طالب

صدهزاران طالب اینجا سرنهاد / تا که یک کس اندر این ره پا نهاد

طالب

صدهزاران طالب اینجا سرنهاد / تا که یک کس اندر این ره پا نهاد

طالب

بنشین و نظاره کن تنهاییم را...
برنمی تابم...
راهی ندارم جز...
پس...
دعایم کن.

+دل نگارهایم بر اساس دریافت ها , درک مطالب خوانده شده ی کتب , شنیده ها و... است.
بنابراین احتمال خطا در انها وجود داره.ممنون میشم اگه اشتباهی دید تذکر بدید.
به امید خدا بقیه مطالب با سند و مدرک ارائه می شوند.



Reba.ir

آخرین مطالب

pic position

pic position

پیوندها

سوگنامه یاس کبود

سه شنبه, ۱۲ اسفند ۱۳۹۳، ۱۱:۲۲ ب.ظ


فاطمه نخستین شهید راه ولایت است که به انگیزه بازخواهی فدک، نه فدک را مد نظر داشت که ولایت را... فاطمه با آن ناله های دردناکش، حق امام و ولی امرش را می خواست بازستاند و اگر نتوانست - که نمی توانست - باید حق را برملا سازد و مظلومیت علی را آشکار نماید و پرده از سقیفه پردازان بردارد ولی فریاد دختر معصوم پیامبر در قلب های تیره کارساز نبود، اما تاریخ، آن سخنرانی جاودانه را ثبت و ضبط کرد تا آیندگان بدانند.. بسنجند.. بفهمند.. و تصمیم بگیرند.

زهرا همو که خشمش خشم خداست، فریادش بی پاسخ ماند؛ نه، اشتباه نکنم، پاسخش را با سوزاندن در و شکستن پهلو دادند، آن سنگدلان جاهلی تبار.

ویو اکنون که حجت را بر همگان تمام کرد و نقش دفاع از ولایت را به خوبی ایفا نمود، با دلی شکسته و بدنی علیل به خانه باز می گردد؛ او شکایت را به خدا می برد و به پدرش، رسول خدا و چنین با خدایش راز و نیاز می کند که:

«پروردگارا؛ نیرو و قدرت از آن تو است و انتقام ظالمان را تو خواهی گرفت؛ پس به تو پناه می برم و از تو استمداد می جویم و به درگاهت روی می آورم که حق شویم را از این نااهلان بازستانی».

زهرا مناجات می کرد و علی به او گوش می داد. شاید در دیدگان علی قطرات اشک گرد آمده بود که بر رخساره مبارکش سرازیر شود ولی خودداری می کرد تا زهرا بیش تر نرنجد؛ به هر حال باید زهرا را تسلی دهد و قلب شکسته اش را آرامش بخشد، به او فرمود: «لا ویل لک بل الویل لشانئک، نهنهی عن وجدک یا ابنة الصفوة و بقیة النبوة فما امد لک افضل مما قطع عنک فاحتسبی لله»

بدبختی برای تو نیست، برای دشمنانت است، اندوهت را برگیر و بر خویشتن سخت مگیر ای دخت برگزیده ترین انسان و ای بازمانده خاتم پیامبران. همانا آن چه خدا برای تو آماده ساخته برتر است از آن چه از تو گرفته شده، پس برای خدا بردبار باش و صبر را پیشه خود ساز.

و این سان سایه تبسمی آرام بر رخساره رنجور و بی رنگ فاطمه نقش بست چنان که تابش غروب، هنگام هجرت آفتاب در دریای تار شب بر افق آسمان. با صدایی ضعیف چونان همسه بلبلی بال شکسته در قفس تنهایی، در برابر تنها یار و یاورش، که اکنون غریبانه در خانه، زندانی شده است، پاسخ داد: «حسبی الله » خدا مرا بس است.

و این بود آغاز هجرت غریبانه زهرا، چرا که قلب، نالان.. سینه، تنگ.. زخم، ژرف.. بدن، رنجور.. پهلو، شکسته.. دیده، اشکبار و غربت در وطن، افزون بر بلا و رنج شده بود.

ویژه

و اکنون که حجت را بر همگان تمام کرد و نقش دفاع از ولایت را به خوبی ایفا نمود، با دلی شکسته و بدنی علیل به خانه باز می گردد؛ او شکایت را به خدا می برد و به پدرش، رسول خدا و چنین با خدایش راز و نیاز می کند که:

«پروردگارا؛ نیرو و قدرت از آن تو است و انتقام ظالمان را تو خواهی گرفت؛ پس به تو پناه می برم و از تو استمداد می جویم و به درگاهت روی می آورم که حق شویم را از این نااهلان بازستانی».

زهرا مناجات می کرد و علی به او گوش می داد. شاید در دیدگان علی قطرات اشک گرد آمده بود که بر رخساره مبارکش سرازیر شود ولی خودداری می کرد تا زهرا بیش تر نرنجد؛ به هر حال باید زهرا را تسلی دهد و قلب شکسته اش را آرامش بخشد، به او فرمود: «لا ویل لک بل الویل لشانئک، نهنهی عن وجدک یا ابنة الصفوة و بقیة النبوة فما امد لک افضل مما قطع عنک فاحتسبی لله»

بدبختی برای تو نیست، برای دشمنانت است، اندوهت را برگیر و بر خویشتن سخت مگیر ای دخت برگزیده ترین انسان و ای بازمانده خاتم پیامبران. همانا آن چه خدا برای تو آماده ساخته برتر است از آن چه از تو گرفته شده، پس برای خدا بردبار باش و صبر را پیشه خود ساز.

و این سان سایه تبسمی آرام بر رخساره رنجور و بی رنگ فاطمه نقش بست چنان که تابش غروب، هنگام هجرت آفتاب در دریای تار شب بر افق آسمان. با صدایی ضعیف چونان همسه بلبلی بال شکسته در قفس تنهایی، در برابر تنها یار و یاورش، که اکنون غریبانه در خانه، زندانی شده است، پاسخ داد: «حسبی الله » خدا مرا بس است.

و این بود آغاز هجرت غریبانه زهرا، چرا که قلب، نالان.. سینه، تنگ.. زخم، ژرف.. بدن، رنجور.. پهلو، شکسته.. دیده، اشکبار و غربت در وطن، افزون بر بلا و رنج شده بود.

۹۳/۱۲/۱۲ موافقین ۱ مخالفین ۰

نظرات  (۲)

۱۶ اسفند ۹۳ ، ۱۱:۲۲ الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
سلام دعوتی.....
سلام
خسته نباشید
یا حق

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">