طالب

صدهزاران طالب اینجا سرنهاد / تا که یک کس اندر این ره پا نهاد

طالب

صدهزاران طالب اینجا سرنهاد / تا که یک کس اندر این ره پا نهاد

طالب

بنشین و نظاره کن تنهاییم را...
برنمی تابم...
راهی ندارم جز...
پس...
دعایم کن.

+دل نگارهایم بر اساس دریافت ها , درک مطالب خوانده شده ی کتب , شنیده ها و... است.
بنابراین احتمال خطا در انها وجود داره.ممنون میشم اگه اشتباهی دید تذکر بدید.
به امید خدا بقیه مطالب با سند و مدرک ارائه می شوند.



Reba.ir

آخرین مطالب

pic position

pic position

پیوندها

علم حجاب است

يكشنبه, ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۱۰:۳۵ ق.ظ
نگارنده: سید مصطفی خمینی
مخاطب: یکی از دوستان
  ای برادر حقیقی‌ام و ای عزیزم؛ گول ژرف نگری‌ها و مسائل دقیقی که در این کتاب‌هاست نخور و به درک کلیات و ظرایف علوم قانع مشو، چه با این همه، حمّال معانی و مفاهیم و بارکش لطایف و ظرایف گردی. از اخبار و آثار، به ظواهر آن‌ها که خود حجاب و پوشش حقایق‌اند بسنده مکن. آنچه وظیفه توست آن است که در ربّی تو را بپرورد و از روی لطف و عنایتِ ناخوشایندی‌ها را از تو بازداشت و نعمت‌هایش را بر تو فرو رخت، تدبر کن.
  دانش‌ها، فنّ‌ها، مسائل فکری و برتری‌هایی از این دست، مادامی که قلب تو را متحول و نورانی نکنند و اخلاق شایسته را در تو پدید نیاورند، تاریکی و سیاهی که در مسیر آینده تو (دنیا، برزخ، قیامت...) مایه سنگینیِ و بال تو خواهد بو. تو هر آن برای نجات از شومی پیامدها و آثار این دانش‌ها و دریافته‌ها و صور، به خدا پناه بری؛ چرا که علم بزرگترین حجاب است و هم نوری است که خداوند آن را بر هر که خواهد ببخشاید. بنابراین نمونه و برنامه کوتاه، در عوامل و اسباب پرورش و رشد خود بیندیش.
 
پیام‌ها و نکته‌ها:
1-   هر آنچه که سالک انجام می‌دهد، در جهت نزدیکی به حضرت دوست است. تمامی این اعمال و گفتار وی بر کسب رضای خاطر عاطر محبوب ازلی است.
2-   علم چونان شمشیری برنده است که یا فی سبیل الله جهاد می‌کند یا در جهت هواهای نفسانی و شیطانی هر آنچه که ایمان به خدا، به آن جهت ندهد. آدمی را به تباهی و سیاهی می‌کشاند. باید تمامی اعمال سالک وح الهی داشته باشد.
3-   هر آنچه که آدمی را متوجه خود و مقامات و منزلت خود کند. حجاب است که مانع دیدن حضرت دوست است. عابدی که خرسند است که به جهت کثرت عبادت شهیر است عبادتش جز حجابی برای وصول نیست. چون عبادت چنین باشد در حال علم نیز معلوم است.

منبع نامه:
 مجله حوزه، شمار 81.

۹۳/۰۲/۲۱ موافقین ۴ مخالفین ۰

نظرات  (۱۰)


سلام
همان طور که میدانید قالبهای طراحی شده برای سیستم blog.ir بسیار کم است، مخصوصا اگر خواهان یک قالب مذهبی باشید.. به همین منظور قالب امام رضا را طراحی کرده ایم:
http://ghasedoon.blog.ir/post/110

پاسخ:
سلام و درود
ممنون
سلام
ممنون از پاسخ تون 
ببخشید موجبات زحمت تون فراهم شد
فقط شما یکم سطح سواد ما بی سوادها رو در نظر نگرفتین!
راستش اون تیکه ی حرف علامه رو اصن متوجه نشدم... شرمنده
آخه خیلی سنگین بود :(
متوجه نشدم الان از کجا بفهمم توی علمی که من دارم می خونم، حق هس و حد نیس؟
اصن حد (در اینجا) ینی چی؟
اگه اینم یه کوچولو و در سطح فهم یه بچه ی 5 ساله توضیح بفرمایین، ممنون میشم
ببخشیدا

پاسخ:
سلام و درود
زحمت چیه شما رحمتید.
ساده شده ش به تعبیری میشه:
اگر در هر علمی خدا را دیدی و او را مشاهده نمودی و برای او و با او و به سمت او رفتی.این میشه علم الهی.علم الهی حتما نباید فقه و اصول و تفسیر باشه ممکن کسی استاد تمامی علوم اسلامی باشه ولی این جز حجاب برایش چیزی نداشته باشد.اینجاست که گفتند:العلم حجاب اکبر .
علم تقسیم میشه به 2 دست حضوری و حصولی که باز این خیلی حرف داره.مثلا چی میشه یک نفر یه شبه حافظ کل قران میشه؟
اینجاست که بزرگواری میقرماید:

الهی،علم رسمی را سراسر جهل یافتم،حقیقت علم را روزی ام کن.

