رهبر معظم انقلاب در پیام تسلیت خود به مناسبت درگذشت آیتالله انصاری شیرازی، از ایشان با لقب «حکیم و عارف الهی» یاد کردهاند که عمر با برکتشان «یکسره با پارسائی و پرهیزگاری سپری شد و در خدمت علم و ترویج معارف الهی به کار رفت.» پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR در گفتوگو با حجتالاسلام و المسلمین محمدباقر تحریری، استاد حوزهی علمیهی قم به واکاوی ابعاد فردی و اجتماعی شخصیت این عالم برجسته پرداخته است.
آیتالله انصاری شیرازی را میتوان نمونهی یکی از علمایی که دارای «جامعیت» بوده است، دانست. البته عمدتاً به جایگاه و مقام اخلاقی آن مرحوم اشاره می شود و به نوعی خصوصیت اخلاقی و عرفانی ایشان، سایر عرصه ها را تحت الشعاع قرار داده است. لطفا کمی در مورد جامعیت ایشان توضیح بفرمایید.
جامعیت آیتالله انصاری شیرازی این است که از یک طرف، شخصیت فلسفی و فیلسوف بودند و سالها جلسهی تدریس و کرسی درس در سطوح مختلف تا سطوح عالیه داشتند؛ علاوه بر این ایشان شخصیت عرفانی بودند چون در وادی عرفان نظری هم ید طولایی داشتند. همچنین ارتباط آیتالله انصاری شیرازی با کتاب و سنت قابل توجه بود که وقتی وارد کتاب و سنت میشدند، گویی ایشان فیلسوف نیستند.
از سوی دیگر، آن جنبهی ارتباطات اجتماعی و صبغهی سیاسی ایشان نیز حائز اهمیت است که این ویژگی نیز یک بُعد جامعیت است که البته از آن دید بلند ایشان نسبت به دین سرچشمه میگرفت. ایشان به دین نگاه یک بُعدی نداشته و مانند حضرت امام رحمهالله بودند که یک شخصیت دارای ابعاد مختلف که دین را آنطور که رسیده میپذیرفتند. این موضوع حکایت از ایمان بالا نسبت به مقصد دارد که مقصد، رساندن انسانها به سعادت ابدی و عبودیت خدای متعال است؛ اما با پیاده کردن دین در شئون گوناگون جامعه و با رهبری الهی و رهبری معصوم و بعد از معصوم نیز رهبری نائبان معصوم و امام خمینی رحمهالله و بعد از ایشان هم حضرت آیتالله خامنهای.
از سوی دیگر، آن جنبهی ارتباطات اجتماعی و صبغهی سیاسی ایشان نیز حائز اهمیت است که این ویژگی نیز یک بُعد جامعیت است که البته از آن دید بلند ایشان نسبت به دین سرچشمه میگرفت. ایشان به دین نگاه یک بُعدی نداشته و مانند حضرت امام رحمهالله بودند که یک شخصیت دارای ابعاد مختلف که دین را آنطور که رسیده میپذیرفتند. این موضوع حکایت از ایمان بالا نسبت به مقصد دارد که مقصد، رساندن انسانها به سعادت ابدی و عبودیت خدای متعال است؛ اما با پیاده کردن دین در شئون گوناگون جامعه و با رهبری الهی و رهبری معصوم و بعد از معصوم نیز رهبری نائبان معصوم و امام خمینی رحمهالله و بعد از ایشان هم حضرت آیتالله خامنهای.
دیدار آیتالله انصاری شیرازی با رهبر انقلاب در حاشیهی سفر رهبر انقلاب به قم ۱۳۸۹/۷/۲۸
همچنین مسئلهی صبغهی اخلاقی ایشان نیز مهم است که واقعاً ایشان الگو بودند. نه اینکه بگوییم شخص اخلاقی بود، بلکه ایشان در قلههای اخلاقی به سر میبرد که سخن ایشان جنبهی تأثیرگذاری داشت. برخورد و رفتارهای ایشان هم جنبهی تأثیرگذاری داشت و اصلاً در مجلسی که ایشان حضور داشت، حتی اگر سخنی هم نمیفرمود، انسان را دگرگون میکرد.یک بعد دیگر هم جنبهی ولایی ایشان است که عرض ارادت خاص ایشان به ائمهی اطهار علیهمالسلام در گوشت و پوست ایشان رخنه کرده بود و یک شخصیت عجیبی را شکل داده بود که گاهی در بعضی از افراد میبینیم که این خصوصیات در یک نفر جمع نمیشود. اما ایشان در این موارد و جنبهها نمونه بود. در مسئلهی اخلاق هم که ایشان همان شاخص خاص بودند که گاهی نقل میکنند که وقتی به ایشان میگفتند درس اخلاق بدهید، انقلابی در ایشان ایجاد میشد و خود را لایق این کار نمیدید.
یکی از دوستان نقل میکرد که قبل از انقلاب ایشان منبری رفت و جمعیت در داخل حسینیه پر بود. ایشان اشارهای به مسئلهی کارهای خود در آبادان کرد که چه حرکت سیاسی در آنجا انجام داده و چه تأثیری گذاشته است. ناگهان در حین بحث به خود میآید که مثل اینکه دارد از خود تعریف میکند. یک مرتبه خجالت کشید و استغفرالله گفت و از مردم عذرخواهی کرد که از خودش تعریف کرده است. این آقا میگفت که من خودم دیدم که ایشان خیس عرق شده بود و همینطور عرق میریخت بهطوریکه از گوشه و کنار جمعیت دستمال برای ایشان آوردند که عرقهای خود را پاک کنند. واقعاً این چنین شخصیتی داشتند و تصنعی نبود.
ایشان رهبر انقلاب را ادامهدهندهی راه امام خمینی میدانستند و به ایشان عشق میورزیدند. در سفر اخیری هم که رهبر انقلاب به قم آمدند، میبینیم که آیتالله انصاری شیرازی در کنار ایشان بودند، آن هم در حالیکه خیلی حال مساعدی هم نداشتند. اما این را برای خود افتخار میدانستند.
یکی از دوستان نقل میکرد که قبل از انقلاب ایشان منبری رفت و جمعیت در داخل حسینیه پر بود. ایشان اشارهای به مسئلهی کارهای خود در آبادان کرد که چه حرکت سیاسی در آنجا انجام داده و چه تأثیری گذاشته است. ناگهان در حین بحث به خود میآید که مثل اینکه دارد از خود تعریف میکند. یک مرتبه خجالت کشید و استغفرالله گفت و از مردم عذرخواهی کرد که از خودش تعریف کرده است. این آقا میگفت که من خودم دیدم که ایشان خیس عرق شده بود و همینطور عرق میریخت بهطوریکه از گوشه و کنار جمعیت دستمال برای ایشان آوردند که عرقهای خود را پاک کنند. واقعاً این چنین شخصیتی داشتند و تصنعی نبود.