طالب

صدهزاران طالب اینجا سرنهاد / تا که یک کس اندر این ره پا نهاد

طالب

صدهزاران طالب اینجا سرنهاد / تا که یک کس اندر این ره پا نهاد

طالب

بنشین و نظاره کن تنهاییم را...
برنمی تابم...
راهی ندارم جز...
پس...
دعایم کن.

+دل نگارهایم بر اساس دریافت ها , درک مطالب خوانده شده ی کتب , شنیده ها و... است.
بنابراین احتمال خطا در انها وجود داره.ممنون میشم اگه اشتباهی دید تذکر بدید.
به امید خدا بقیه مطالب با سند و مدرک ارائه می شوند.



Reba.ir

آخرین مطالب

pic position

pic position

پیوندها

حضرت استاد داود صمدی آملی در ضمن شرح مناجات خمس عشر در مسجد اعظم تجریش در شهر تهران از کتاب ریاض السالکین پنج هیئت مختلف دعا(قنوت) را بیان فرمودند.
از بیان حضرت استاد داود صمدی آملی: از انحاء قنوت (مهم نیست دستها به هم چسبیده باشند یا نباشند)
1. رغبت: میل و آرزویی دارد که چیزی برای انسان حاصل شود، دستها نیمه باز، حتما ضرورت ندارد محاذی صورت هم برسد. پنجه به سوی آسمان اما نیمه باز.
2. رهبت: یک نحوه ترس هم همراه دارد. کمتر میل و شوق دارد. کف دستها کاملا باز بسوی آسمان.
3. تضرع: انگشتان دست را به راست و چپ میگرداند.
4. تبتل: انگشت ها را بالا و پایین حرکت دهد.
5. ابتهال: کف دست به سوی آسمان تا محاذی صورت، بهترین نوع تضرع و زاری (قنوتهای آیت الله بهجت نوعا به این صورت بود).

طالب 1
۲۰ دی ۹۳ ، ۰۰:۰۳ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱ نظر

مصیبت جانسوز در گذشت حضرت آیت الله العظمی انصاری شیرازی را به محضر امام زمان حضرت مهدی موعود عجل الله تعالی فرجه الشریف، مراجع، علما، مردم مومن، خانواده معظم له، تسلیت می‌گویم.


طالب 1
۱۵ دی ۹۳ ، ۱۴:۲۷ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر

انوار ملکوتی و جذبات توحیدی مثل نسیم هایی هستند که دائماً در حال وزیدن هستند امّا فقط اهلش درک می کند و خودشان را در مسیرش قرار می دهند .

رسول خدا صلوات الله علیه فرمودند :

« ألا إنَّ لِلّهِ فی أیّامِ الدَّهْرِ نَفَحاتٌ فَتَعَرَّضوا لها فَلَعَلَّ أحَدُکُمْ تُصیبُهُ نَفْحَةً فَلا یَشْقى بَعْدُها أبَداً » 

« همانا در طول زندگی شما ، نسیم هایی از سوی پروردگارتان می وزد . آگاه باشید که خود را در معرض آنها قرار دهید ، باشد که چنین نسیمی سبب شود برای همیشه بدبختی از شما دور ماند »

طالب 1
۱۳ دی ۹۳ ، ۰۰:۱۳ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر

طبق نقل مشهور، امام عسکری(ع) در اول ماه ربیع الاول (260ق.) با زهری که «معتمد» برای آن حضرت تدارک دیده بود بیمار شد و در هشتم همان ماه رحلت نمود. بنابراین، امامت امام مهدی(ع) از همین تاریخ آغاز شد و آن حضرت تا به امروز در پس پرده غیب قرار دارد. به امید روزی که آن حضرت ظهور و جهان را پر از عدل و قسط کند. 

 

امام حسن عسکری علیه السلام در کلام امام مهدی (عج)

کان [الإمامُ العَسکَری‏علیه السلام] نُوراً ساطِعاً و قَمَراً زاهِراً اختارَ اللَّهُ لَهُ ما عِندَهُ فَمَضی عَلی مِنهاجِ آبائِهِ حَذوَ النَّعلِ بِالنَّعلِ

او نوری فروزان و ماهی درخشان بود که خداوند آنچه را نزد خود بود برای او برگزید . او راه و روش پدران بزرگوار خود را گام به گام دنبال کرد تا رحلت فرمود.

بحار الأنوار ، ج ۵۳ ، ص ۱۹۱

طالب 1
۱۰ دی ۹۳ ، ۱۱:۴۴ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر

کلید برگزاری جشنواره مردمی فیلم عمار اولین بار بعد از فتنه 88 زده شد، زمانی که جمعی از جوانان و فیلم‌سازان متعهد کشور آثاری را درباره فتنه تولید کرده بودند اما این آثار نه تنها حمایت نشد بلکه رسانه ملی و نهادهای مرتبط قدمی برای نمایش و دیده شدن این آثار بر نداشتند. این اتفاق باعث شکل‌گیری ایده برگزاری یک جشنواره مردمی برای دیده شدن این آثار شد. نام این جشنواره ـ که مبدأ شکل گیری و روش‌های نوین و متفاوتی در مقایسه با جشنواره‌های رایج دیگر داشت ـ به نام پرچمدار روشن‌گری و تبیین حق‌طلبانه در صدر اسلام، حضرت عمار یاسر مزیّن گشته و «جشنواره مردمی فیلم عمار» نام گرفت.

 برای اطلاعات بیشتر به سایت جشنواره مراجعه کنید.

http://ammarportal.ir/

طالب 1
۰۵ دی ۹۳ ، ۲۱:۴۵ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲ نظر

گاهى بعضى از جوانهاى ما که مراجعه میکنند و جوابى نمى‌شنوند، به من نامه مینویسند و التماس میکنند که اجازه بدهید ما برویم در صفوف مقدّم با رژیم صهیونیستى بجنگیم. ملّت، عاشق مبارزه‌ى با صهیونیست‌ها است و جمهورى اسلامى‌ [هم این را] نشان داده است. رهبر عزیز ۱۳۹۳/۰۹/۰۴

پس :

من عاشق مبارزه با صهیونیست ها هستم!


طالب 1
۲۶ آذر ۹۳ ، ۱۱:۴۱ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۴ نظر

جامعه ایمانی مشعر حلقه ای دوستانه برای حضور هیأت های کشور عزیزمان است که با پیوستن روزافزون هیأت های حسینی می رود تا محفلی بزرگ برای همدلی و همسویی همه هیأت های سراسر کشور باشد. مهمترین تاثیر این جامعه بزرگ ایمانی، ایجاد فرصت های یکسان برای تمام هیأت ها در سراسر کشور است که امکان پیشرفت کمی و کیفی، هم افزایی و نزدیک شدن هرچه بیشتر همه اعضا را برای نیل به جایگاه هیأت تراز انقلاب اسلامی فراهم میکند. ایده اولیه برگزاری "سوگواره های عاشورایی عکس و پوستر هیأت" از مدت ها قبل در ذهن بچه های جامعه ایمانی مشعر شکل گرفته بود و از محرم 1434 (1391) رسما کار خود را آغاز کرد. سوگواره قرار بوده وهست که بین هنرمندان وهیأت ها ارتباط و تعاملی برقرار کند و زمینه را برای شناسایی، سازماندهی و رشد استعدادهای نهفته در هیأت ها فراهم کند.

ویژگی منحصر به فرد این سوگواره ها مخاطب قرار دادن هنرمندان هیأتی است و پخش پوسترهای اطلاع رسانی این سوگواره ها در چهار هزار هیأت و امام زاده گویای این مطلب است. استقبال کم نظیر و خلقانه هنرمندان هیأتی تاییدی شد بر لزوم کارهای جدی تر در این عرصه و به یاری خداوند نقطه شروعی خواهد بود در به کارگیری هرچه بیشتر هنر در خدمت به دین و هیأت ها و امتداد تلاش در مسیر جریان سازی هیأت تراز انقلاب اسلامی.

آدرس:http://www.soog1542.com/

طالب 1
۲۳ آذر ۹۳ ، ۲۱:۲۲ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر

در کتاب «إقبال»، سیّد بن طاووس با إسنادش به أبی‌جعفر طوسی، و او با إسنادش به امام حسن عسکری علیه السّلام روایت می‌کند که آن حضرت فرمودند:

عَلاماتُ المؤمنِ خَمسٌ: صَلَواتُ إحدی و خَمسینَ، و زیارةُ‌ الأربعینَ، و التَّخَتُّم بِالیَمینِ، و تَعفیرُ الجَبینِِ، و الجَهْرُ بِبسم اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ.[1]

«نشانه‌های مؤمن پنج چیز است: اوّل: نماز پنجاه و یک رکعت (واجب و نافله در طول شبانه روز). دوّم: زیارة اربعین حضرت سیّد الشّهداء علیه السّلام. سوّم: انگشتر در دست راست نمودن. چهارم: پیشانی بر خاک گذاردن. پنجم: بلند گفتن بسم‌ الله ‌الرّحمن الرّحیم در نمازهای جهریّه (صبح، مغرب و عشاء).»

