طالب

صدهزاران طالب اینجا سرنهاد / تا که یک کس اندر این ره پا نهاد

طالب

صدهزاران طالب اینجا سرنهاد / تا که یک کس اندر این ره پا نهاد

طالب

بنشین و نظاره کن تنهاییم را...
برنمی تابم...
راهی ندارم جز...
پس...
دعایم کن.

+دل نگارهایم بر اساس دریافت ها , درک مطالب خوانده شده ی کتب , شنیده ها و... است.
بنابراین احتمال خطا در انها وجود داره.ممنون میشم اگه اشتباهی دید تذکر بدید.
به امید خدا بقیه مطالب با سند و مدرک ارائه می شوند.



Reba.ir

آخرین مطالب

pic position

pic position

پیوندها

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «معرفت نفس» ثبت شده است

معرفت نفس طریق معرفت ربّ است که از سیّد انبیا و هم از سیّد اوصیا _صلوات اللّه علیهما_ مأثور است:

« مَن عَرَفَ نَفسَهُ فَقَد عَرَفَ رَبَّهُ»
 
هر کس  در خویشتن بیندیشد و در خلقت خود تفکر و تأمل کند در یابد که این شخص محیَرالعقول، واجب بالغیر است. بلکه خود و جمیع سلسله موجودات را محتاج به حقیقتی بیند که طرف و سر سلسله همه است، و جز او همه ربط محض به اویند. و چون معلول هر چه دارد پرتوی از علّت است، تمام اشیا را مرائی جمال حق بیند. و چون معلول به علتش قائم است علّت با معلول معیّت دارد، نه معیّت مادّی و اقتران صوری، بلکه معیّت قیّومی که اضافه اشراقی علّت به ماسواها است. و چون در سلسله موجودات، اول علّت است و با همه و در همه اوّل او است پس اوّل، علّت دیده می‌شود سپس معلول.
                          
                           دلی کز معرفت نور و ضیا دید                   به هر چیزی که دید اوّل خدا دید

این بنده در ابیاتی گفته است:
                                 
                                 من به یارم شناختم یارم                       تو به نقش و نگار یعنی چه
 
عقل خبیر این لطیفه را از کریمه (وَ هُو مَعَکُم أینَ ما کُنتُم) در می‌یابد، و از گفتار حق سبحانه به کلیمش که «ان بدّک الازم یا موسی» می‌خواند، و به سرّ و رمز اشارت ارسطو که «ان الاشیاء کلّها حاضرات عند المبدأالاول علی الضرورة و البتّ» پی می‌برد. تا درجه فدرجه به جایی می‌بیند حقیقت امر فوق تعبیر به علّت و معلول است.
و چون وجود در هر جا قدم نهاد خیر محض و قدومش خیر مقدم است و همه خیرات از یک حقیقت فائض شده‌اند که (ان من شیءٍ الا عندنا خزائنُهُ) پس کل الکمال و کمال الکل، مبدأ واجب الوجود است، و عقل بالفطرة عاشق آن کمال مطلق است ... حالا که عقل به فطرت طالب آن مقام است، ناچار از موانع باید بر حذر باشد، و اگر رهزنی سدّ راه شد لابد باید با او بجنگد تا به مقصود رسد، بلکه بیرهزن نخواهد بود و نتواند بود... و آن رهزن جز ما دیگری نیست.
تو خود حجاب خودی حافظ از میان بر خیز  
                                                                  خوشا کسی که در این راه بی حجاب رود
 
منبعنامه‌های عرفانی/ علی محمدی: دفتر نشر معارف 1386.ص ، 119، 120

طالب 1
۱۷ فروردين ۹۳ ، ۱۷:۱۰ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲ نظر