طالب

صدهزاران طالب اینجا سرنهاد / تا که یک کس اندر این ره پا نهاد

طالب

صدهزاران طالب اینجا سرنهاد / تا که یک کس اندر این ره پا نهاد

طالب

بنشین و نظاره کن تنهاییم را...
برنمی تابم...
راهی ندارم جز...
پس...
دعایم کن.

+دل نگارهایم بر اساس دریافت ها , درک مطالب خوانده شده ی کتب , شنیده ها و... است.
بنابراین احتمال خطا در انها وجود داره.ممنون میشم اگه اشتباهی دید تذکر بدید.
به امید خدا بقیه مطالب با سند و مدرک ارائه می شوند.



Reba.ir

آخرین مطالب

pic position

pic position

پیوندها

۶۷ مطلب با موضوع «راهکار های سلوکی» ثبت شده است

وَأْتُوا الْبُیُوتَ مِنْ أَبْوَابِهَا

(یعنی به خانه ها از درشان وارد شوید)

سوره بقره – آیه ١٨٩


+ آقاجان/خانم گرامی/مهندس/باسواد/عزیزم

هر کاری راهی داره

هر مقصدی راهی داره

هر خانه ای دری داره

از درش وارد شو!

حواست باشه چه میکنی؟نمیشه زیرآبی بری.نمیشه بپیچی به بازی.باید از درش بیای تو.

راه رسیدن رو خودش گفته انجام واجب ترک حرام.

بال بال نزن.دنبال ورد و ذکر خاص نباش ذکر خوبه ولی راه در داره از در بیا تو.

خدا خودش کارت رو درست میکنه.بالات میبره.فقط کلک نزن.

رو راست بیا!همه چیز حله!


برگرفته از سخنرانی حضرت استاد آذری


طالب 1
۲۴ بهمن ۹۲ ، ۱۴:۵۲ موافقین ۵ مخالفین ۰ ۸ نظر

                                


نامه‏ ایست که به دل‏شکسته‏ اى رحمة اللّه علیه نوشته‏ ایم:
بسم اللّه خیر الأسماء

یار مفروش بدنیا که بسى سود نکرد       آنکه یوسف به زر ناسره بفروخته بود
 ندانم خواجه در چه حال و منوال است آیا به همان شیوه پیشین و رسم دیرین خود شاد است و یا از خود سفرى کرد و خبرى یافت. جسارتا عرض میشود هنوز ملک‏ زاده است یا عبد اللّه است!؟ دردمندان بسیار دیدم و از آنان ناله‏ هاى زار زار شنیدم که آن نیکبختان از روزگار به غفلت گذشته خود می سوختند، و از التهاب حرمان می جوشیدند، و از درد هجران می خروشیدند، و از سوزوگداز آه آتشین از کوره دل بر می کشیدند.
خواجه به انتظار کسى نشسته و به امید چه کسى دل بسته است؟ روزگار که بگذشت و ایام جوانى و کامرانى و بالیدن به زخارف دنیوى و مقامات اعتبارى بسر آمد، و اگر تقسیم هم بشود به آقا و بنده بیش از این بلکه تا این اندازه هم نمی رسد.
آقا باید آگاه باشد که اگر آب در یک جا بماند بو می گیرد مگر دریا شود و یا به دریا پیوندد و به قول عارف معروف مجدود بن آدم سنائى غزنوى:
         چو ماکیان به در خانه چند بینى جور   چرا سفر نکنى چون کبوتر طیّار
 خالصانه دست به دعا برآور و با دل شکسته بگو الهى:
         گر من از باغ تو یک میوه بچینم چه شود

          پیش‏پایى به چراغ تو ببینم چه شود
 و دست توسّل به دامن حجت حق ولى عصر امام زمان دراز کن و صمیمانه بگو:
     بروى  ما زن از ساغر گلابى             که خواب‏ آلوده‏ایم اى بخت بیدار


 قم- ارادتمند سرکار عالى حسن حسن‏زاده آملى‏
16/ 7/ 1350


طالب 1
۲۲ بهمن ۹۲ ، ۲۳:۲۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر

حضرت آیت الله العظمی خامنه ای:

بروید سراغ کار ها نشدنی تا بشود.تصمیم بگیرید بر برداشتن کارهای سنگین تا بردارید.(و لا یخشون احدا الا الله..)
در میزان الهی رنج تو محرومیت تو کف نفس تو حرصی که خوردی زحمتی که کشیدی کاری که کردی خون دلی که خوردی دندانی که روی جگر گذاشتی.اینها هیچ وقت فراموش نمیشود.(و کفی بالله حسیبا..)


طالب 1
۱۹ بهمن ۹۲ ، ۱۱:۵۵ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰ نظر

از انسان 

سر برود

سحر نرود.


+از کتاب شریف نامه برنامه ها/ص 18


طالب 1
۱۹ بهمن ۹۲ ، ۱۱:۴۶ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱ نظر

                                                        

جای تعجب نیست که

ایت الله قاضی

بی پرده مشاهده کند.

وقتی خاک کف پایت

حجاب های هفتگانه را برمیدارد

با تو بودن هیچ حجابی نمیگذارد!

..........................

طالب


+در روایت است که سجده بر تربت حسینی حجاب های هفتگانه را بر میدارد.

شیخ حر عاملی/وسائل الشیعه/ج5/ج366



طالب 1
۱۸ بهمن ۹۲ ، ۱۵:۱۶ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۴ نظر

از آیت الله سلطان‌آبادی بزرگ سؤال کردند: این که انسان می تواند غیب را ببیند و آینده را بگوید، سرّش چیست؟

فرمود: همه چیز عندالله تبارک و تعالی است. اگر کسی توانست خود را نبیند و خدا را ببیند، صددرصد غیب و آینده را هم می بیند؛ چون آینده هم عندالله تبارک و تعالی است.
بعد ایشان می فرمایند: منتها رمز دارد، رمز این است که اوّلاً انسان بتواند مسلّط به نفس و اعضاء و جوارح خودش شود. وقتی انسان مسلّط بر نفس و اعضاء و جوارح خودش شد، دیگر به دستش می گوید: غیر از خدا چیزی را نبین و غیر از خدا کاری را برای کسی انجام نده!
بعد ایشان می فرمایند: معنای این که می گویند: اگر دستی انفاق کرد، دست دیگر نفهمد، یعنی همین که حتّی به خود آن دست می گویم فراموش کن که انفاق کردی! تسلّط بر نفس و اعضاء و جوارح، این است.
وقتی این طور عمل برای خدا خالص شد، وقتی از او تجلیل می کنند، می گوید: نشنو، نمی شنود. به چشمش می گوید: غیر از خدا نبین، جز او نمی بیند.
وقتی انسان عمل را تصفیه کرد و گفت: خدا! فقط و فقط می خواهم برای تو باشد؛ آن گاه بر او خطاب می شود: تو عاشق مایی! و ما هم عاشق تو هستیم. چون فقط عاشق است که می خواهد.


طالب 1
۱۸ بهمن ۹۲ ، ۰۱:۰۵ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱ نظر

حضرت آیت الله قرهی:


عزیزم! عالم در ید قدرت آقاست. شب، روز، دائم در فکرمان آقا باشیم. منتها وقتی ما عرض می‌کنیم شب‌ها با آقا حرف بزنید، برای این است که چون وقتی انسان می‌خوابد، دیگر معلوم نیست بلند شود. پس چه خوب است که انسان در آخرین لحظاتی که می‌خوابد که «النَّوْمَ أَخُ الْمَوْتِ» و امکان دارد دیگر بلند نشود؛ آخرین حرف‌های دنیوی‌اش با آقا باشد. پس عزیزم! این که مدام می‌گوییم: شب‌ها، وقتی می‌خواهی بخوابی و به تعبیری مسواکت را هم زدی؛ با آقاجان حرف بزن، یک خصوصیّتش این است که اگر دیگر بلند نشدی، آخرین حرف‌هایت با آقا بوده است.

یک خصوصیّتش هم این است که اگر هر شب با آقا حرف بزنی؛ آرامش می‌گیری. بعضی می‌گویند: ما خواب‌های آشفته و یا نعوذبالله شهوانی می‌بینیم، نسخه چیست؟ درست است که دعا دارد، امّا یک راهش هم همین صحبت آخر شب، با آقاست. وقتی انسان هر شب آخرین حرف‌هایش را با آقاجان زد، کدام شیطان و ابلیس ملعونی، یا اعوان و انصار شیطان، مِن الجنّ و الانس، جرأت می‌کند به خواب او بیاید؟!

اصلاً وقتی لذّت صحبت با آقاجان را هر شب چشیدی، دیگر می‌بینی آرام آرام در روز هم دائم در فکر آقایی و حتّی در حرف زدنت هم به یاد ایشان هستی.


طالب 1
۱۶ بهمن ۹۲ ، ۲۲:۰۶ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱ نظر