اصلا به شعر چه
بگذار سیاست بر میز مذاکرات همچنان لبخند بزند
تا از خنده روده بر بشود
بگذار دیرالزور را به زور بگیرند
ما تلافی اش را در دانشگاه های مان در می آوریم
تا جبهه اصلاحات برنده شود فردا
تا اصحاب فتنه برگردند
و داعش ایرانی شکل بگیرد
نمی شود نشست و تماشا کرد
که دیپلماسی ما دهانش تا بناگوش باز است
و معلوم نیست به کی لبخند می زند
اصلا گور پدر پنج بعلاوه شش
می خواهم سر به تنش نباشد
باید شلیک کرد
با گلوله
با شعر
با فریاد
با اعزام بچه های بسیجی
و شام داعش را سیاه کرد
باید داعش را تجزیه کرد
نمی شود نشست و تماشا کرد
حالا این خط و این نشان
نمی شود نشست و تماشا کرد
تدبیر را و امید را
که مدتی ست
مانند دیوانه ها
فقط می خندد و لام تا کام
حرفی نمی زند.
علی رضا قزوه
ردیف | عنوان | توضیح |
۱ | در راه انقلاب اگر ثبات قدم وجود نداشت، اگر پیوستگى حرکت وجود نداشت، انسان رابطهاش با انقلاب قطع مىشود. این بىوفائى به انقلاب است. همیشه بودند کسانى که به انقلاب بىوفائى کردند، به انقلاب دلبستگى خود را کم کردند، به انقلاب پشت کردند.۶ | |
۲ | در راه انقلاب اگر ثبات قدم وجود نداشت، اگر پیوستگى حرکت وجود نداشت، انسان رابطهاش با انقلاب قطع مىشود. این بىوفائى به انقلاب است. همیشه بودند کسانى که به انقلاب بىوفائى کردند، به انقلاب دلبستگى خود را کم کردند، به انقلاب پشت کردند.۷ | |
۳ | از کارهاى دشمن، این شد که این مجموعههاى مؤمن را منزوى کند. جوان، بىتجربه است. به مجرد اینکه ببیند در یک دستگاه رسمى کشور ...دو نفر به او اخم کردند، به او بىاعتنایى کردند، او را تحقیر کردند؛ در حرکتش اثر مىگذارد و او را کند مىکند.۸ | |
۴ | من در مورد تذکّرات، معتقدم باید با منطق محکم و با بیان روشن، نقطه نظرات صحیح را ارائه بدهند. با تهمتزنی و جنجالآفرینی، بنده موافق نیستم؛ با تکفیر کردن و متهم کردن این و آن، بنده موافق نیستم.۹ | |
۵ | نبادا حرکت انقلابى جورى باشد که بتوانند تهمت افراطىگرى به او بزنند. از افراط و تفریط بایستى پرهیز کرد. جوانهاى انقلابى بدانند؛ همانطور که کنارهگیرى و سکوت و بىتفاوتى ضربه میزند، زیادهروى هم ضربه میزند.۱۰ | |
۶ | جوان حزباللّهى هم باید باهوش باشد. باید چشمهایش را باز کند و نگذارد کسى در صفوف او رخنه کند و به نام امر به معروف و نهى از منکر، فسادى ایجاد نماید که چهره حزباللَّه را خراب کند. باید مواظب باشید. این، به عهده خودتان است.۱۱ | |
۷ | ظلم به دیگران | اینجور نباشد که مخالفت با یک کسى، ما را وادار کند که نسبت به آن کس از جادهى حق تعدى کنیم: جوانهاى انقلابى و مؤمن و عاشق امام، که حرف میزنند، مینویسند، اقدام میکنند؛ کاملاً رعایت کنید! ۱۲ |
۸ | انقلابىِ منفى به آن انقلابىاى مىگفتیم که از میدان کار و تلاش و حرکت، آنجایى که دردسرى داشت، عقب مىکشید. انقلابى بود، اما انقلابىِ وجاهتطلب و راحتخواه؛ انقلابىاى که مىگفت من مبارزهام را قبل از انقلاب کردهام، اکنون دیگر مىخواهم احترام شوم.۱۳ |
در سحر همیشه این طوری است که آدم ساحر خیال طرف را تقویت میکند و با خیال طرف، یک اثری روی طرف میگذارد، همه جادوگرها کارشان همین است که خیال را تقویت میکند و آدم که خیال تقویت شد هم میبیند و هم میشنود و هم احساس میکند در حالی که هیچ چیز نیست و اثر هم میگذارد. یعنی تمام اینها خیال است و اگر کسی بتواند کاری کند که خیال خودش را تقویت کند و بفهمد خیال دیگری را، آن موقع هیچ وقت سحر رویش اثر نمیگذارد و علت اینکه سحر روی پیغمبران اثر نمیگذارد همین است، چون پیغمبران خیالشان قویتر از خیال آن جادوگران است و لذا جادوگر نمیتواند روی خیال پیامبر اثر بگذارد. این یک نکته که سحر یخیل الیه من سحرهم و از آن طرف هم یتعلمون منهما ما یفرقون، تخیلی که تأثیرگذار است.
همه و مخصوصاً نسل جوان راهى جز پناه بردن به خدا ندارند و همه مشکلاتشان رابه خداى تعالى عرضه کنند که او قدرت بر همه چیز دارد و همه قدرت و علم و توانایى و حکمت مال خداست.
خدایاچگونه تورابخوانم درحالی که من، من هستم
(بااین همه گناه ومعصیت)
وچگونه ازرحمت توناامیدشوم درحالی که تو، توهستی
(باآن همه لطف ورحمت)
خدایا توآنچنانی که من می خواهم
مرانیزچنان کن که تومی خواهی
ازمناجاتهای امام سجاد(ع)
جذبه تو را خوانده!
نقل شده شخصی در تاریکی شب با سوز و گداز «الله الله» میگفت؛
شیطان نزد او آمد و گفت: آنقدر «الله الله» می گوئی و جواب نمیشنوی؛ چرا باز هم اصرار می کنی؟
آن شخص نا امید و افسرده شد و دلش شکست؛
در عالم خواب حضرت خضر(ع) را دید که حضرت به او فرمود: چه شد «الله الله» نمیگوئی؟
گفت: آخر هر چه می گویم، جواب نمیشنوم؛
حضرت خضر(ع) فرمود:
مگر باید جواب خدا را از در و دیوار بشنوی؟! همین که «الله الله» میگوئی، معنایش این است که: جذبه خدائی تو را خوانده و از جانب معشوق دعوت شده ای
نی که آن الله تو لبیـــــــــک ماست آن نیاز و سوز و دردت پیک ماست
ترس و عشق تو کمند لطف ماست زیر هر یا رب تو لبیـــــــــک ماست
پس؛ از این معانی و هشدار فهمید آن ندا از شیطان بوده، و نباید از حق نا امید شد که این «الله الله» دلیل راهیابی و پذیرش به آن درگاه است.
در کلاس درس خدا؛
آن هایی که ناله می کنند، رد می شوند؛
آن هایی که صبر می کنند، قبول می شوند؛
آن هایی که شکر می کنند، شاگرد ممتاز می شوند
آیت الله جوادی آملی: " نَفَخْتُ فیهِ مِنْ رُوحی" معلوم میکند که درونِ ما نزدمان امانت است و برای ما نیست که حق داشته باشیم به او ظلم کنیم.
دل خانه خداست، به شیطان اجاره اش ندهید.
شرط زیارت آسمان، وداع با زمین است.
وقتی با خدا شروع نکنیم، با شیطان پایان می یابیم.
عاشق خدا باش، تا معشوق خلق باشی. فرشی، عرشی نمی شود.
سجده، قله عبادت ها است.
نمازگزاری که از دنیا دل نکنده است، مانند، خلبانی است که همیشه روی زمین زندگی می کند.
توپ دلت را به هر کس پاس نده.
عرفان، بلوغ روح است.
مزرعه دلتان را وجین کنید.
در دستور زبان عرفان، فعل این گونه صرف شود: من نیستم، تو نیستی، او هست.
وقتی پاها رفتن بشناسند، دستها نیازمند التماس نیستند.
اول هر کار بگو
"قربة الی الله"
همان الله که سنگش را به سینه می زنی!
اگر جرأت کردی انجامش بده...
محاسبه، جان را در حرکت کمکم قوی می کند و نورانیت دل می دهد. یعنی علاوه بر تسلطی که حاصل از استمرار در هر کاری هست، نوری در ما ایجاد می کند که منجر به آگاهی از وضعیت گذشته و فعلی مان و اسباب خیر و شر زندگی مان می شود. افرادی بوده اند که به خاطر محاسبه های دقیق و مداوم مثلا فهمیده اند که خواب ماندن سحرشان به خاطر دو لقمه بیشتر در شام خوردنشان بوده. و این در اصلاح و رشد ما بسیار موثر است.
آری کارهای کوچک ما آثار بزرگی می تواند داشته باشد اینگونه نیست که مثلا دلی را بشکنیم و تمام شود. بزرگترین اثر منفی کارهایمان به خودمان بر می گردد و همینطور اثر کارهای نیک مان: «إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِکُمْ وَ إِنْ أَسَأْتُمْ فَلَها» :اگر نیکى کنید به خود نیکى کردهاید، و اگر بدى کنید به خود بدى کرده اید( إسراء/ 7)
این افرادی که تقصیر خود را نمی پذیرند و همیشه طلبکارند به شدت سقوط می کنند.
دیگر اینکهفرد اهل محاسبه به توانایی های خود پی می برد.آیت الله جوادی آملی می فرمودند: در دوران طلبگی نشستم و فکر کردم من در چه زمینه ای توانایی بیشتر و نیاز بیشتری به فعالیت دارم. دیدم که علوم معقول( فلسفه، اخلاق و ... ) مناسب تر است. سپس برنامه خود را بر اساس آن بستم.
محاسبه باعث می شودمیزان رغبت و انگیزه هابفهمیم.
محاسبه علاوه بر اینهااز غفلت نیز جلوگیری می کندکه برخی مباحثش گذشت.
اگر انسان خدا را بشناسد، هر درسى که مىخواند، مىیابد که خداشناسى مىآموزد و اگر کسى خدا را نیافته
باشد
حتى اگر عرفان بخواند و بر توحید فلسفیدن داشته باشد، خدا را کنار نهاده و در پردهى غفلت فرو خفته است
|
از مرحوم آیة الله حاج شیخ مجتبى قزوینى خراسانى، نصایح و توصیه هاى متعددى به یادگار مانده است. یکى از مکتوبات جانبخشى که وى به فرزند ارجمند خود مرقوم داشته نوشتار ذیل است:
«بدان راه نجات و رسیدن به مقاصد عالیه تقوى و توسّل به ائمّه هدى خاصّه ولىّ عصر روحى و ارواح العالمین له الفداء مى باشد. مکرّر این دو کلمه را براى شما و آقایان طلاب توضیح داده ام.
1 ـ مواظبت و مراقبت کامل در فعل واجبات و ترک محرّمات باید داشته باشید.
2 ـ نماز توسّل به ولىّ عصر عجّل الله تعالى فرجه الشریف در خود مفاتیح صفحه 45 مطلق است و شرائطى ندارد، هر وقت مى شود خواند، مکرّر با توجّه تام بخوان، در هر امر مهمّى بخوان تا نتیجه بگیرى، من دقّ باباً و لَجّ ولج کسى که در خانه شخصى بزرگ را بکوبد و جدّیت کند داخل خواهد شد، و برخى از دعاهایى را که در مفاتیح و صحیفه سجّادیه است با حال و توجّه به معانى بخوان.
3 ـ این دو امر مهم را با سوره مبارکه یس ترک نکن، امیدوارم آخر الامر به سرّ این دستور برخورى و بفهمى...»