زیارت حضرت سیّد الشّهداء در روز اربعین از مختصّات شیعه می‌باشد، و امام حسن عسکری علیه السّلام آنرا بعنوان شعار و علامت شیعه بیان فرموده‌اند. چنانچه سر بر خاک گذاردن، و بسم الله را بلند گفتن، و نوافل را طبق دستور أئمّه معصومین علیهم السّلام بجای آوردن، و انگشتر در دست راست نمودن نیز از اختصاصات شیعه است.

 

طالب 1
۲۰ آذر ۹۳ ، ۲۱:۳۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر

حضرت مسیح (ع) در عبورش به پیرمرد قد خمیده ای رسید، مشغول شخم کردن بود با زحمت بیل به دست گرفته زمین را می کند. حضرت به حالش رقت کرد با این سن باید بازنشسته باشد، گوشه ای استراحت کند، بچه ها و بستگانش زندگیش را تأمین کنند با این مشقت کار می کند، دست بر دعا برداشت عرض کرد:

خدایا آرزو را از او بگیر.

فوراً پیرمرد بیل را انداخت، گوشه ای دراز کشید، آب هم جاری شد و کسی نبود آن را تنظیم کند، خلاصه حضرت مسیح (ع) مشاهده کرد وضع زراعت با این ترتیب خراب می گردد، عرض کرد خدایا مثل اینکه خواست خودت به مصلحت نزدیکتر بود، هر طور که خودت صلاح میدانستی بفرما. ناگهان پیرمرد برخواست بیل را به دست گرفت، آب را تنظیم کرد و خلاصه مشغول فعالیت شد. حضرت مسیح (ع) جلو رفت و پرسید، من دو کار مختلف از تو مشاهده کردم، سرگرم کار بودی، بیل انداختی، گوشه ای استراحت کردی ناگهان برخواستی و مشغول فعالیت شدی؟!

پیرمرد گفت: فکر مردنم افتادم که من معلوم نیست امروز بمیرم یا فردا چرا این طور جان بکنم لذا کنار کشیدم، بعد در این فکر رفتم که زنده زندگی می‌خواهد شاید به این زودی ها نمیرم.

طالب 1
۱۴ آذر ۹۳ ، ۲۳:۴۹ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳ نظر
مکتب امام حسین این مکتب است. مکتب عرفان حقّ است و معرفت واقعی حقّ و عبودیّت صِرف در برابر حضرت حقّ‌ و رها شدن از همه گیر و بندهای نفسانی و شهوانی و شیطانی و جمود در تعصّبات خشک و بی‌مغز و توخالی و اسیر هواها و هوس‌ها و احساسات و شایعات و تقلید کورکورانه از مبادی فاسده و مفسده، چنانچه در خطبات آن حضرت در روز عاشوراء بوضوح این مطالب بچشم می‌خورد. مکتب سیّد الشّهداء مکتب تعقّل است نه تقلید کورکورانه، مکتب تدبّر است، مکتب آزادی و رشد و انبساط فکر است، مکتب تحقیق و اختیار و انتخاب است، نه چوب و چماق و ضرب و شتم؛ آن مکتب مکتب أبابکر و عمر و یزید و معاویه است.
مکتب آن حضرت رجوع به عقل و فطرت و وجدان است، بیرون آمدن از وادی جهالت و ضلالت و جمود و خشک‌مغزی است. مکتبی است که تمام جهات وجودی و حیثیّات ظاهری و باطنی و روحی و نفسی دنیوی و اخروی انسان را در بر می‌گیرد. در این مکتب فقط آنچه مطرح است و از آن دفاع می‌شود توحید است و بس! در این مکتب فقط خدا وجود دارد و غیر او باطل است. احساسات در این مکتب راهی ندارد و نفس در اینجا ارزشی ندارد.
کسانیکه می‌گویند: در واقعه عاشوراء آنچه که حاکم بود مسألة عشق بود، اشتباه کرده‌اند. عشق منهای تعقّل یعنی جنون. عشق جدای از مبانی شرع یعنی لا‌اُبالی‌گری وخودکامگی. عشق بدور از موازین و مبانی یعنی هوس و سرکشی. عشقی در مکتب امام حسین ارزش دارد که بر ‌اساس فهم و ادراک و تشخیص و تعقّل و درایت باشد، نه بر ‌اساس هوی و هوس و غلبه احساسات. در واقعه کربلا اصحاب سیّد الشّهداء همه عاشق آن حضرت بودند، امّا نه عشق مجازی و صوری، و نه عشق احساسی و عاطفی؛ آن عشق ارزشی ندارد و پشیزی بحساب نمی‌آید.
طالب 1
۱۲ آذر ۹۳ ، ۱۲:۳۶ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱ نظر

پاسخ آیت الله صافی گلپایگانی (دامت برکاته) :  
برپائی مجلس میلاد ائمه علیهم السلام بسیار خوب و مناسب است اما چون هفتم صفر بنا بر بعضی اقوال مصادف با سالروز شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام می باشد و از طرفی تمام ماه محرم و صفر ماههای حزن آل الله و کاروان داغدار و مصیبت زده حضرت سیدالشهداء علیه السلام است سزاوار است در این دوماه مجلس روضه وعزا برپا نموده و از مجالس جشن وسرور جدا اجتناب نمود.ان شاءالله مجمع مقدس شما عزیزان مورد توجه و عنایت خاصه حضرت بقیةالله ارواحنا فداه قرار بگیرد و همه از منتظران امر فرج آن حضرت بوده باشید
 
 
پاسخ آیت الله وحید خراسانی(دامت برکاته)  :
بسم الله الرحمن الرحیم 
به آنچه فقیه محقق ، موسس حوزه علمیه (قدس سره) فرموده اند ، باید عمل شود
 
 
متن جوابیه آیت الله شبیری زنجانی(دامت برکاته)  :
بسمه تعالی
عزاداری روز هفتم ماه صفر به عنوان سوگواری سبط (علیه السلام) و تعطیل بازار که سنت شیعیان بوده از شعائر دینی است که باید محفوظ بماند و با ذکر مناقب امام هفتم (علیه السلام) منافات ندارد ./  اول صفر 1430
 
پاسخ آیت الله سید صادق روحانی(دامت برکاته): 
باسمه جلت اسمائه، جماعتی از محققین و علما مانند شیخ مفید، شهید و کاشف الغطاء بعد از تحقیق، روز هفتم صفر را روز شهادت آن حضرت نوشته اند من هم موقعی که در این مورد تحقیق می کردم، تقریبا اطمینان به این پیدا کردم بنابراین مقتضای تعظیم شعائر، اقامه مجلس عزا، تعطیلی بازار، خروج دسته جات و عزاداری در این روز است، و وظیفه صدا و سیما بر پایی عزاداری است و تولد امام کاظم (ع) در این روز مانع نباید بشود.  
 
پاسخ مرحوم ایت الله آیت الله بهجت(ره) :
بسمه تعالی مناسب است در جمع بین دو قول (( مشهور )) در روز هفتم صفر به شهادت سبط اکبر، امام مجتبی (( علیه آلاف التحیة و الثناء)) و تولد امام موسی الکاظم علیه السلام ، ترتیب مجالس برای هر دو امام بزرگوار به اینکه مصائب امام دوم علیه السلام و مناقب امام هفتم علیه السلام علیه السلام را متذکر و یادآور باشند و به همین احتیاط حاصل می شود . والسلام 
 
پاسخ آیت الله مکارم شیرازی(دامت برکاته) :
بسمه تعالی
البته نظر مشهور طبق آنچه مرحوم کلینی ( ره ) در کافی آورده این است که شهادت آن حضرت در آخر ماه صفر است ولی با توجه به روایت دیگری که مربوط به هفتم ماه صفر است سزاوار است نسبت به آن روز نیز احترام رعایت شود.
همیشه موفق باشید. 
 
پاسخ مرحوم ایت الله فاضل لنکرانی(ره)  :
بسمه تعالی و له الحمد در این که باید یک روز اختصاص به حضرت امام مجتبی علیه السلام داشته باشد تردیدی نیست و با توجه به اینکه روز 28 صفر روز رحلت خاتم الانبیا (ص) هم هست و بدین لحاظ شهادت سبط اکبر علیه السلام تحت الشعاع قرار می گیرد، لذا خوب است که روز هفتم صفر را به این عنوان اختصاص دهند که (( مشهور )) هم همین است 
 
 
پاسخ ایت الله آیت الله سیستانی(دامت برکاته)  :
بسمه تعالی بزرگداشت شهادت سبط اکبر امام حسن مجتبی علیه السلام و ترتیب مجالسی برای آن حضرت و ذکر مصائب و یادآوری مناقب آن امام از مصادیق تعظیم شعائر است . و من یعظم شعائرالله فانها من تقوی القلوب 
 
پاسخ مرحوم آیت الله میرزا جواد تبریزی(ره)  :
محرم و صفر ماه های حزن بر سیدالشهداء و خاندان اهل بیت علیهم السلام می باشد و باید به مجالس عزاداری روضه خوانی بگذرد.والله العالم
 
لازم به ذکر است که بنابر اسناد موجود، قول هفتم صفر از زمان امام کاظم«علیه السلام» رواج داشته و از سوی قاسم بن ابراهیم الرسّی«البرسی» 169-246 هجری قمری عنوان شده است. 
 