روایات درباره ی علم بسیار زیاده با یک سرچ ساده هم میتونید از اهمیت و ... باخبر بشید.

بسیار عالی....
رضایت حضرت دوست اگه مد نظر باشه ...
۲۱ ارديبهشت ۹۳ ، ۲۱:۱۸ زائر آسمان ...
سلام
سپاس
ای کاش عامل به نیکی ها باشیم
.
ی
ا
ع ل ی
سلام
عجب تلنگری بود...
میگم من یه سوال دارم خدمت شما برادر/خواهر عزیز
به نظر شما ماهایی که علوم فنی مهندسی میخونیم، یا مثلا کسی که پزشکی میخونه، یا علم های مشابه، آیا از نظر اسلام اینا واقعا علم هستن؟

آخه وقتی یه علوم بزرگی مث فلسفه، ریاضیات، فقه، کلام، حدیث، رجال، عرفان و ... هم تازه وقتی علم محسوب می شن که در تو مکارم اخلاق و تواضع ایجاد کنن و به قول آقا مصطفی به کمک آخرتت بیان، اون وقت اصن دیگه ماها می تونیم حتی جرأت کنیم مثلا به مهندسی بگیم علم؟
من همیشه این برام سوال بود
همیشه نگران این قضیه ام
:(
البته می دونم کار بیهوده ای نکردم... چون حکومت اسلامی ما الان نیاز داره روز به روز از نظر فناوری پیشرفت کنه، پس من کارم بیهوده نبوده ولی آیا میشه اسمشو گذاشت علم؟ اون دنیا ممکنه به من (اگه خیلی تو کارم موفق بوده باشم) بگن عالم؟ ممکنه منو جزء علما بدونن روز قیامت؟
البته جهت اطلاع بگم که حدیث عنوان بصری رو خوندم و اون حدیث شک منو بیشتر کرده :(
آخه مهندسی که مثلا چیزی نبوده که خدا در قلب من نهاده باشه پس حق ندارم بهش بگم علم، مگه نه؟ :(
پاسخ:
سلام 

این بحث خیلی حرف داره و علمای زیادی کتابها در رابطه با این موضوع نگاشته اند.با عناوین علم ودین/ اقسام علم و رابطه انها.


علم الهی به هیچ گروه یا کتاب یا علم خاصی حتی علم اخلاق و علم فقه و علم تفسیر وابسته و منحصر نیست، بلکه در هر رشته‌ای که هستی ولو در علم تفسیر، اگر حدّ دیدی، فارغ از علم الهی هستی و در مقابل در هر یک از رشته‌های دانشگاهی مثلاً در زمین‌شناسی و یا کشاورزی و برق و صنعت و معدن و پزشکی و دیگر رشته‌ها، اگر حق دیدی، علمت علم الهی خواهد بود. پس علم و عالم و معلوم اگر محدود بدون حق بود، چه عالِم حوزوی و چه عالِم دانشگاهی، صاحب هر دو علم، غیرالهی خواهند بود و اگر علم و عالم و معلوم در حقّ بود، صاحب آن علم در هر لباس و پیشه‌ای که باشد، از علم الهی برخوردار می‌باشد…

 
علم زمانی از جنبه خلقی خارج می‌شود و علم الهی می‌گردد که عالم در علمش حق را مشاهده کند… البته این حق‌بینی، مغایر با نظم و ترتیبی که در کلمات نظام هستی حاکم است نیست و وقتی می‌گوییم علم عالمی الهی است، چنین نیست که آن عالم، تمامی احکام و قواعد جاری و ساری در حدود را نادیده گرفته و هر طور که می‌خواهد عمل کند، بلکه مراد از حق‌بینی، مشاهده حقی است که حاکم بر حدود است، یعنی حد را فراتر دیدن است. (داوود صمدی آملی؛ شرح رساله رابطه علم و دین علامه حسن‌زاده آملی؛ ص۱۹)


سلام

یاد صحبتهای مرحوم رجبعلی خیاط افتادم

ممنون از واسطه خیر شدنتون

یاعلی
سلام
خداقوت
موفق باشید
زیبایی رمز ماندگاریست

و سادگی رمز زیبایی

شهدا چه ساده و زیبا بودند
آقا قرار ما سر میدان کاظمین
ای اولین زیارت ما بعد کربلا!

بخشنده تو ، خدای کرم تو ، جواد تو
ابن الرضا تو ، حضرت باب المراد تو

هر صبح چهارشنبه مقیم تو می شوم 
از زائران صبح نسیم تو می شوم

روزی اگر به طور مرا راهیم کنند
سوگند میخورم که کلیم تو می شوم

وقتی که از محله ما می کنی عبور
کوچه نشین دست کریم تو می شوم

بر پشت بام گنبد زرد و طلائیت
مثل کبوتران حریم تو می شوم

کم کم در ابتدای خیابان کاظمین
دارم همان گدای قدیم تو می شوم

بخشنده تو ،خدای کرم تو ، جواد تو
ابن الرضا تو ، حضرت باب المراد تو

علی اکبر لطیفیان

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">