در سحر همیشه این طوری است که آدم ساحر خیال طرف را تقویت میکند و با خیال طرف، یک اثری روی طرف میگذارد، همه جادوگرها کارشان همین است که خیال را تقویت میکند و آدم که خیال تقویت شد هم میبیند و هم میشنود و هم احساس میکند در حالی که هیچ چیز نیست و اثر هم میگذارد. یعنی تمام اینها خیال است و اگر کسی بتواند کاری کند که خیال خودش را تقویت کند و بفهمد خیال دیگری را، آن موقع هیچ وقت سحر رویش اثر نمیگذارد و علت اینکه سحر روی پیغمبران اثر نمیگذارد همین است، چون پیغمبران خیالشان قویتر از خیال آن جادوگران است و لذا جادوگر نمیتواند روی خیال پیامبر اثر بگذارد. این یک نکته که سحر یخیل الیه من سحرهم و از آن طرف هم یتعلمون منهما ما یفرقون، تخیلی که تأثیرگذار است.