قبل از ورود به بحث لازم است که قاسم بن ابراهیم را از دیدگاه رجالییون معرفی کنیم:
نجاشی رجالی بزرگ در مورد قاسم بن ابراهیم اینگونه مینویسد: « قاسم پسر ابراهیم طباطبا پسر اسماعیل پسر ابراهیم پسر حسن مثنّی پسر امام مجتبی«علیه السلام»است. او صاحب کتاب(تثبیت الامامة) میباشد که از امام صادق«علیه السلام» با واسطه و از امام کاظم«علیه السلام» بدون واسطه روایت میکند».
 
ابوالحسن العمری در کتاب (المجدی فی انساب الطالبییّن) می نویسد: «کنیة او ابامحمّد فردی عفیف و زاهد بوده است و از سلاطین جور وقت دوری جسته و هدایا و مراحم آنان را اگر چه از طلا و نقره بوده، نپذیرفته است و مردم را به وصایت امام رضا«علیه السلام» دعوت می کرده و از سال 220هق تا 246 هق که از دنیا رحلت نمود، درجبل الرسّ«کوهی در نزدیک حله» مخفی بوده است.
همچنین آقا بزرگ تهرانی از او تمجید بسیار نموده است و فرموده است: او سیدی شریف و از سادات بنی الحسن«علیه السلام» است.

طالب 1
۰۹ آذر ۹۳ ، ۱۲:۳۶ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر

بالاخره این سه قوه در ما است قوه عاقله(قوه عقل)، قوه شهوت  و قوه غضب. این دو قوه شهوت و غضب در اختیار این عقل (عاقله) یعنی اگر عاقله انسان را تصرف کند ، انسان زندگی سعادتمندی پیدا می کند ، و الا خطرناک است.

مثلا اگر یک نفر سوار بر اسبی شد و یک سگی است را بهش که بستند اگر اختیارمان را در اختیار سگ بگذاریم که مثل غضب است که آخرش این است که هر سه شان  هلاک می شوند ، اگر اختیار به اسب بدهند که نمونه شهوت است هر سه شان  هلاک می شوند، ولی اگر اختیار را به سواره بدهیم که نمونه عقل است همه شان به مقصد می رسند . اگر قوه شهوت و غضب در اختیار عقل باشد آنوقت انسان به هرجائی که بخواهد می رسد  و الا خداوند به همه انسانها عقل داده است ، کسی که بی عقل نیست همه شما می دانید همه  دنیا می فهمند عقل آن چیزی است که می فهمند.

اگر انسان تابع شهوت و غضب باشد تاریک می شود و تاریک یعنی اینکه خوبیها را نمی فهمد و جز بدی چیزی را نمی فهمد ،ولی اگر رئیس شد یعنی اینکه نگهداری کرد شهوت و غضب را درحد خودش ، این خودش را به یک جائی می رسد .

طالب 1
۰۷ آذر ۹۳ ، ۱۷:۴۰ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱ نظر

 کسى که جلوى منکر را نگیرد، مانند کسى است که مجروحى را در جاده رها کند تا بمیرد. 

 کنز العمّال، ج 3، ص 170



einlam.ir


طالب 1
۰۵ آذر ۹۳ ، ۲۱:۱۳ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر
  • حضرت علی علیه السلام می فرماید خداوند مفاتح غیب خود را به دست تو داده است و آن دعاست .
  • ایت الله تحریری
طالب 1
۰۳ آذر ۹۳ ، ۲۲:۲۲ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر

آ                                                                                                خر بگو چه چاره کنم با غم فراق
آ                                                                                             هی ز حسرت است فقط همدم فراق
با گریه کردن این دلم آرام می شود
یعنی که اشک بود فقط مرهم فراق
موی سپید تحفۀ هجران دلبر است
یک عمر می شود سپری یک دم فراق
حالِ دلم چو زلف تو پیچیده در هم است
خسته شدم از این همه پیچ و خم فراق
گفتم که چیست خونِ جگر گفت عاشقی
اشک دل است در سحر ماتم فراق
رنگ سیاه بیرق چشم انتظار هاست
کعبه شده نمایشی از پرچم فراق
ای حاجی همیشه بیابان نشین بیا
بنشین شبی کنار من و زمزم فراق
هجران به دام رنج و بلا می کِشد مرا
آخر فراق کرببلا می کُشد مرا
طالب 1
۲۹ آبان ۹۳ ، ۱۳:۳۰ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲ نظر

عنوان: عاشورا

مؤلف: استاد علی صفایی حائری

موضوع: عاشورا

صفحات: ۸۴

قیمت: ۳۵۰۰ تومان

تلفن مرکز فروش: ۷۱۱۲۲۱۲-۰۵۱۱

بررسی تحلیل‌های مختلف در زمینه قیام امام حسین(علیه السلام)


در این کتاب با توجه به این نکته که زندگی صحنه پیکارها و میدان مبارزه‌هاست، به اشکال مختلف، انگیزه‌ها، هدف‌ها، نیازها و سدها و مانع‌های جهاد و مبارزه می‌پردازد. و در نهایت با بررسی تحلیل‌های مختلف در رابطه با قیام و حرکت امام حسین(علیه السلام)، نویسنده خود به تحلیلی از قیام اباعبدالله(علیه السلام) می‌پردازد.

