نداشت، اگر پیوستگى حرکت وجود نداشت، انسان رابطهاش با انقلاب قطع مىشود. این بىوفائى به انقلاب است. همیشه بودند کسانى که به انقلاب بىوفائى کردند، به انقلاب دلبستگى خود را کم کردند، به انقلاب پشت کردند.۶ | |
۲ | در راه انقلاب اگر ثبات قدم وجود نداشت، اگر پیوستگى حرکت وجود نداشت، انسان رابطهاش با انقلاب قطع مىشود. این بىوفائى به انقلاب است. همیشه بودند کسانى که به انقلاب بىوفائى کردند، به انقلاب دلبستگى خود را کم کردند، به انقلاب پشت کردند.۷ | |
۳ | از کارهاى دشمن، این شد که این مجموعههاى مؤمن را منزوى کند. جوان، بىتجربه است. به مجرد اینکه ببیند در یک دستگاه رسمى کشور ...دو نفر به او اخم کردند، به او بىاعتنایى کردند، او را تحقیر کردند؛ در حرکتش اثر مىگذارد و او را کند مىکند.۸ | |
۴ | من در مورد تذکّرات، معتقدم باید با منطق محکم و با بیان روشن، نقطه نظرات صحیح را ارائه بدهند. با تهمتزنی و جنجالآفرینی، بنده موافق نیستم؛ با تکفیر کردن و متهم کردن این و آن، بنده موافق نیستم.۹ | |
۵ | نبادا حرکت انقلابى جورى باشد که بتوانند تهمت افراطىگرى به او بزنند. از افراط و تفریط بایستى پرهیز کرد. جوانهاى انقلابى بدانند؛ همانطور که کنارهگیرى و سکوت و بىتفاوتى ضربه میزند، زیادهروى هم ضربه میزند.۱۰ | |
۶ | جوان حزباللّهى هم باید باهوش باشد. باید چشمهایش را باز کند و نگذارد کسى در صفوف او رخنه کند و به نام امر به معروف و نهى از منکر، فسادى ایجاد نماید که چهره حزباللَّه را خراب کند. باید مواظب باشید. این، به عهده خودتان است.۱۱ | |
۷ | ظلم به دیگران | اینجور نباشد که مخالفت با یک کسى، ما را وادار کند که نسبت به آن کس از جادهى حق تعدى کنیم: جوانهاى انقلابى و مؤمن و عاشق امام، که حرف میزنند، مینویسند، اقدام میکنند؛ کاملاً رعایت کنید! ۱۲ |
۸ | انقلابىِ منفى به آن انقلابىاى مىگفتیم که از میدان کار و تلاش و حرکت، آنجایى که دردسرى داشت، عقب مىکشید. انقلابى بود، اما انقلابىِ وجاهتطلب و راحتخواه؛ انقلابىاى که مىگفت من مبارزهام را قبل از انقلاب کردهام، اکنون دیگر مىخواهم احترام شوم.۱۳ |
محاسبه، جان را در حرکت کمکم قوی می کند و نورانیت دل می دهد. یعنی علاوه بر تسلطی که حاصل از استمرار در هر کاری هست، نوری در ما ایجاد می کند که منجر به آگاهی از وضعیت گذشته و فعلی مان و اسباب خیر و شر زندگی مان می شود. افرادی بوده اند که به خاطر محاسبه های دقیق و مداوم مثلا فهمیده اند که خواب ماندن سحرشان به خاطر دو لقمه بیشتر در شام خوردنشان بوده. و این در اصلاح و رشد ما بسیار موثر است.
آری کارهای کوچک ما آثار بزرگی می تواند داشته باشد اینگونه نیست که مثلا دلی را بشکنیم و تمام شود. بزرگترین اثر منفی کارهایمان به خودمان بر می گردد و همینطور اثر کارهای نیک مان: «إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِکُمْ وَ إِنْ أَسَأْتُمْ فَلَها» :اگر نیکى کنید به خود نیکى کردهاید، و اگر بدى کنید به خود بدى کرده اید( إسراء/ 7)
این افرادی که تقصیر خود را نمی پذیرند و همیشه طلبکارند به شدت سقوط می کنند.
دیگر اینکهفرد اهل محاسبه به توانایی های خود پی می برد.آیت الله جوادی آملی می فرمودند: در دوران طلبگی نشستم و فکر کردم من در چه زمینه ای توانایی بیشتر و نیاز بیشتری به فعالیت دارم. دیدم که علوم معقول( فلسفه، اخلاق و ... ) مناسب تر است. سپس برنامه خود را بر اساس آن بستم.
محاسبه باعث می شودمیزان رغبت و انگیزه هابفهمیم.
محاسبه علاوه بر اینهااز غفلت نیز جلوگیری می کندکه برخی مباحثش گذشت.
اگر انسان خدا را بشناسد، هر درسى که مىخواند، مىیابد که خداشناسى مىآموزد و اگر کسى خدا را نیافته
باشد
حتى اگر عرفان بخواند و بر توحید فلسفیدن داشته باشد، خدا را کنار نهاده و در پردهى غفلت فرو خفته است
|
از مرحوم آیة الله حاج شیخ مجتبى قزوینى خراسانى، نصایح و توصیه هاى متعددى به یادگار مانده است. یکى از مکتوبات جانبخشى که وى به فرزند ارجمند خود مرقوم داشته نوشتار ذیل است:
«بدان راه نجات و رسیدن به مقاصد عالیه تقوى و توسّل به ائمّه هدى خاصّه ولىّ عصر روحى و ارواح العالمین له الفداء مى باشد. مکرّر این دو کلمه را براى شما و آقایان طلاب توضیح داده ام.
1 ـ مواظبت و مراقبت کامل در فعل واجبات و ترک محرّمات باید داشته باشید.
2 ـ نماز توسّل به ولىّ عصر عجّل الله تعالى فرجه الشریف در خود مفاتیح صفحه 45 مطلق است و شرائطى ندارد، هر وقت مى شود خواند، مکرّر با توجّه تام بخوان، در هر امر مهمّى بخوان تا نتیجه بگیرى، من دقّ باباً و لَجّ ولج کسى که در خانه شخصى بزرگ را بکوبد و جدّیت کند داخل خواهد شد، و برخى از دعاهایى را که در مفاتیح و صحیفه سجّادیه است با حال و توجّه به معانى بخوان.
3 ـ این دو امر مهم را با سوره مبارکه یس ترک نکن، امیدوارم آخر الامر به سرّ این دستور برخورى و بفهمى...»
اگر برای هر علمی موضوعی است... علم همه انبیاء هم موضوعش انسان است ... تمام انبیاء موضوع بحثشان، موضوع تربیتشان، موضوع علمشن انسان است، آمدهاند انسان را تربیت کنند، آمدهاند این موجود طبیعی را از مرتبه طبیعت به مرتبه عالی ما فوق الطبیعه، ما فوق الجبروت برسانند. به خود رسول اکرم (ص) خطاب است لکن خطابات قرآن آن هم که به خود رسول اکرم (ص) است غالبا عام است. «اقرأ باسم ربک» از اول که قرائت شروع میشود تعیین میفرماید که قرائت چه جور باید باشد، به اسم رب باید باشد. تمام قرائتهایی که تمام کلماتی که از اسم رب جدا باشد، شیطانی است.دو جنبه است: یک جنبه رحمانی ویک جنبه شیطانی.
اعتماد به نفس یک حرف غلطى است، مال ما نیست. اعتماد به خدا درست است. ما نفسى در کارمان نیست. نفس چیست که بدان اعتماد کنیم؟ نفسى که هر لحظه در یک حالت متغیر است! فقط اعتماد به خدا مهم و مطرح است!