آن دلى که انسان در آن عشق اتومبیل فلان جور دارد، آن دل نیست، گاراژ است! بنگاه معاملاتى است! آن دلى که همهاش در آن میل جنسى موج مىزند، دیگر دل نیست، آن عشرتخانه است. شاعر، آن زمان که ضیاع و عقار و زمین و ملک و گاو و خر در زندگى نقش داشته، از اینها نام برده و مىگوید دلى که اینها در آن باشد، آنجا طویله است! ده است! دل، نیست؛ دل جاى خداست؛ جاى نور است.
پروردگارا! این حرفها را اول در خود بنده، بعد در این جمع مؤثر بفرما؛ توفیق تلاش، کار و خدمتِ همراه با ایمان و معنویت به همهى ما عنایت کن؛ این جوانهاى مؤمن، صالح و این عناصر خوب را پیش خودت و پیش امام زمان روسفید کن.
و السّلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته۱۳۸۳/۰۷/۱۳