   این کتاب در دو فصل شامل: «زندگی، صحنه پیکارهاست» و «پیکار حسین(علیه السلام)» تدوین یافته‌است.

   «شکل‌ها» عنوان مبحثی است که در فصل اول ارائه شده است. در قسمتی از این مبحث می‌خوانیم: آنجا که دشمن زیرک است و حتی در لباس دوست فرو می‌رود و چهره‌های گوناگونی از خود نشان می‌دهد و هر لحظه به شکلی درمی‌آید، ناچار درگیری با او هم شکل عوض می‌کند.

   این درگیری‌، گاهی در تمام جبهه‌ها و در مقابل تمام سنگرها است، اما ریشه‌ای ندارد و بر پایه مهمی استوار نیست. نیازهایش را تأمین نکرده و در نتیجه مجبور است امتیاز بدهد… آن‌ها که نیازها را تأمین نکرده‌اند، برفرض اگر گُل بکارند، در باغ بیگانه کاشته‌اند و اگر خرمن‌هایی به دست بیاورند،‌ به انبار بیگانه سرازیر کرده‌اند.

   «انگیزه‌ها» عنوان دیگر فصل اول می‌باشد که به مواردی چون: «ضرورت‌ها»، «آوازه‌گری و شعارها»، «خودخواهی»، «قدرت‌طلبی» و «زیاده‌خواهی‌ها» پرداخته و مصادیق آن‌ها را بازگو می‌کند.

   در بخش «مانع‌ها»، موانعی چون: «عشق به زندگی، عشق به دنیا و جلوه‌ها، ضعف‌ها، ترس‌ها، گرفتاری و مشکلات، منفعت‌طلبی‌ها و حیرت‌ها» ارائه شده است و نویسنده چنین مواردی را درهم‌شکننده روحیه‌های بزرگ و آماده می‌داند.

   «پیکار حسین(علیه السلام)» عنوان فصل دوم کتاب می‌باشد و به مباحثی نظیر: «تصویر»،‌ «ضرورت درگیری»، «شهادت و شفاعت»، «امر به معروف، مبارزه با ستم»، «تشکیل حکومت»، «ابعاد حادثه عاشورا»، «هدف و انتخاب» و «ای پاک‌تر از آب (شعر)» می‌پردازد.

   در قسمتی از مبحث «شهادت و شفاعت» می‌خوانیم: شهادت انتخاب است، نه هدف و شفاعت نتیجه است، نه مقصد.

    انتخاب با هدف تفاوت دارد. گاهی انسان، کاری را انتخاب می‌کند و هدفش چیز دیگری است.

   من هنگامی که چراغ را روشن می‌کنم تا راه را بیابم، ناچار در کنار روشنایی، حرارت هم به دست می‌آید؛ درحالی که هدف، یافتن راه است، نه گرمای چراغ.

طالب 1
۲۴ آبان ۹۳ ، ۲۲:۱۳ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر


در کتب اخلاقی درمانهای زیادی برای ریا ذکر شده است اما حقیقت امر این است که تنها درمان حقیقی ریا ، توحید عرفانی و قرآنی است. تا انسان خدا بین نشود ، از دایره ریا خارج نخواهد شد. انسان موحد به توحید صمدی قرآنی در تمام عالم خدا میبیند. او در تار و پود عالم ، محبوب خویش را مشاهده میکند ، برای چنین شخصی غیری وجود ندارد که اعمالش ریایی باشد. ریا شرک است و دامن شخص  موحد به توحید صمدی از این آلودگی پاک پاک است.
 
باید تلاش کنیم که کل عالم را آیات الله ببینیم. هر گاه که به در و دیوار و دوست و رفیق میرسیم با خویش بگوییم که اینها مخلوقات حق متعال اند و عین الربط به اویند و از خویش هیچ استقلالی ندارد. مخلوقات همگی مظاهر حق اند و او را نشان میدهند. اینها همه آینه اند و نمایانگر ان حقیقت مطلق میباشد . چرا انسان برای آینه کار کند؟ چرا توجه خویش را از آینه به سوی آن صاحب آینه و ان صاحب عکسی که در این آینه جلوه گری میکند برنگردانیم؟
 
ما نه رندان ریاییم و حریفان نفاق         آن که او عالم سر است بدین حال گواست 
 
افسوس و صد افسوس که در این گرداب دنیا گرفتاریم و هنوز درگیر آنیم : که این چه گفت و آن چه کرد و آن چه پوشید و آن چه خرید و آن چه برد... 
 
در توحید اهل الله ، توجه به غیر الله ، ریا و نفاق است. انسان عارف شه شناس ، شاه را در هر لباسی می شناسد.
 
دیده ای خواهم که باشد شه شناس         تا شناسد شاه را در هر لباس
 
انسان به جایی میرسد که حتی توجه به اسمی جز الله را هم ریا میداند. از این رو است که ان بزرگوار میفرمود عبد الله باشید ، عبد الرزاق و عبد الجواد و عبد الغفور و... نباشید.
 
انسان می باید عبد الله باشد زیرا الله مستجمع تمام اسماء  و کمالات الله است


وبلاگ شجره طیبه.
طالب 1
۲۳ آبان ۹۳ ، ۱۱:۵۹ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر

پیمودن راه دور، همراه با رنج فراوان است. راهنمای راستین کسی است که به منظور تحمّل رنج راه، لذّت موسمی را به سالک بچشاند، تا از خستگی راه گذشته بکاهد و نشاط طی راه آینده نیز فراهم گردد، تا رفته رفته به راهی طریق بفهماند که نشاطِ ثابت پایان راه است و این لذّت‌های مقطعی، نه تنها هدف نهایی نیستند، بلکه سرگرمی به آنها خار راه خواهدبود، زیرا وسیله را هدف قرار دادن، از هدف محروم ماندن است: «إنّما الدُنیا منتهی بصرِ الأعمی... فالبصیرُ منها شاخصٌ و الأعمی إلیها شاخصٌ و البصیر منها متزودٌ و الأعمی لها متزودٌ».

آیت الله جوادی آملی

[1] ـ نهج البلاغه، خطبه 133.

طالب 1
۲۱ آبان ۹۳ ، ۲۳:۰۴ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱ نظر

دل آدمی بزرگتر از این زندگی است. و این راز تنهایی اوست. او چیزی بیشتر از تنوع و عصیان را می خواهد. او محتاج تحرک است و حرکت ، با محدودیت سازگار نیست ،که محدودیت ها عامل تنهایی و محرومیت ماست.
….من بیشتر از این محدوده هفتاد سال هستم. استعدادهای اضافی من دلیل ادامه من هستند، همانطوری که استعدادها و اندام های اضافی جنین دلیل ادامه آن هستند.
با این درک تقدیر، من نه به زندگی تکراری می توانم دلخوش باشم و نه می توانم خودم را هفتادساله به حساب بیاورم؛ که من بیش از هفتاد سال و بیشتر از این خوردن ها و خوابیدن ها نیرو دارم.
برای این مرحله از زندگی و برای خوردن و خوش بودن، فکر و عقل و وجدان و خودآگاهی و آزادی و این همه نیرو و امکان زیادی و بی فایده و حتی مزاحم است . این فکر من همیشه سوال ها دارد و عقل من مدام محاسبه دارد که چرا ایستاده ای و در خاک مانده ای….
هنگامی که در کنار موج های بی آرام دریا مبهوت می شوم،گویا موج ها به من هجوم می آورند که چرا تو مانده ای؟ ما با این همه شور برای تو بی آرامیم و تو این گونه راکد و ماندگار….؟؟!!
انسان از بی نهایت سرمایه برخوردار است ، پس بی نهایت ادامه خواهد داشت و برای این بی نهایت راه باید استعدادهایش را بارور کند.


طالب 1
۱۹ آبان ۹۳ ، ۱۲:۵۸ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۴ نظر

در طول یک سال اخیر، رهبر انقلاب درباره‌ی فرایند مذاکرات هسته‌ای کشورمان با کشورهای غربی و رفتار و عملکرد آنان سخنان مختلفی بیان کرده‌اند. موضع‌گیری صریح و قاطع علیه رژیم صهیونیستی در آستانه‌ی مذاکرات ژنو یا میزان نیاز عملی ایران به ۱۹۰ هزار سو از مهم‌ترین موضوعاتی بود که از سوی ایشان بیان شد و به عقیده‌ی کارشناسان و تحلیلگران بر روند مذاکرات تأثیرگذار بود. در گفت‌وگو با دکتر سید عباس عراقچی، عضو ارشد تیم مذاکره‌کننده‌ی هسته‌ای ایران با کشورهای ۱+۵ به بررسی نقش رهبر انقلاب در مذاکرات هسته‌ای پرداختیم. دکتر عراقچی در این گفت‌وگو همچنین درباره‌ی نحوه‌ی تعامل تیم مذاکره‌کننده با رهبر انقلاب و چگونگی تعیین خطوط قرمز هسته‌ای نیز توضیحاتی داد.

* جناب‌عالی کسی هستید که هم در تیم مذاکره‌کننده در دولت کنونی و هم در تیم‌های سابق و اسبق حضور داشته‌اید. بنابراین شاید بهتر از دیگران می‌توانید به این سؤال پاسخ دهید که آیا مشی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در طول این سال‌ها و در جریان مذاکرات تغییراتی داشته یا این‌که همواره از اصول ثابتی برخوردار بوده است؟ 
من معتقدم که سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران همواره از اصول مشخصی پیروی کرده است؛ اصولی که رهبر انقلاب اسلامی با توجه به مبانی انقلابی و اسلامی، آن را ترسیم کرده‌اند و دولت‌ها نیز با توجه به ظرفیت‌هایی که داشته‌اند در جهت تحقق آن تلاش کرده و می‌کنند. البته ممکن است دولت‌ها در تاکتیک‌ها و یا ادبیات با یکدیگر تفاوت‌هایی داشته باشند، یا این‌که در برخی مقاطع خلاقیت‌های دیپلماتیک بیشتر یا کمتر باشد، اما اصول سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران که به هر حال مبتنی بر «مقابله با نظام سلطه» و در راستای «منافع ملی کشور» و «اصول انقلاب اسلامی» است همواره از یک چهارچوب ثابت و ساختار مشخص برخوردار بوده است.

مقام معظم رهبری در سِمت عالی نظام هستند و آن مواردی که باید اشراف داشته باشند را دارند؛ در عین حال برای سربازان و فرماندهان خودشان در خط مقدم یک محدوده‌ی اختیاراتی برای حرکت و مانور قائل می‌شوند. این‌که کسانی با اغراض خاص مطرح می‌کنند که واو به واو مذاکرات با ایشان چک می‌شود، و یا از طرف دیگر برخی  ادعا می‌کنند که ایشان در جریان مذاکرات قرار ندارند، هر دو اشتباه است.


در زمینه‌ی موضوع پرونده‌ی هسته‌ای کشورمان نیز من معتقدم که واقعاً باید به مذاکرات هسته‌ای فراتر از دولت‌ها نگاه کرد؛ این پرونده موضوعی است متعلق به «جمهوری اسلامی ایران»؛ یک پروژه‌ی بسیار مهم و حساس است که هرچند فراز و نشیب‌هایی داشته اما باز هم به اعتقاد من در یک مسیر ثابتی حرکت کرده است؛ مسیری که در راستای احقاق حقوق مردم ایران در موضوع هسته‌ای بوده و البته با درایت و رهبری حضرت آقا پیش رفته است.

من دائماً بر این موضوع تأکید دارم که دولت‌ها مجری هستند و  این جمهوری اسلامی ایران است که در نهایت تصمیم می‌گیرد و مسیر پرونده‌ی هسته‌ای را انتخاب می‌کند. در مقاطعی ممکن است اتفاقاتی در روند اجرایی این پرونده رخ داده باشد که در ظاهر خوشایند نبوده است، اما در یک نگاه کلان می‌توان از آن اتفاقات در اتخاذ تصمیم درست‌تر استفاده کرد. به‌عنوان مثال در مقطعی، ایران تعلیق هسته‌ای از سوی غرب را پذیرفت. تعلیق، «تجربه‌ای ناموفق» اما «لازم» بود. این تجربه موجب شد تا به مردم و خودمان ثابت شود که حقوق جمهوری اسلامی ایران، صرفاً از طریق مذاکره و همراهی با کشور‌های غربی محقق نمی‌گردد و ما پیش از هر مذاکره‌ای ابتدا می‌بایست خود را در عرصه‌ی میدانی تثبیت نماییم. لذا تعلیق‌ها پس از حدود دو سال و نیم شکسته شد و برنامه‌ی هسته‌ای ما دوباره فعال شد و در همه‌ی عرصه‌ها شروع به فعالیت مجدد کردیم. تولید و ساخت دستگاه‌ها و تجهیزات هسته‌ای، ساخت تأسیسات هسته‌ای، افزایش تعداد سانتریفیوژها، و از همه مهم‌تر تربیت نیروی انسانی در حوزه‌ی فناوری هسته‌ای، همه و همه از نتایج آن تجربه بود.

طالب 1
۱۹ آبان ۹۳ ، ۱۰:۴۲ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر