مکتب تعقّل و آزادی و انتخاب
چهارشنبه, ۱۲ آذر ۱۳۹۳، ۱۲:۳۶ ب.ظ
مکتب امام حسین این مکتب است. مکتب عرفان حقّ است و معرفت واقعی حقّ و عبودیّت صِرف در برابر حضرت حقّ و رها شدن از همه گیر و بندهای نفسانی و شهوانی و شیطانی و جمود در تعصّبات خشک و بیمغز و توخالی و اسیر هواها و هوسها و احساسات و شایعات و تقلید کورکورانه از مبادی فاسده و مفسده، چنانچه در خطبات آن حضرت در روز عاشوراء بوضوح این مطالب بچشم میخورد. مکتب سیّد الشّهداء مکتب تعقّل است نه تقلید کورکورانه، مکتب تدبّر است، مکتب آزادی و رشد و انبساط فکر است، مکتب تحقیق و اختیار و انتخاب است، نه چوب و چماق و ضرب و شتم؛ آن مکتب مکتب أبابکر و عمر و یزید و معاویه است.
مکتب آن حضرت رجوع به عقل و فطرت و وجدان است، بیرون آمدن از وادی جهالت و ضلالت و جمود و خشکمغزی است. مکتبی است که تمام جهات وجودی و حیثیّات ظاهری و باطنی و روحی و نفسی دنیوی و اخروی انسان را در بر میگیرد. در این مکتب فقط آنچه مطرح است و از آن دفاع میشود توحید است و بس! در این مکتب فقط خدا وجود دارد و غیر او باطل است. احساسات در این مکتب راهی ندارد و نفس در اینجا ارزشی ندارد.
کسانیکه میگویند: در واقعه عاشوراء آنچه که حاکم بود مسألة عشق بود، اشتباه کردهاند. عشق منهای تعقّل یعنی جنون. عشق جدای از مبانی شرع یعنی لااُبالیگری وخودکامگی. عشق بدور از موازین و مبانی یعنی هوس و سرکشی. عشقی در مکتب امام حسین ارزش دارد که بر اساس فهم و ادراک و تشخیص و تعقّل و درایت باشد، نه بر اساس هوی و هوس و غلبه احساسات. در واقعه کربلا اصحاب سیّد الشّهداء همه عاشق آن حضرت بودند، امّا نه عشق مجازی و صوری، و نه عشق احساسی و عاطفی؛ آن عشق ارزشی ندارد و پشیزی بحساب نمیآید.
۹۳/۰۹/۱۲