طالب

صدهزاران طالب اینجا سرنهاد / تا که یک کس اندر این ره پا نهاد

طالب

صدهزاران طالب اینجا سرنهاد / تا که یک کس اندر این ره پا نهاد

طالب

بنشین و نظاره کن تنهاییم را...
برنمی تابم...
راهی ندارم جز...
پس...
دعایم کن.

+دل نگارهایم بر اساس دریافت ها , درک مطالب خوانده شده ی کتب , شنیده ها و... است.
بنابراین احتمال خطا در انها وجود داره.ممنون میشم اگه اشتباهی دید تذکر بدید.
به امید خدا بقیه مطالب با سند و مدرک ارائه می شوند.



Reba.ir

آخرین مطالب

pic position

pic position

پیوندها

هیئت‌های مذهبی دارای چند ویژگی هستند که آنها را از سایر تشکل‌ها و جمع‌ها جدا می‌سازد: اولین ویژگی‌شان این است که توسط مردمی که علاقه‌مند به اسلام و ائمه‌‌ی طاهرین علیهم‌‌السلام هستند اداره می‌‌شوند و بر محور عشق به ائمه‌ی طاهرین علیهم‌‌السلام تشکیل شده‌‌اند. ویژگی دوم این است که هزینه‌­های این هیئت‌­ها توسط خود مردم تأمین می­‌شود و نه دستگاه‌های دولتی و حکومتی. ویژگی سوم هم این است که سه عنصر «مردم»، «روحانیت» و «مداح» در این هیئت‌­ها جمع شده‌‌اند. «مردم» هیئت را تشکیل می­‌دهند و هزینه‌­هایش را تأمین می‌­کنند، «روحانی» به‌عنوان کسی که معرفت و محبت به ائمه علیهم‌‌السلام را گسترش می‌‌دهد، و «مداح» هم به‌‌عنوان هنرمندی که می‌­تواند این محتوا را به دل و جان مردم منتقل کند در هیئت حضور دارد.

هیئت‌های مذهبی در طول تاریخ به‌‌خصوص در طول تاریخ تشیع در ایران، عامل اصلی گسترش فرهنگ اسلامی در بین مردم و نهادینه کردن آن بوده‌‌اند. رهبر معظم انقلاب راجع به این موضوع فرموده‌اند: «ما مسلمان‌ها و به‌خصوص ما شیعیان، امتیازی داریم که دیگر ملیت‌ها و ادیان این امتیاز را به قدر ما ندارند و آن عبارت است از اجتماعات دینی که به شکل روبه‌رو، چهره به چهره، نفس به نفس تشکیل می‌شود که این را در جاهای دیگر دنیا و در ادیان دیگر کمتر می‌شود پیدا کرد. هست؛ نه به این قوّت، نه به این وسعت، نه به این تأثیرگذاری و محتواهای راقی.» (۱۳۸۷/۴/۴)

http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/28059/C/13930807_0728059.jpg
مشاهده مجموعه‌ی تصاویری از سردار نجات


توصیه‌های رهبر انقلاب به هیئات:
توصیه‌­هایی که رهبری در مورد هیئات مذهبی مطرح می­‌کنند، زیاد و متنوع است اما می‌توان آن‌ها را به‌طور کلی در شش دسته طبقه‌بندی کرد:

۱. فضای هیئت
درباره‌ی فضای جلسات، حضرت آقا معتقدند که باید تلفیقی از عنصر «منطق» و «عاطفه» باشد. ایشان معتقدند اساس حرکت تشیع بر «منطق قوی» و «عواطف» استوار است. یعنی اگر جلسه‌‌ای باشد که بحث­‌های استدلالی آن زیاد باشد، اما بحث‌‌های محبتی و عاطفی آن کم باشد، این جلسه معمولاً نمی‌­تواند مخاطب را جذب خودش کند. افراد معمولاً سراغ جلسه‌‌ای می­‌روند که بخشی از آن استدلال باشد و بخشی هم عاطفه. این امتزاج عاطفه و استدلال همیشه مورد تأکید رهبر انقلاب بوده است. ایشان فرموده‌‌اند: «اولاً اساس حرکت عمومی تشیع علاوه بر منطق قوی بر عواطف بود. از روز اول تا امروز در کنار عقل، عشق حضور جدی داشت؛ برای همین هم حرکت تشیع نابود نشد یعنی از بین نرفت و الا باید صد مرتبه در امواج متلاطم سیاست‌های متعرض و عنان­‌آلود نابود شده بود. منطق قوی است. یعنی صرف عواطف نیست، اما منطق تنها هم نیست. عواطف هم با آن درآمیخته است. این از آن‌جاهایی است که عقل و عشق با هم می‌­سازد.» (۱۳۸۱/۷/۲۰)
درباره‌ی فضای جلسات، حضرت آقا معتقدند که باید تلفیقی از عنصر «منطق» و «عاطفه» باشد: «اولاً اساس حرکت عمومی تشیع علاوه بر منطق قوی بر عواطف بود. از روز اول تا امروز در کنار عقل، عشق حضور جدی داشت؛ برای همین هم حرکت تشیع نابود نشد یعنی از بین نرفت. منطق قوی است. یعنی صرف عواطف نیست، اما منطق تنها هم نیست. عواطف هم با آن درآمیخته است.»

۲. منبر
ایشان در جلسه‌ای در جمع فعالان هیئت‌‌های رزمندگان اسلام درباره‌ی اهمیت و کارکرد منبر در هیئت فرمودند: هیئت‌‌های مذهبی باید کلاس درس باشد. یعنی این‌طور می­‌فرمایند که اگر کسی ۱۰ جلسه یا یک دهه رفت پای منبری نشست، آخر دهه احساس کند یک مطلب را فهمیده است. مثلاً فهمیده باشد که خواص و عوام عاشورا چه کسانی بودند و چه موضوعاتی موجب شد تا عده‌ای در برابر امام معصوم علیه‌السلام قرار بگیرند و او را به شهادت برسانند. لذا ایشان در مورد بحث منبر می­‌فرمایند که عزاداری را واقعاً به معنای حقیقی کلمه باید به صورت کلاس درس دربیاوریم. این حالت را ما الان کم می‌­بینیم، به‌خصوص در هیئت­‌ها کم مشاهده می‌­شود. این جزو نقص­‌های کار کنونی کشور ما است. این همه مجالس عزا و این همه مناسبت‌­های مربوط به وفات و شهادت و موالید ائمه علیهم‌السلام که اجتماعات مردم را به صورت طبیعی به وجود می­‌آورند یک فرصت بسیار بزرگی است و فرمودند از این فرصت­‌ها باید شما استفاده کنید. (۱۳۸۶/۸/۲)

۳. هیئت نباید سکولار باشد
در جلسه‌ای که سال گذشته اعضای ستاد مرکزی هیئت رزمندگان اسلام خدمت حضرت آقا رسیدند، بنده صحبت کردم و اشاره داشتم که ما در هیئت­‌ها به شعرا و سخنرانان خودمان گفتیم که باید به دغدغه­‌های نظام اسلامی که دغدغه‌ی مردم هم هست پرداخته شود و از این جلسات باید برای بصیرت‌‌افزایی استفاده شود. ایشان هم بعداً در خلال صحبت خود به همین موضوع اشاره کردند و فرمودند: «یک نکته هم همین مطلبی است که آقای نجات اشاره کردند که درست هم هست. هیئت‌ها نمی‌توانند سکولار باشند؛ هیئتِ امام حسینِ سکولار ما نداریم! هرکس علاقه‌‌مند به امام حسین است، یعنی علاقه‌‌مند به اسلام سیاسی است، اسلام مجاهد است، اسلام مقاتله است، اسلام خون دادن است، اسلام جان دادن است؛ معنای اعتقاد به امام حسین این است. این‌که آدم در یک مجلس روضه یا هیئت عزاداری مراقب باشد که نبادا وارد مباحث اسلام سیاسی بشود، این غلط است.»

یعنی هیئت این نیست که به سیاست کاری نداشته باشد؛ چون بعضی سخنران­‌ها عادت کردند که می­‌گویند ما سیاسی نیستیم. رهبر انقلاب معتقدند این عبارت، عبارت صحیحی نیست. ایشان فرموده‌‌اند: «یکی از خصوصیات ائمه‌ی طاهرین این بوده که همه‌ی آن‌ها مبارزین و مجاهیدن فی‌سبیل الله بودند. یکی از ائمه‌ی طاهرین را سراغ ندارید که این‌ها در موضع مجاهدت و مبارزه قرار نداشته باشد.» (۱۳۸۲/۸/۲)

این آموزه و این خط همان عاملی است که موتور محرکه‌ی شیعه را به کار انداخته است و ما بعد از ۱۳۰۰ سال از ظهور اسلام، شاهد هستیم پرچم شیعه در مناطقی از جهان اسلام بلند شده و این مسأله باعث عصبانیت سیاسیون، متعصبین و متحجرین منطقه و جهان شده است. ما قبل از انقلاب با تمسک به همین آموزه‌‌ها مبارزه می‌­کردیم. شهادت‌­طلبی‌‌ها و مبارزه‌ی ما با طاغوت از همین منبرها شروع ‌شد. یعنی این‌که حضرت امام رحمه‌الله عصر روز عاشورای سال ۴۲ تشریف می‌­برند به مدرسه‌ی فیضیه و آن منبر معروف خود را می‌روند و خطاب به شاه می­‌گویند که ای جناب شاه! من به تو نصیحت می‌‌کنم، دست از این اعمال و رویه بردار، من میل ندارم که اگر روزی ارباب‌‌ها بخواهند تو بروی، مردم شکرگزاری کنند؛ ‌ من نمی‌‌خواهم تو مثل پدرت بشی و شروع می­‌کنند به شاه نصیحت کردن. بنابراین حضرت امام در برهه‌‌های مختلف از عاشورا و تاسوعا و اربعین و محرم و صفر استفاده کردند برای پیروزی نهضت علیه رژیم. این یعنی هیئت سیاسی.
http://farsi.khamenei.ir/ndata/news/28058/C/13930807_0128058.jpg [دریافت طرح]
همچنین پس از پیروزی انقلاب هم ما از این ظرفیت استفاده کردیم. یعنی ما در دفاع مقدس با تمسک به مبارزه و شهادت­‌طلبی ائمه علیهم‌‌السلام بود که رزمندگان خودمان را تشویق می­‌کردیم؛ رزمندگان ما با سربندهای «یا فاطمة‌الزهرا» و «یا حسین» به جبهه‌ها ‌رفتند و در آن‌جا هم می‌­گفتند که ما می‌­خواهیم همان‌طور که امام حسینعلیه‌‌السلام شهید شد، ما هم شهید بشویم.

