اهل توحید
حضرت علاّمه طهرانی قدّساللـهنفسهالزّکیّة کرارا مىفرمودند: مسیر أهل توحید و عرفان با مسیرهاى دیگر از قبیل أهل کشف و کرامات متفاوت است. راه خدا، راه تهذیب و فناست و با راهى که بعضى دراویش و دیگران پیش گرفته و نفس را تقویت نموده و فربه مىکنند، در دو قطب مخالف قرار دارند. ریاضتها و مجاهدتهاى آنها براى پروارکردن نفس و افزودن به قواى آن است، أمّا أهل توحید نفس را در زیر سنگهاى ریاضت و مجاهده آسیا کرده و لِه مىنمایند و مُعترف به عجز و نیستى خود مىگردند. از این رو در مدّت حیات ایشان أبدا دیده نشد که با أفرادى که در مسیرتقویت نفس بوده و گمشده خود را غیرتوحید حضرت پروردگار مىدانستند، اگرچه انسانهاى خوب، أهل تهجّد و زهد و ایثار بودند، حشر و نشرى داشته باشند.و مىفرمودند: راه ما جداست!
و نیز تاکید میکردند: مبادا فریفته کسانى شوید که طىّالأرض و کیمیا دارند یا مریض شفا مىدهند و إخبار از مغیّبات دارند؛ اینها همه از آثار تقویت نفس است. عیار أفراد را باید با توحید و رضا و تسلیم در برابر حضرت پروردگار محک زد تا سره از ناسره مشخّص گردد. کسى به خدمت ایشان آمده بود و مىگفت: فلان مریض را شفا دادم! ایشان فرمودند: اگر خودت نیز مریض شوى، مىتوانى خودت را هم شفا بدهى؟ گفت: نه! والد معظّم فرمودند: گیر کار اینجاست که شما در عالم نفس گرفتارید و إلّا برایتان فرقى نمىکرد که خود را شفا بدهید یا دیگرى را. انسان موحّد اگر مریض شود و بخواهد، به یک حبّه قند سوره حمد را مىخواند و خود را شفا مىدهد!
نور مجرد صفحه ۷۲۸
التماس دعا