پس معرفت‌زایی و شناخت باید از مهمترین کارکردهای هیئت­ باشد. یکی از مهم‌ترین کارها این است که به مردم بگوییم «هویت حسینی» و «هویت یزیدی» در دوران حاضر مربوط به چه کسانی است. چنان‌چه رهبر انقلاب فرموده‌اند: «فهمیدن قضیه‌ی عاشورا فقط در تاریخ نیست، در هر زمانی باید دید عناصر تشکیل‌دهنده‌ی هویت یزیدی کجا پیدا می‌شود؟ آن‌‌گاه در مقابلش باید عناصر تشکیل دهنده‌ی هویت حسینی را به میدان آورد. منبر باید انسان‌ساز باشد، اندیشه‌ساز باشد. روضه و نوحه و سینه‌زنی باید فضا را از مسائل زنده‌ی حسینی، معرفت و آگاهی پر کند.»(۱۳۸۷/۱/۲۳)
«معرفت‌زایی» و «شناخت» باید از مهمترین کارکردهای هیئت­ باشد. رهبر انقلاب فرموده‌اند: «فهمیدن قضیه‌ی عاشورا فقط در تاریخ نیست، در هر زمانی باید دید عناصر تشکیل‌دهنده‌ی هویت یزیدی کجا پیدا می‌شود؟ آن‌‌گاه در مقابلش باید عناصر تشکیل دهنده‌ی هویت حسینی را به میدان آورد. منبر باید انسان‌ساز باشد، اندیشه‌ساز باشد. روضه و نوحه و سینه‌زنی باید فضا را از مسائل زنده‌ی حسینی، معرفت و آگاهی پر کند.»

۴. مداح هیئت
راجع به مداحی به‌‌طورکلی نظر رهبر انقلاب این است که اگر محتوای شعر و نوع خواندن آن مداح هنرمندانه باشد بعضاً تأثیرش از دو یا سه منبر هم بیشتر است. بارها ایشان در صحبت‌­های خود فرموده‌اند که مداح باعث «معرفت‌‌افزایی» به افراد می‌­شود. ایشان مداحی را «جوشاندن چشمه­‌های عواطف در دل‌­ها» می­‌دانند: «مداحی، معرفت‌افزائی است. مداحی، پراکندن معرفت و حکمت و امید و عقیده‌ی راسخ است. مداحی، جوشاندن چشمه‌های عواطف در دل‌ها است؛ با استفاده‌ی از هنر شعر، هنر آواز، هنر اجرا.» (۱۳۹۲/۲/۱۱)

یک موقع یک فردی راجع به واقعه‌‌ی کربلا داستانی می‌­گوید که داستانش، هم خیلی زیبا و هم خیلی حزن‌­انگیز است؛ آن فردی هم که می­‌شنود متأثر می‌­شود؛ اما یک فرد دیگری می­‌آید همین داستان زیبا را تبدیل به فیلم یا تئاتر یا یک اثر هنری می‌­کند و آن وقت خیلی اثر می­‌گذارد بر قلوب انسان‌ها؛ اثری که درازمدت است. کار مداح هم مانند کار یک هنرمند است که یک موضوع را با استفاده از نوا و صدای خوش و هنرمندانه به مخاطب عرضه می‌کند که موجب اثرگذاری بیشتر آن می‌شود. رهبر انقلاب در یک جایی فرموده‌اند: «در کار مداحىِ شما چند چشمه‌ی هنری وجود دارد: شعرتان هنر است؛ صدایتان هنر است؛ آهنگی که انتخاب می‌کنید، هنر است؛ اشارات و کارهایی که انجام می‌دهید، هنر است. » (۱۳۷۷/۷/۱۹) لذا می­‌گویند در مداحی، شعر خوب و هنرمندانه خواندن بسیار مهم است.

۵. اشعار مداحی
راجع به بحث شعر، حضرت آقا می‌­گویند شعری را قبول داریم و می‌­گوییم که این شعر برای مجلس امام حسینعلیه‌السلام خوب است که واجد چند خصوصیت باشد. فرموده‌‌اند شعر باید «محکم»، «قوی»، «خوش‌‌­مضمون» و «قانع‌کننده» باشد: «شعر شما باید خوب، محکم، قوی، خوش مضمون و قانع‌کننده باشد. گاهى قصیده‌اى که شما مى‌خوانید، به اندازه‌ی چند منبرِ یک منبرىِ خوش بیان تأثیر مى‌گذارد. گاهى یک بیت شعرِ بجا به قدر یک کتاب قیمت دارد. اینها آسان و مجانى به‌دست نمى‌آید. انسان باید زحمت بکشد، کار و تلاش کند، شعر خوب را بیابد، آن را حفظ کند و بخواند.» (۱۳۷۷/۷/۱۹)
درباره‌ی سبک‌هایی که مداحان انتخاب می‌کنند نیز ایشان توصیه‌هایی دارند. اولین نکته‌ «توجه به موسیقی اصیل ایرانی» است؛ ایشان معتقدند بسیاری از گوشه‌‌های موسیقی ایرانی برگرفته از مرثیه‌‌ها و مداحی­‌ها است. نکته‌ی بعدی «پرهیز از تقلید غلط از سبک‌های غربی» است. به همین دلیل به مداحان توصیه می‌کنند که خودتان آهنگ بسازید.

درباره‌‌ی خصوصیت دیگر شعر فرموده‌‌اند که باید دارای مفاهیم اسلامی باشد و صرف قشنگ و جذاب بودن کفایت نمی‌کند. مثلاً بعضی از اشعاری را که مداحان می‌­خوانند قشنگ است و آدم خوشش می­‌آید، اما هیچ مفهوم اسلامی همراهش نیست. افراد هم می‌­آیند و همراهش گریه می‌­کنند اما معرفتی در آن نهفته نیست. به همین دلیل ایشان فرموده‌اند: «یکی از چیزهایی که باید در این اشعار باشد، عبارت از مفاهیم بلند اسلامی - مثلاً در باب توحید یا نبوت - است. بهترین اشعار قدما در باب توحید و نبوت، همین مدایحی است که شعرای بزرگ ما در مقدمه‌ی دیوان‌ها و مثنوی‌هایشان ذکر کرده‌اند و گفته‌اند.» (۱۳۶۸/۱۰/۲۸)
 
۶. سبک و آهنگ مداحی
درباره‌ی سبک‌هایی هم که مداحان برای سرود‌ها و نوحه‌های خود در ایام ولادت و شهادت انتخاب می‌کنند نیز ایشان توصیه‌ها و نکاتی دارند. اولین نکته‌­ای که ایشان راجع به سبک روی آن تأکید دارند، «توجه به موسیقی اصیل ایرانی» است؛ ایشان معتقدند بسیاری از گوشه‌‌های موسیقی ایرانی برگرفته از مرثیه‌‌ها و مداحی­‌ها است. یعنی بسیاری از موسیقی­‌هایی که الان مرسوم است و آهنگسازان ما در دستگاه‌­های مختلف می‌‌سازند، برگرفته از مرثیه‌­های مداحی‌های قدیمی در ایران است. بنابراین مداحان می‌توانند از این موسیقی اصیل سنتی ایران که اتفاقاً دارای تنوع زیادی هم هست برای ساخت سبک‌ها و آهنگ‌های خود استفاده کنند: «ما در قدیم از زبان موسیقی‌دان‌های معروف شنیده بودیم که می‌گفتند موسیقی اصیل ایرانی را نوحه‌خوان و شبیه‌خوان‌ها حفظ کرده‌اند؛ موافق‌خوان، مخالف‌خوان، علی‌اکبرخوان، قاسم‌خوان. هر کدام یک دستگاهی را به اینها می‌دادند که باید در آن دستگاه بخوانند. این موجب شد که موسیقی نانوشته‌ی ایرانی - که نه نُت داشت، نه نوشته داشت و نه چیز دیگری داشت - بتواند برسد به دست کسانی که اینها را با نُت و شیوه‌های جدید بتوانند ثبت و ضبط کنند.» (۱۳۸۶/۴/۱۴)

نکته‌ی بعدی «پرهیز از تقلید غلط از سبک‌های غربی» است. ایشان معتقدند از سبک­‌های غربی باید پرهیز شود و در جاهای مختلفی بر این موضوع تأکید کرده‌اند: «خواننده‌ی جلسه‌ی مداحی، ناگهان بیاید آهنگ‌های اروپائی را - آن هم به شکل غلط و نابلد بنا کند خواندن؛ سبک‌هائی که فرض کنید حالا فلان خواننده‌ی غربی یا مقلد عربِ آن غربی یک‌وقتی خوانده، ما این را از او یاد بگیریم و بنا کنیم خواندن! که قبل از انقلاب هم متأسفانه همین کارها را کردند. موسیقی اصیل ایرانی را که می‌توانست نوع حلال هم داشته باشد - البته همان موسیقی اصیل، یک نوعش هم حرام است؛ فرقی بین ایرانی و غیر ایرانی نیست - همان را هم ضایع کردند. البته بعد از انقلاب بهتر شد؛ اما حالا مثلاً مداح یا خواننده‌ی ما بیاید در رادیو و تلویزیون به تقلید - آن هم غلط - آهنگ غربی یا آهنگ مجالس لهو را در مجلس ایمان و در مجلس معنویت تکرار کند، این درست نیست؛ این غلط است.» (۱۳۸۶/۴/۱۴)
حضرت آقا درباره‌‌ی جلسات حسینیه گفته‌‌اند چون مردم از یکی دو ساعت قبل از شروع جلسه به این‌جا می‌‌آیند و می‌‌نشینند، برنامه‌‌ها طوری تنظیم شود که وقت مردم تلف نشود. به همین خاطر دفتر مقام معظم رهبری برنامه‌‌ی نماز‌ ماه رمضان را این‌گونه تنظیم کرده که از یک ساعت قبل از اذان قرائت قرآن شروع شود. یا در ایام محرم و فاطمیه، آقای فلاح‌زاده قبل از اذان می‌‌آیند و مسائل شرعی مطرح می‌‌کنند.

به همین دلیل هم ایشان به مداحان توصیه می‌کنند که خودشان آهنگ بسازند: «خودتان آهنگ بسازید. این همه ذوق و این همه هنر وجود دارد. یقیناً در جمع علاقه‌مندان به این جریان کسانی هستند که می‌توانند آهنگ‌های خوبِ مخصوص مداحی بسازند؛ آهنگ عزا، آهنگ شادی.» (۱۳۸۴/۵/۵)
 
* توصیه رهبر انقلاب درباره مراسم حسینیه امام خمینی
حضرت آقا درباره‌‌ی جلسات حسینیه چند نکته را هم تذکر داده‌اند؛ مثلاً این‌که گفته‌‌اند چون مردم از یکی دو ساعت قبل از شروع جلسه به این‌جا می‌‌آیند و می‌‌نشینند، برنامه‌‌ها طوری تنظیم شود که وقت مردم تلف نشود. به همین خاطر دفتر مقام معظم رهبری برنامه‌‌ی نماز‌های ظهر و عصر ماه مبارک رمضان را این‌گونه تنظیم کرده که از یک ساعت قبل از اذان ظهر برنامه‌ی قرائت قرآن شروع شود. یا در ایام محرم و فاطمیه، آقای فلاح‌زاده از نیم ساعت قبل از اذان می‌‌آیند و مسائل شرعی را مطرح می‌‌کنند. این باعث می­‌شود که وقت مردم بیهوده نگذرد.

* در جلساتتان کتاب بخوانید
ایشان یک‌بار خودشان به من فرمودند که در این جلساتی که دارید، بعضی از کتاب‌­های خوب را بیاورید و از روی آنها برای حاضران بخوانید. حالا ممکن است این کتاب‌‌ها خاطرات رزمندگان باشد یا غیره. این باعث می‌‌شود که افراد به کتاب خواندن عادت کنند. چون مردم عموماً عادت ندارند به کتاب خواندن. ما هم با توجه به همین مسأله در جلسات خودمان، بعضاً این کار را انجام دادیم.

طالب 1
۰۷ آبان ۹۳ ، ۲۲:۴۵ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲ نظر
طالب 1
۰۵ آبان ۹۳ ، ۲۲:۳۲ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر

«پایگاه پژوهشی تحلیلی راهبردی» به مناسبت فرارسیدن ماه محرم سیر مطالعاتی با استفاده از نظر دکتر سنگری را منتشر نموده است تا عاشوراپژوهان بتوانند با تعمق درباره این اتفاق تاریخی مطالعه‌ای داشته باشند.


طالب 1
۰۳ آبان ۹۳ ، ۲۲:۳۶ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱ نظر

امشب میزبان شهدای گمنام بودیم

شب اول محرم 

اینم تحفه اقا برای اغز محرممون

التماس نور

طالب 1
۰۳ آبان ۹۳ ، ۲۲:۱۴ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲ نظر

به گزارش خبرنگار "خبرگزاری دانشجو" از سمنان، در پی لغو ناگهانی اولین کنگره شهدای دانشجویی دامغان که قرار بود فردا در دانشگاه آزاد این شهرستان برگزار شود، بسیج دانشجویی این دانشگاه ضمن انتشار بیانیه‌ای خواستار دلایل لغو این مراسم ازسوی ریاست این دانشگاه شد.

 

در این بیانیه آمده است: بر کسی پوشیده نیست که آسایش کنونی این کشور را مدیون ایستادگی و مقاومت شهدای عزیزمان هستیم.

 

پاسداری آنان از مرزهای جغرافیایی باعث شده است که همه مردم طعم امنیت و آرامش را درک کنند!

 

اکنون که با پیگیری‌های شبانه‌روزی دانشجویان دانتشگاه آزاد اسلامی واحد دامغان موجبات قدر‌دانی کوچکی از زحمات شهدای دانشجوی شهرستان دامغان فراهم شده است، برایمان سوال است که چرا ریاست دانشگاه با برگزاری برنامه، آن هم یک روز قبل از تاریخ مقرر مخالفت می‌کند!؟

 

ما دانشجویان دانشگاه خواستار توضیح واضح راجع به این موضوع از سوی ریاست هستیم و تا پاسخی عاقلانه از مسئولان دانشگاه دریافت نکنیم به تحصن خود ادامه خواهیم داد.

دانشجویان ارزشی و بسیجی تجمع کننده در مقابل درب دانشگاه پس از نا امیدی از پاسخگویی ریاست دانشگاه در خصوص مخالفت با برگزاری اجلاسیه شهدای دانشجویی شهرستان دامغان به صورت خودجوش تصمیم به برگزاری این اجلاسیه در همان زمان از پیش تعیین شده و در مقابل درب دانشگاه گرفتند.
گزارش ها حاکی از آن است که سایر دانشجویان ارزشی دانشگاه های استان نیز پس از شنیدن این موضوع و ناراحتی از نحوه برخورد غلط ریاست این دانشگاه در قالب گروههای خودجوش فردا برای اعتراض و شرکت در این اجلاسیه عازم دانشگاه آزاد دانغان خواهند شد.
لذا بدینوسیله ما نیز از تمامی امت حزب الله استان دعوت می نماییم تا فردا راس ساعت 9 صبح جهت شرکت در این اجلاسیه در مقابل درب دانشگاه آزاد اسلامی دامغان حضور به هم رسانند.

طالب 1
۰۱ آبان ۹۳ ، ۰۰:۱۲ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر

دوست دارم از غمت سر به بیابان بزنم ........ آن بیابان که مسیرش از نجف تا کربلاست


طالب 1
۲۴ مهر ۹۳ ، ۱۵:۵۶ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲ نظر

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای دو سال پیش در چنین روزهایی در دهه‌ی آخر مهرماه، به استان خراسان شمالی سفر کردند. ایشان در ابتدای ورود به این استان و پس از استقبال پرشور مردمی، در جمع اهالی بجنورد سخنرانی کردند و در بخشی از سخنانشان به تشریح دلیل اصلی دشمنی غرب با جمهوری اسلامی و رابطه‌ی مسائلی مانند تحریم و هسته‌ای با آن پرداختند. پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR به مناسبت دومین سالگرد سفر به بازخوانی بخشی از این بیانات می‌پردازد.

«...امروز دشمنان ما، رادیوها، بعضیها هم با اینها همزبان میشوند، هی مسئله‌ی تحریم را بزرگ میکنند، بزرگ میکنند. تحریم مال امروز و دیروز نیست؛ از اوائل، تحریم وجود داشته است. البته تشدید کردند، اثر نکرده؛ باز تدبیر دیگری اندیشیدند، اثر نکرده است. تحریم از اول بوده است. امروز دشمنان ما - چه دولت آمریکا، چه بعضی از دولتهای اروپائی - تحریم را مرتبط کرده‌اند به مسئله‌ی انرژی هسته‌ای. دروغ میگویندآن روزی که اینها تحریمها را برقرار کردند، انرژی هسته‌ای در کشور نبود؛ صحبتش هم نبود. آنچه که اینها را از ملت ایران عصبانی میکند و به اینجور تصمیمها وادار میکند، سرافرازی ملت ایران است، گردنکشی ملت ایران است. این روحیه‌ی استقلال، این روحیه‌ی قدر خود شناختن، این روحیه‌ی عدم تسلیم که به برکت اسلام و قرآن در ملت ایران به وجود آمده، این است که آنها را عصبانی میکند؛ برای همین هم است که با اسلام بدند، برای همین هم است که به پیغمبر اسلام اهانت میکنند؛ میدانند که اسلام وقتی در یک کشوری رسوخ کرد، روحیه‌ی استقلال در آن کشور آنچنان خواهد بود که دیگر زیر بار آنها نمیرود. آنها افراد ضعیف و زبون را در رأس کشورها یا به دست می‌آورند یا منصوب میکنند، برای اینکه از آنها اطاعت کنند. وقتی جائی مثل کشور ما، مسئولین را مردم معین میکنند، حضور مردم در همه‌ی صحنه‌ها حضور برجسته‌ای است، آنها چه کار میتوانند بکنند؟ مردم مؤمن، مردم معتقد به مبانی اسلامی، مردم روحیه‌گرفته‌ی به برکت اسلام، در مقابل اینها کوتاه نمی‌آیند؛ لذا اینها هم عصبانی‌اند؛ حالا امروز اسمش را میگذارند انرژی هسته‌ای! وانمود میکنند که اگر ملت ایران از انرژی هسته‌ای صرفنظر کند، تحریمها برداشته میشود. دروغ میگویند. از روی بغض و کینه‌ای که دارند، تحریمهای غیر منطقی میکنند؛ تحریمهائی که همه‌ی عقلا و انسانهای باانصاف عالم وقتی نگاه میکنند، میبینند اینها کارهای غیر منطقی و در واقع وحشیانه است؛ این یک جنگِ با یک ملت است. البته در این جنگ هم به توفیق الهی مغلوب ملت ایران خواهند شد.
 البته مشکلاتی به وجود می‌آورند، بعضی از بی‌تدبیریها هم این مشکلات را افزایش میدهد - اینها هست - ولی اینها چیزی نیست که جمهوری اسلامی نتواند اینها را حل کند. به توفیق الهی، ملت ایران از همه‌ی این مشکلات عبور خواهد کرد. ملت ایران و مسئولین کشور از این بزرگترها و دشوارترهایش را حل کرده‌اند؛ اینها که چیزی نیست...»


طالب 1
۲۲ مهر ۹۳ ، ۱۰:۳۴ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳ نظر

روزگار عجیبی است نازنین
دگردیسی ها در کسری از ثانیه اتفاق می افتد
دیگر کسی به اعتماد، اعتقادی ندارد
و اعتقادها هم قابل اعتماد نیست!
نور از سینه ها به جیب ها سرازیر شده است
و دست های مردان روزگارم طلایی است...
روزگار عجیبی است نازنین


طالب 1
۲۲ مهر ۹۳ ، ۱۰:۲۴ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱ نظر

راستی این اعجوبه کون کیست که همه در شناخت او در مانده اند، عدّه ای او را تا سر حدّ خدایی بالا برده اند، و عدّه ای حتی در بندگی او شک دارند که :
در مسجد کوفه شهیدش کردند
گفتند مگر اهل نماز است علی؟!
و آن که او را حقیقتاً شناخت خدای او و رسول خدایش بود.
پیامبر اعظم(ص) خطاب به علی(ع) فرمود: «یا علی ما عرف اللّه حق معرفته غیری و غیرک و ما عرفک حق معرفتک غیر اللّه و غیری؛(2) ای علی! خداوند متعال را نشناخت به حقیقت شناختش جز من و تو، و تو را نشناخت آن گونه که حق شناخت توست، جز خدا و من.»
و در جای دیگر فرمود: «یا علی لایعرف اللّه تعالی الّا انا و انت و لایعرفنی الّا اللّه و انت و لا یعرفک الّا اللّه و انا؛ای علی! خدا را نشناخت جز من و تو، و مرا نشناخت جز خدا و تو و تو را نشناخت مگر خدا و من.»


قرآن در شأن علی(ع)
آیات فراوانی را علمای اهل سنّت و مفسرین آنها در شأن امام علی(ع) تفسیر کرده اند و در تأیید آن روایاتی را از پیغمبر اکرم(ص) آورده اند به طوری که برخی از آنها مانند ابن حجر، خطیب بغدادی، سیوطی، گنجی شافعی، ابن عساکر، شیخ سلیمان قندوزی و... از ابن عباس نقل کرده اند که گفت: «نزلت فی علیّ ثلاث مأئة آیه؛(31) سیصد آیه در شأن علی(ع) نازل شده است.»
و همین ابن عباس از پیامبر اکرم(ص) نقل نموده که آن حضرت فرمود: «ما انزل آیة فیها «یا ایّها الذین آمنوا» و علیّ رأسها و امیرها؛و آیه ای که در آن «یا ایّها الذین آمنوا» آمده، نازل نکرده است خداوند مگر آن که علی در رأس آن قرار دارد.»(32) یعنی تمامی این آیات در ابتدا و قبل از همه در شأن علی و مربوط به آن حضرت است.


طالب 1
۲۱ مهر ۹۳ ، ۱۰:۲۰ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲ نظر
درباره ابتلا و گرفتاری خود در چنگ مردمان پست و فرو مایه بیندیش. پس بدون تردید چنین ابتلایی به سبب کفران نعمتی است که در مصاحبت اخیار و بزرگان کرده‌ای. به مکافات آن خداوند متعال، تو را گرفتار فرو مایگان نمود تا شناسای قدر و ارزش مصاحبت عزیزان و بزرگواران باشی.
...حرارتی که بر اثر مصاحبت با مردمان بد و شرور در مزاج آدمی پدید می‌آید جز به وسیله سردی و برودت مصاحبت با نیکان و مردم صالح، زایل نمی‌گردد.
...پس همچون پشه از این مرتبه مورد اعتماد و مانوس خود به سوی مرتبه بالاتری که مرتبه حق است ترقی نموده و با چشم دل و نه با چشم سر بنگر، پس در گردش نظر خویش اندیشه نما و بشنو که چه می‌گویندت:
چشم دل باز کن که جان بینی                      آنچه نادیدنی است آن بینی
چون با پای سلوک، بیابانهی خشک و بلند و پست این بادیه را پیمودی، به جهانی گسترده خواهی رسید و از مضایق و مهالک، رهایی خواهی یافت و به باغستانها و درختان و چشمه‌ها و جویباران معنی دست خواهی یافت. اما بدان که وصول به این حقایق شقایق و آن شقایق حقایق، جز با بریدن از وابستگی‌ها و علایق دنیوی حاصل نشود...
از حقیقت بر تو نگشاید دری                        زین مجازی مردمان تا نگذری
لیکن مادام که چشم بر این متاع بی‌مقدار دنیای پست، دوخته داری، بدان که معامله تو با زیان همراه، و اساس حیات معنویت هم عنان تباهی است. و روی تو در قیامت عبوس خواهد بود، و گمان مبر که زیرکانه عمل می‌کنی. پس از این خانه هلاکت پهلو تهی کن و روی به سوی خانه آخرت نما تا روی تو خرم گردد و دیده‌ات به سوی پروردگار ناظر و روشن شود.
و در این مقام است که توانی گفت: حمد و سپاس خداوندی را که حزن و اندوه از صفحه دل ما زدود، اما تا وقتی که در این دنیای دون که خانه حزن و محنت است، مقام گزیده‌ای چگونه می توان دعوی کرد که: حمد و سپاس خداوندی را است که حزن و اندوه ما را زایل ساخت؟!
منبعکتاب نامه‌های عرفانی /به اهتمام علی محمدیدفتر نشر معارف 1386
طالب 1
۱۸ مهر ۹۳ ، ۱۱:۱۱ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲ نظر

باید ریشه‌های ظلم را از بین ببریم و الا این گروه ظالم خواهند رفت و گروه دیگری می‌آیند

استاد پناهیان:
  • اینکه ما دور همدیگر بنشینیم و ظلم را محکوم کنیم، کافی نیست. باید ریشه‌های شکل‌گیری این ظلم را پیدا کنیم و ریشه‌های شکل‌گیری ظلم در جهان را از بین ببریم. و الا این گروه از ظالمان خواهند رفت و گروه دیگری از ظالمان به‌جای آنها خواهند آمد. جهان بشریت وقتی روی سعادت را می‌بیند که ریشه‌های ظلم را از بین ببریم. و الا این گروه منحرف یهودی یا همان صهیونیست‌ها که امروز حاکم هستند اگر کنار بروند، مسیحیان ظالم خواهند آمد. آنها هم اگر کنار بروند مسلمانان ظالم خواهند آمد. باید ظلم را به صورت ریشه‌‌ای از بین برد.
  • الان ما در جهان خود، گروهی صهیونیست را داریم که با استفاده از برخی آموزه‌های غلط و تحریف شدۀ یهودی، دارند ظلم می‌کنند. خُب مسلمان و مسیحی نیز می‌تواند همین کار را انجام دهد. در فرض دیگری ممکن است ما در جهانی زندگی کنیم که برخی از مسلمان‌ها همین ظلم‌ها را در حق دیگران انجام دهند. نمونۀ آشکارش همین داعشی‌ها هستند. آنها هم می‌گویند ما مسلمان هستیم، اما عین صهیونیست‌ها آدم می‌کُشند. 
  • پس مسأله‌ای که ما داریم، مسألۀ ادیان نیست بلکه مسألۀ ظلم است و این ظلم را باید ریشه‌کن کرد. اساساً چه شد که ظلم در جهان پاگرفت؟ در اینجا من به ریشه‌های تاریخی شکل‌گیری ظلم در جهان کاری ندارم، می‌خواهم بگویم اساساً در جامعۀ بشری قدرت‌ها چگونه به این نقطه می‌رسند که به دیگران ظلم کنند؟ چگونه می‌توانند به دیگران ظلم کنند؟ اگر ما این ریشه را پیدا کنیم، راه حل آن را هم به‌صورت ریشه‌ای پیدا خواهیم کرد.
طالب 1
۱۵ مهر ۹۳ ، ۱۰:۴۰ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲ نظر

به آقای قاضی گفته بودند ماه رمضان روزه می گیرید؟ گفته بود تا ببینیم تکلیف چیست. این درس است . طرف می گوید اگر بمیرم روزه ام را می گیرم خب روزه را برای که می گیری؟!

طالب 1
۰۷ مهر ۹۳ ، ۱۲:۲۰ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲ نظر

کلام ایت الله یعقوبی قاینی:

توجّه برادران ایمانى خود را به چند نکته‏ ى مهم جلب مى‏ نمایم:

1 - اعمال و عبادات مستحبى که انسان انجام مى‏ دهد، ضمن آنکه باید با خصوصیات روحى و حال معنوى او مناسب باشد، لازم است حتى المقدور با شوق و نشاط نیز همراه باشد. لذا اگر انجام برخى اعمال مستحب، موجب ملال و تنفّر نفس کسى گردید، باید از آن پرهیز نموده و به اصلاح عوامل آن بپردازد، همچنان که اگر کسى بخواهد به اعمال و عبادات خود بیفزاید باید به تدریج و به گونه‏ اى عمل نماید که رغبت نفس به عبادت محفوظ مانده و باعث ملالت آن نگردد.
2 - چنانچه در اثر انجام این گونه اعمال، آثار غیر عادى یا حال خاصى به انسان دست دهد، باید وضعیت خود را جهت معلوم شدن صحت و سقم و چگونگى آن به استادى خبیر عرضه کند.
3 - به طور کلى هر عبادتى که مستند به روایات بوده و از جانب پیشوایان معصوم علیهم‏ السلام به ما رسیده باشد، عمل به آن بلا مانع است. به خصوص اگر به طور عام دستور داده باشند؛ مثل اینکه فرموده باشند: «هر کس» این عمل را انجام دهد فلان پاداش نصیب او خواهد شد.
همچنان‏ که عمل یا دستورى که مستند به روایات نباشد، نه تنها انجامش قرب آور نیست بلکه گاه موجب دورى یا برخى مفاسد دیگر نیز مى ‏شود.
4 - بسیارى از دعاها و اذکار براى عموم مؤمنین قابل عمل است. اما برخى، مخصوص شخص یا افراد خاصى مى ‏باشد که معمولاً دیگران با انجام آن به نتیجه ‏ى مورد نظر نمى‏ رسند، لذا اگر کسى با اذن استادى خبیر یا شخص صاحب نفَسى انجام دهد، علاوه بر یافتن اثر و نتیجه، از تبعات منفىِ احتمالى آن نیز مصون خواهد بود.
5 - بى ‏شک وعده‏ هاى خداوند هیچگاه خلاف ندارد. پس علت اینکه گاهى انسان از عمل خود نتیجه نمى‏ گیرد، بیشتر مربوط به نقصان ایمان و باور خود اوست. لذا کسى که دعاهاى وارده را مى‏ خواند و به دستورات عبادى عمل مى‏ کند، پیش از هر چیز باید به گفته‏ هاى پیامبر اکرم و ائمه‏ ى اطهار علیهم‏ السلام «ایمان» داشته باشد.
مهم این است که فرموده‏ هاى آنها را «باور» داشته باشیم، لذا اگر کسى عملى را با تردید، انجام دهد و بگوید: «فعلاً این دعا را مى‏ خوانم تا ببینم چه مى ‏شود» نه تنها فایده ‏اى نبرده، بلکه خودش را خسته مى ‏کند. و البته اگر متوجه شود که باور ندارد، پیش از هر چیز باید بررسى کند که چرا باور ندارد و علت آن را برطرف سازد.
6 - سزاوار است انسان هر سنت و دستورى را در تمام عمر خود حداقل یک بار بجا آورد.
7 - همچنین خوب است انسان براى انجام هر عمل مستحب، ساعتى را مشخص کند تا به انجام آن عمل در روزهاى دیگر بهتر موفّق گردد.
8 - دستورات مأثورى که تعداد یا مدت زمان خاصى ندارد، حداقل باید یک سال بر آن مداومت شود.
9 - انسان هنگام توجه به خداى متعال، نباید در ذهن خود چیزى را تصور کند یا براى خودش چیزى را درست کرده و به آن توجه نماید. در این مقام راه‏ هاى گوناگونى از سوى عرفا ارائه شده است، ولى بهترین راه براى «توجّه» همان طریقى است که حضرات معصومین علیهم ‏السلام ارائه فرموده ‏اند. چنانکه امام صادق علیه ‏السلام ضمن حدیثى مى‏ فرمایند: پس از گفتن تکبیرة الاحرام مى ‏گویى:

وَجَّهْتُ وَجْهِىَ لِلَّذى فَطَرَ السَّماواتِ وَ الارْض عالِمِ الْغَیْبِ وَ الشَّهادَةِ حَنیفًا مُسْلِمًا وَ ما اَنَا مِنَ الْمُشْرِکینَ . . .

از این طریق بدون اینکه انسان تصوّر کند که او جلّ جلاله چیست یا چگونه است توجه مى‏ کند به «کسى که آسمان‏ ها و زمین را خلق فرموده است».
و این همان معنایى است که قرآن کریم از قول حضرت ابراهیم علیه‏ السلام نقل نموده و گفتن آن هنگام نماز مستحب مى‏ باشد.

طالب 1
۰۴ مهر ۹۳ ، ۱۳:۱۰ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر
ما فرض می کنیم یک زندگی مثل هارون الرشید، این طور فرض می کنیم که یک زندگی ای شما بعد از صد و بیست سال عمر می کنید و یک زندگی ای پیدا می کنید مثل هارون الرشید.صد وبیست سال در مقابل غیرمتناهی چه نسبتی دارد؟ بعدش غیرمتناهی معذبید... خدای تبارک و تعالی عنایت دارد به بندگان خودش ، عقل داده به اینها- عرض میکنم که - قوه اینکه بتوانند خودشان را تهذیب کنند داده است اکتفا به این نکرده ، انبیا فرستاده است ، کتاب فرستاده اولیاء فرستاده است اگر اینها تأثیر نکرد، باز فشارهایی در دنیا به آنها وارد می کند،اینها عنایاتی است که از طرف حق تعالی است که فشار بر آنها وارد می کند.
 
منبع :
صحیفه نور ، نوشته حضرت امام خمینی( ره)


شهادت حضرت جواد علیه السلام را به همه دوستان تسلیت عرض میکنم.

طالب 1
۰۳ مهر ۹۳ ، ۱۰:۵۲ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰ نظر

بسم الله الرحمن الرحیم

به: سردار هنر برادر عزیز جناب آقای حاتمی کیا

از : سرباز اسلام و ایران

با سلام؛

فرصتی شد پس از مدت ها فیلم "چ" را ببینم. با دیدن آن صحنه ها به یاد غربت دیروز ایرانی ترین ایرانی ها و اسلامی ترین اسلامی ها، ایثارگران فداکاری که فرصت یافتید با هنر قابل تقدیر خود، یک نمونه از هزاران نمونه اعجاب آور آنان را به تصویر بکشانید و بر مظلومیت امروز همان چهره های فراموش شده، گریه کردم.

برادرم از طعنه ها و سرزنش ها نهراسید و به سیمرغ های دنیوی هم فکر نکنید و این راه را ادامه دهید. سیمرغ شما وجدانهای بیدار شده در اثر این حقیقت ارزشمند ارایه شده و اشک های غلتانی است که بر گونه ها جاری ساختید.

جنت الهی برخواسته از دعای مادران شهیدان و مجروحین سالها بر بستر افتاده ، مبارکتان باد.

برادرت قاسم سلیمانی

1393/6/29

- See more at: http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13930701001832#sthash.76Lw0Aa8.dpuf

طالب 1
۰۱ مهر ۹۳ ، ۲۲:۲۴ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱ نظر


در کتابى خوانده ‏ام که جناب آصف علیه السلام به اسم مبارک «یا حى یا قیوم» تخت بلقیس را به طرفة العین از یمن به شام نزد حضرت سلیمان نبیّ صلوات الله علیه حاضر کرده است، از نکته 479 هزار و یک نکته دانسته مى ‏شود که «یا حىّ یا قیوم» اسم اعظم الهى است. ولکن باید توجه داشت که به قول حافظ:
گر انگشت سلیمانى نباشد             چه خاصیت دهد نقش نگینى‏
از افادات جناب استاد عزیز ما علامه بزرگوار حاج میرزا ابو الحسن شعرانى به قلم مبارکش در این مقام این‏که:
اسم اعظم لفظ نیست بلکه سایر اسماء نیز، و آنچه ما بر زبان مى ‏آوریم اسم الاسم است به روایت کافى. و دعوت خداوند به اسم اعظم یا اسم دیگر به آن است که داعى در اسم فانى شود، و چون فانى در آن شد خاصیّت اسم در او ظاهر گردد و دعا مستجاب گردد. و در دعاى سمات است: «باسمک الذى اذا دعیت به على مغالق ابواب السماء للفتح بالرحمة انفحت» الى غیر ذلک. و اسم اعظم داراى خاصیت همه اسماء است که أئمه- علیهم السلام- وقتى بدان اسم خدا را مى‏ خواندند و بدان متحقق مى ‏شدند هر معجزه اظهار مى‏ کردند از مرده زنده کردن و شفا دادن بیماران و خرق قواعد طبیعت، و همان مى‏ شد که مى‏ خواستند، و آن از اسرار امامت بود که کیفیت آن بر ما مجهول است و إنیّت آن معلوم، زیرا که ما نسبت به حقیقت ولایت چنانیم که عامى نسبت به معنى اجتهاد، و همچنان که تعریف اجتهاد براى عوام ممکن نیست ولایت براى ما همچنان است. انتهى کلامه قدّس سرّه الشریف.
بدان که سخن در کمال تأثیر است وگرنه هریک از اسماء لفظى و کتبى و ذهنى را که مرآت و حاکى خارجى ‏اند در عالم خودش و در حدّ خودش احکامى خاص و تأثیراتى است به تفصیلى که در نثر الدّرارى على نظم اللآلى (ص 93- 103 ط 1)، و در انسان کامل از دیدگاه نهج البلاغه بیان کرده ‏ایم.

کلمه 223 هزار و یک کلمه



برگرفته شده از tajaliazam.blog.ir

طالب 1
۲۹ شهریور ۹۳ ، ۱۱:۲۵ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳ نظر


اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى
الْإِمَامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ وَ حُجَّتِکَ عَلَى مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرَى
الصِّدِّیقِ الشَّهِیدِ صَلَاةً کَثِیرَةً تَامَّةً زَاکِیَةً مُتَوَاصِلَةً مُتَوَاتِرَةً مُتَرَادِفَةً
کَأَفْضَلِ مَا صَلَّیْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِیَائِکَ


طالب 1
۲۸ شهریور ۹۳ ، ۱۰:۵۴ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰ نظر

من همان چیزی هستم که آن را میخواهم و همان قدر هستم که احساس نیازش را می کنم. پس چرا خودم را نشناسم و به کمتر از خودم مشغول شوم!

 بشنو از نی، ص24 

طالب 1
۲۶ شهریور ۹۳ ، ۱۴:۱۴ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰ نظر
  • حرم امام رضا رفتن مهم و اصل نیست بلکه حرم در دل شماست.
  • آستان قدس رضوی (ع)از عرش برتر است . ای عزیز خدا! از شما هیچ چیز نمی خواهیم .خود شما را می خواهیم.دست از طلب ندارم تا کام من برآید / یا جان رسد به جانان یاجان زتن برآید/حسن لیلی جزیکی مجنون نداشت/ عالمی مجنون لیلای من است/بکم فتح الله و بکم یختم .بکم یسلک الی الرضوان .

 

  • شخصی آمدحرم امام رضا (ع)و عرض کرد:من هزارتومان می خواهم (چند دهه  قبل که هزارتومان معادل چند ده میلیون تومان امروز بود) و گفت تا ده می شمارم .اگر ندادی سرم رامحکم می کوبم به دیوار تا متلاشی شود!و شروع به شمردن کرد،رسید که به 9،عرض کرداگرندهی سرم رامی کوبم و شوخی ندارم .ناگهان یک شمش طلا در دستش قرار گرفت.امام رضا (ع) رافتشان حاضراست.                                                                                                                                         
  • به علامه طباطبایی عرض کردم که چگونه برویم حرم ،فرمودند:"در حرم جز خدا مشاهده نمی شود".

    • آقاجان ! ما کرامت (طی الارض و...)نمی خواهیم .دو دیده  بینا می خواهیم  و بعد همه چیز. دلمان می خواهد امام رضا (ع) در دلمان بنشیند.یا اباجواد (ع)! دیگر لحظات آخر عمرمان را داریم طی می کنیم  ناکام هستیم .

     

    • در مشهد مقدس به همراه عیال و فرزندانم مشرف بودیم .بعد از چند روز بی پول شدن به  حضرت رضا (ع)عرض کردم :من حتی یک قران ندارم ودلم نمی خواهد کسی بفهمد .(با این که با علمای زیادی آشنا و در ارتباط بودم ومی توانستم قرض بگیرم اما  دلم نمی خواست )فوراً از چند ناحیه پول برایم رسید.

     

طالب 1
۲۴ شهریور ۹۳ ، ۱۳:۴۰ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر

بسم‌ا...الرحمن الرحیم و به نستعین. با عرض سلام و احترام خدمت دانشجویان عزیز؛ زوجین بزرگواری که یکی از انتخاب‌های مهم زندگی‌شان را انتخاب کردند و به هر جهت تحت عنوان ازدواج یک پیمان انشاءا... ابدی را با همسرشان شکل داده‌اند.

امروز می‌خواهم راجع به خانواده موفق و خانواده متعالی برایتان صحبت کنم.

یکی از مؤلفه‌هایی که اگر ویژگی‌های آن را بدانیم خیلی می‌تواند در آرامش‌بخشی و اصطلاحاً احساس خوشایندی که زوجین باید داشته باشند؛ به آن انشاءا... دست پیدا کنند.

سرفصل‌هایی که به نظرم می‌رسد در این برنامه باید خدمت‌تان تقدیم کنم این است:

ما ابتدا مؤلفه‌های خانواده‌های موفق را توضیح خواهیم داد

و بعد از آن راهکارهایی که می‌تواند ما را به این خانواده موفق برساند

و در نهایت عواملی که در خانواده موفق و متعالی را تهدید می‌کند.

در این سه سرفصل بنده نکاتی را راجع به خانواده موفق خدمت‌تان تقدیم خواهم کرد.

یکی از نکات مهمی که دوستان باید خوب به آن توجه کنند فلسفه ازدواج است که وقتی ما در آیات قرآن مجید و فرمایشات دینی دقت می‌کنیم و حتی صحبت‌های متخصصین در خصوص حوزه خانواده؛ این ویژگی یکی از مؤلفه‌ها و یکی از خروجی‌ها و اهداف مهم ازدواج بحث "آرامش‌دهی" هست که قرار است دختر و پسر تحت عنوان آن موضوع ازدواج؛ به آن آرامش دست پیدا کنند. بنابراین مسئله ازدواج در حقیقت باید خروجی آن آرامش و کمال و رشد فردی و اجتماعی رساندن خودمان باشد.

در این زمینه احساس می‌کنم اگر دوستان بتوانند در خصوص ویژگی‌هایی که می‌تواند در بین زوجین شکل بگیرد و با مؤلفه‌هایی که عرض کردیم بوجود بیاید تا انسان و زوجین بتوانند به آن آرامش دست پیدا کنند؛ می‌توانیم تحت عنوان ویژگی‌های خانواده موفق و متعالی از آن نام ببریم.

می‌گویند یکی از مؤلفه‌ها و ویژگی‌های خانواده موفق، الگو و ویژگی‌ای هست به نام ویژگی عشق و صمیمیت در برابر الگوی دل‌زدگی و در اصطلاح ما می‌گوییم میل. پس یکی از مؤلفه‌های خانواده موفق وجود یا مراقبت از الگوی عشق یا دل‌دادگی است که در کنار آن زوجین بزرگوار و جوانی که از دو بستر متفاوت فرهنگی؛ اجتماعی، تحصیلاتی و حتی سنی، بنابراین یکی از اهدافی که خانواده موفق باید بدان دست پیدا کند داشتن الگوی عشق است. من چند مؤلفه در خصوص الگوی عشق توضیح می‌دهم که اگر این را دوستان بدانند خیلی کمک می‌کند که زندگی از آن حالت Disenchantment یا دل‌زدگی، یا دلسردی خانواده موفق دور بشود. یکی از ویژگی‌هایی که خانواده موفق دارد در حقیقت مراقبت از الگوی عشق و صمیمیت است. تعریفی که از عشق می‌کنند، ما در تعالیم دینی خودمان هم داریم در سورة مبارکه روم/21 که آنجا خدای متعال می‌فرماید دوتا از مؤلفه‌های خانواده موفق، خانواده‌هایی که ما می‌گوییم آیت الهی هستند یکی رحمت و یکی محبّت است که جالب است این را دوستان بدانند که من این را در سخنرانی‌هایم برای خانواده‌های بزرگوار عرض می‌کنم که علامه طباطبایی(ره) تفسیری در ذیل این آیه دارند (سوره روم / آیه 21) که می‌فرمایند محبّت یک ارتباط دوطرفه هست، یعنی همانقدر که شما محبّت می‌دهید انتظار دارید که بازخورد مثبت پس داده شود. قرآن می‌فرماید که زن و شوهرهای موفق، زن و شوهرهایی که متعالی هستند در کنار محبّتی به یکدیگر دارند – که عرض کردیم محبّت یک رابطه دوطرفه هست همانقدر که من خوب با همسرم صحبت می‌کنم انتظار دارم ایشان هم با من خوب صحبت کند، همان ادبیات مثبتی که من با همسرم صحبت می‌کنم همسرم هم همان ادبیات مثبت را بازخورد بدهد- اما قرآن یک نگاه خیلی قشنگ و متعالی‌ای نسبت به مقوله ارتباط و ویژگی‌های خانواده موفق دارد. که من همین‌جا خواهش می‌کنم دانشجویان بزرگوار و دوستان عزیزی که قرار است سنگ‌بنای زندگی‌شان را می‌گذارند، فرمودند «العلم فی الصَّغر کالنقش فی الحجر» آن بحث جدی‌تر ما که سنگ‌ها از ابتدا، اگر این دیوارها از ابتدا خوب، مستحکم و درست گذاشته شود، قاعدتاً دیوارها تا آسمان خیلی پاک و مطهر و سالم رشد می‌کند. آن هم این است که دقت کنید در کنار محبت که گفتیم یک رابطه دوطرفه هست، یک ویژگی هم قرآن مجید به دوستانی که قرار است تشکیل خانواده بدهند می‌فرماید و روی آن تأکید می‌کند و آن "رحمت" است «و جعل بینکم موّدتاً و رحمه». رحمت بسیار تعریف ظریفی دارد که دوستان بدان توجه کنند، به اصطلاح می‌گویند محبّت یکطرفه. بعد بیشتر حالت بخشندگی دارد. ما در رحمت یاد می‌گیریم که ببخشیم و انتظار جبران نداشته باشیم. در عشق که عرض کردم یکی از ویژگی‌های خانواده موفق و زوجین موفق است، خود مقولة عشق و صمیمت است و اصطلاحاً دوست داشتن بی‌قید و شرط یکدیگر است. یعنی ما باید یاد بگیریم که همسرمان را، یعنی زن باید یاد بگیرد که مردش را اینگونه دوست داشته باشد و مرد نیز باید یاد بگیرد که زنش را طوری دوست داشته باشد که به او عشق بورزد، این عشق هم ببینید سه مؤلفه دارد، عشق سالم، عشق پاک که در قرآن هم به مودّت و رحمت تأکید می‌کند. دوستی دوطرفه و زیاد را "عشق" می‌گوییم که "عشق سالم" سه مؤلفه دارد. دوستان عزیز! ما گاهی اوقات "میل" را با "عشق" اشتباه می‌گیریم. می‌گویند میل یک جریان احساسی و زودگذر است و در حقیقت یک کشش سطحی است و خیلی عمق ندارد و بیشتر جذابیت‌های ظاهری در آن نقش دارد. مثلاً صورت زیبا، امکانات مادی دختر یا پسر، یا حتی تحصیلات. می‌گویند "عشق" مقوله‌ای متفاوت از "میل" است. عشق درونی است. "عشق سالم" سه ویژگی دارد که باید بزرگواران دقت کنند و این را در خود تقویت کنند، و روی این فکر کنیم و کار کنیم و از این الگوی عشق مراقبت کنیم. یکی تعهد عشق است. یعنی در عشق زوجین، دختر و پسر به هم متعهد هستند، نسبت به یکدیگر باوفا هستند، می‌گویند مقوله شناخت عشق بُعد تعهد آن قرار دارد. یک عشق سالم و پاک که ما انتظار داریم در خانواده متعالی آن را بیشتر ببینیم بُعد احساسی عشق و صمیمیت وجود دارد، یعنی بارز است، یعنی احساسات بسیار پاکی نسبت به یکدیگر دارند. اینکه می‌گویند احساسات خودتان را به یکدیگر ابراز کنید، در خانواده متعالی و موفق بُعد احساسی صمیمیت بارز است یعنی فقط بُعد شناختی صِرف نیست، فقط بُعد اخلاقیِ صرف نیست، پس باید مراقب بُعد احساسات هم باشیم، باید به یکدیگر عواطف‌مان را بروز دهیم، باید صحبت‌های قشنگ با یکدیگر داشته باشند.

امروز متخصصین روانشناس یک بحثی را در حوزه ارتباط مؤثر دارند و در حقیقت می‌گویند "ارتباطات غیرکلامی" مهم‌تر از "ارتباطات کلامی" و verbal است. یعنی اگر امروز من همسرم را وقتی که منزل می‌روم یا بچه‌هایم را مقداری در آغوش بگیرم، به آنها دست بدهم، بیشتر محبت بدنی به آنها بکنم، آنها بیشتر از من راضی هستند و خوشحال می‌شوند و آرامش پیدا می‌کنند تا من بخواهم در ظاهر به آنها بگویم بچه‌های خوب من شما را دوست دارم. بنابراین بُعد دوم عشق شد احساس؛ و بُعد سوم که بسیار مهم است و آن را باید در خانواده موفق در خودمان تقویت کنیم "احترام" به یکدیگر است، به یکدیگر زیاد احترام می‌گذارند. احترام تعریفی دارد، احترام این است که ما افراد را همانطور که هستند بپذیریم نه آنطوری که ما در ذهن‌مان دوست داریم که این بسیار نکته مهمی است و نکته طلایی است. ما در بحث خانواده، به دانشجویان و خانواده‌ها عرض می‌کنیم که این مقوله را جدی بگیریم. ما در جامعه هم این مشکل را داریم، متأسفانه ما از طریق ذهن‌خوانی با مردم رابطه برقرار می‌کنیم، یعنی هرچیزی را که من فکر می‌کنم درست است همان را از همسرم انتظار دارم، بنابراین، این رابطه دچار یک تناقض می‌شود، دچار اصطلاحاً یک‌سوگرایی می‌شود، چون خانواده موفق دو بُعد دارد دو همسر در این رابطه هستند، زن و شوهر، مرد و زن، رابطه دو سر دارد. بنابراین اینکه احترام باید به یکدیگر بگذارند، در الگوی عشق که عرض کردم، در حقیقت افراد به ویژگی‌های شخصیتی همدیگر احترام می‌گذارند، یکدیگر را تحقیر نمی‌کنند. به عبارتی همان‌طوریکه هستند به افراد احترام می‌گذارند، نه آنطوری که در ذهن‌شان دوست دارند. اصطلاحاً ایده‌ال، همان که انتخابش کردی به آن توجه دارند.

پس اولین الگوی خانواده موفق که دوست داشتم به دوستان عرض کنم بُعد صمیمیت و الگوی عشق بود که عرض کردم دوستان مراقب باشند اگر می‌خواهید خانواده موفق و بالنده‌ای باشید و خانواده‌ای شوید که به نظر من، اسمش خانواده قرآنی هم هست، در قرآن هم ما راجع به این مقوله عرض کردم در سوره روم فرمایشات خیلی خوبی وجود دارد که مراقبت از الگوی عشق است. می‌دانید که عکس الگوی عشق و صمیمیت می‌شود الگوی دل‌زدگی. الگویی که افراد متأسفانه از یکدیگر سیر می‌شوند و اصطلاحاً خیلی از همدیگر راضی نیستند، یک دل‌زدگی بین رابطه‌شان شکل می‌گیرد و شما ببینید اگر از ابتدای ازدواج این الگوی دل‌زدگی حاکم شود بر روابط شما بزرگواران چقدر انرژی شما صرف می‌شود، چقدر ما دچار تنش و تضاد و دچار ناراحتی‌های فکری و روانی می‌شویم و لذا اولین مقوله، مراقبت از عشق هست که عرض کردم.

نکته دوم که در خانواده موفق می‌توانیم ذکر کنیم و بسیار هم نکته مهمی است، پذیرش یکدیگر هست. ما یک اشتباهی داریم که متأسفانه در جامعه در بحث مشاوره ما این را بین دخترها و پسرها داریم، بیرون از محیط‌های دانشگاه، غیر از دانشگاه این مشکل وجود دارد بین زن و شوهرها و دختر و پسر. این‌ها در حقیقت قبل از اینکه عقد و عروسی کنند، اصطلاحاً چشم‌ها را می‌بندند، بعد از عقد و عروسی نسبت به هم چشم‌ها را باز می‌کنند! این مقوله متأسفانه باعث نارضایتی از انتخاب می‌شود. ما باید یاد بگیریم قبل از عقد و عروسی چشم‌ها قطعاً باید باز می‌بود و باز باشد، یعنی در انتخاب، خودتان انتخاب کردید، خودتان ملاک‌های ازدواج را داشتید، حالا که ازدواج کردید، انتخاب کردید، حالا می‌گویند باید یک مقدار چشم‌ها را ببندید، حالا دیگر نباید خیلی عیوب همدیگر را جستجو کنیم، شرطی همدیگر را دوست داشته باشیم! یا مثلاً اگر من با آن دانشجوی مهندسی ازدواج کرده بودم زندگیم شرایطش متفاوت می‌شد، یا مثلاً اگر این دختری که سنش از همسر فعلی‌ام کمتر بود، اگر ازدواج می‌کردم و... یعنی دوستان بزرگوار بعضی‌ها شرطی زندگی می‌کنند، آدم‌هایی که شرطی زندگی می‌کنند به نظر ما روانشناسان آدم‌های stable با ثباتی از لحاظ شخصیتی و هیجانی نیستند. یعنی مسلط روی خودشان نیستند. بنابراین دومین مؤلفه خانواده بالنده، زن و شوهرهایی که اصطلاحاً می‌گوییم که خیلی رابطه متعالی دارند، خیلی رشد یافته هستند، زندگی‌شان رو به کمال است، این هست که زن و مرد همدیگر را می‌پذیرند، پذیرش‌شان بالاست. پذیرش تعریفش این است: یعنی اینکه زن و شوهر نزد همدیگر مقبول هستند. تعریف "پذیرش" و "مقبولیت" یعنی اینکه ما با خوبی‌ها و بدی‌های یکدیگر، ببینید این بدی‌ها هم هست، فکر نکنید زن‌مان یا شوهرمان باید فقط خوب باشد تا من دوستش داشته باشم. ما قطعاً ازدواج را در یک فرآیند نسبی داریم ازدواج می‌کنیم، ما در قوانین مطلق که ازدواج نمی‌کنیم، یعنی ما محیط، امکانات، شرایط، موقعیت‌ها، خیلی می‌تواند حس و حال ما را تغییر دهد، می‌تواند ما را ضعیف بکند، می‌تواند ما را قوی بکند. ببینید شما در ایام محرم و صفر، در ایام ماه مبارک رمضان، روحیات، خلقیات، عواطف ما متفاوت می‌شود و تغییر می‌کند. بنابراین باید یکدیگر را یاد بگیریم که همانطور که هستیم همدیگر را بپذیریم. با صفات منفی و صفات مثبت. اگر یک مردی بداخلاق است، اگر مردی از لحاظ مالی ضعیف است، اگر دختری یک مشکل خاصی دارد، از لحاظ شخصیتی، از لحاظ رفتاری و... پس نباید به چالش و به تحقیر فکر کنیم، چون یکی از آسیب‌هایی که خانواده‌های ما را تهدید می‌کند- اگر دوستان این را بدانند شاید کمک کند به بحث- این هست که خیلی از مشکلات خانواده‌های ما "تغییر" یکدیگر است! خیلی از خانواده‌ها که برای مشاوره می‌آیند می‌گویند آقای دکتر! کمک کنید همسرم را بتوانم تغییر بدهم. و لذا ما به آنها می‌گوییم که دنبال تغییر آدم‌ها نباشید کار بسیار سختی است. معصوم(ع) فرمود، فکر می‌کنم امام موسی کاظم(ع) باشند، فرمودند اگر شما بخواهید کوه‌ها را جابه‌جا بکنید می‌توانید، خیلی راحت است کوه‌ها را جابه‌جا کردن؛ ولی نگرش کسی را بخواهید تغییر بدهید، افکار انسانی را بخواهید عوض کنید، یک کاری کنید که شما را دوست داشته باشد کار بسیار سنگین و ثقیلی است. و لذا در یک پروسه‌ای قرار نگیریم که آخرش هم به بن‌بست برسیم، انرژی‌مان صرف شود، اما یک نکته طلایی باز اینجا وجود دارد و توصیه ما به دوستان جوان این است که اگر می‌خواهید زندگی‌تان انشاءا... پررونق باشد، پویا و داینامیک باشد، این است که یاد بگیرید – این نکته خیلی مهم است خواهش می‌کنم دوستان توجه بیشتری به آن بکنید- این است که ما باید یاد بگیریم با رفتارها و گفتار و احساسات‌مان روی دیگران اثر بگذاریم. پس این روحیه را در خودم تقویت کنم، من مثلاً اگر همسر خوب می‌خواهم، اگر همسر مؤمن می‌خواهم، اگر همسر باصفا می‌خواهم، اگر همسر اجتماعی می‌خواهم که ثبات شخصیتی و عاطفی داشته باشد، ثبات فکری داشته باشد، اثرش این است که ما باید روی خودمان را کار کنیم، یعنی به جای  اینکه بخواهیم دیگران را تغییر بدهیم خودمان را عوض کنیم و نگاه خودمان را تغییر بدهیم؛ یقیناً – خارجی‌ها ضرب‌المثل قشنگی دارند می‌گویند Give to Get بدهید تا بدست بیاورید- اگر شما بتوانید این محبت را بدهید و همسرمان را بپذیریم قطعاً بازخوردش هم، بازخورد مثبتی خواهد بود. بنابراین دومین مؤلفه خانواده موفق، "پذیرش" هست.

سومین مؤلفه خانواده موفق و زوجین موفق "درک‌شدگی" هست که بتوانند یکدیگر را درک بکنند. ببینید مقوله درک شدن تعریفش این است، دوستان دقت کنید ما این درک‌شدگی را می‌گوییم نیازهای همدیگر را باید بشناسیم، بهترین زن و شوهرهای خوب، زن و شوهرهایی که ما می‌گوییم خانواده موفق هستند نیاز یکدیگر را می‌شناسند. ببینید ما این را قبول داریم که با دو فرهنگ متفاوت داریم ازدواج می‌کنیم، دو انسان هستیم که امروز هم یاد گرفتیم کار تغییر انسان‌ها کار بسیار سختی بود. کار بسیار سنگینی است، شما ببینید پیامبران الهی، مثلاً حضرت نوح، پیامبر بزرگوار اسلام(ص)، چقدر در فرآیند تبلیغی‌شان زحمت کشیدند، چقدر تلاش کردند، چقدر توانستند افراد را به سمت هدایت و محبّت و انسانیت و دین رهنمون کنند؟ خیلی کم بوده است، تلاش زیاد، منتهی خروجی کم. اما نکته‌ای که دوستان باید به آن در بحث خانواده موفق به آن توجه کنند، اینکه همدیگر را درک بکنیم، درک‌شدگی یعنی اینکه ما نیازهای همدیگر را بشناسیم. یعنی من به عنوان شوهر خلقیات همسرم را بشناسم. همسرم به عنوان زن نیازهای بنده را بشناسد. برای اینکه دوستان انشاءا... کاربردی از این بحث‌ها استفاده کنند، ببینید ما اعتقاد داریم که انسان، موجودی چندبُعدی است، (16:55)

انسان یک موجودی است ابعاد زیستی دارد، ابعاد اجتماعی دارد،‌ ابعاد روانی دارد و ابعاد معنوی انسان دارد. دوستان یادتان باشد یکی از مؤلفه‌های خوب دین مبین اسلام همین نگاه چند جانبه به انسان است. این‌های دیگر به نظرم نگاه‌شان تک‌بعدی به انسان است، یا جسم را خیلی قوی می‌بینند یا به هرجهت فقط می‌خواهند به آخرت توجه کنند. انسان یک دین محبتی و کامل است که به صورت ترکیبی نگاه می‌کند.

الآن شما ببینید همین جمله‌ای که امروز یاد گرفتید، قرار شد ما همسرمان را درک بکنیم، خانواده موفق یکدیگر را درک می‌کنند، یعنی نیازهای یکدیگر را می‌شناسند. با این سرفصلی که خدمت‌تان عرض کردم و با این شاه‌کلیدی که خدمتتان دادم این که انسان ابعاد مختلف وجودی دارد، نیازهای زیستی، یعنی چه؟ یعنی اینکه ما باید به غذاهای همدیگر توجه کنیم، انسان باید به جسم خودش توجه کند، یعنی همسر خوب، همسری است که به جسم همسرش توجه کند، به سلامتی جسمانی یکدیگر باید توجه کنیم، چه غذایی می‌خوریم، چه لباسی می‌خواهیم بپوشیم؟ حتی مسافرت‌هایی اگر می‌خواهیم برویم.

نکته بعدی به سلامت روانی و بخش روانی همدیگر باید توجه کنیم. یعنی نیازهای روانی داریم. ببینید امروزه می‌گویند متخصصین روانشناس نیاز به محبّت، نیاز به دوست داشتن، نیاز به احترام گذاشتن، نیاز به بیان عواطف و... این‌ها نیازی است که یک مرد یا یک زن را خوشحال می‌کند، پس این هم نیازهای روانی ما هست. نیاز به تعلّق. ببینید بسیار این جمله مهم است – حالا من در بخش دیگر تفاوت بین زن و مرد را عرض خواهم کرد- که می‌گویند از اینکه از مردان تعریف شود بسیار خوشحال می‌شوند مخصوصاً جلوی دیگران، یعنی اگر ما می‌خواهیم یک مردی را نیازش را ارضاء کنیم این است که از او تعریف کنید، توانمندی‌هایش را بیشتر ببینید مخصوصاً جلوی دیگران، و برعکس خانم‌های ما، همسران پرتلاش و بزرگواران ما بسیار دوست دارند که یک مرد از آنان نظرخواهی کند، یعنی از آنها یک مرد مشاوره بگیرد، نه اینکه یک مرد خودش تصمیم بگیرد، خودش کارهایش را انجام دهد، خب این‌ها تنش و تعارض درست می‌کند. پس درک‌شدگی.

و بالآخره ما نیاز اجتماعی داریم. نیاز  اجتماعی چیست؟ نیاز اجتماعی یعنی اینکه ما در خانواده، در ارتباطات باید انسان‌های اجتماعی باشیم، روابط اجتماعی و انسانی، با اطرافیان‌مان باید رابطه برقرار کنیم، مثلاً اینکه یک دانشجویی، یک دختری بگوید نه عزیزم من فقط تو را می‌خواهم! او هم بگوید من هم فقط تو را می‌خواهم! با تو خوشبختم! این جمله، جمله ناپخته‌ای است. دقت کنید ما با جمع رشد می‌کنیم، ما با جمع موفق می‌شویم، ما اگر با جمع باشیم محبّت الهی شامل حال‌مان می‌شود. بنابراین رشد اجتماعی و در نهایت عرض کردم که بُعد معنوی را باید دقت کنیم. مردها و خانم‌های ما، به نیازهای معنوی، بعضی اوقات نیاز به یک خلوتی انسان داشته باشد، با خالق هستی رابطه برقرار کند.

بنابراین در این بخش خانواده موفق، سعی کردیم به دوستان مؤلفه‌های خانواده موفق با بگوییم، متأسفانه سه مورد بیشتر نتوانستیم بگوییم، انشاءا... در برنامه بعدی سعی می‌کنیم این را باز کنیم، عرض کردم خانواده موفق خانواده‌ای هست که قرار است به آرامش دست پیدا کند. با سه مؤلفه:

1)     گرامی داشتن و استفاده از الگوی عشق

2)     توجه به الگوی پذیرش همدیگر

3)     و بالاخره نکته سوم بحث درک‌شدگی بود که انشاءا... امیدوارم بتوانید به این مؤلفه‌ها توجه کنید

 

 

طالب 1
۲۳ شهریور ۹۳ ، ۱۴:۰۰ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳ نظر